عدم اجازه سواره همراهی پیاده

– عدم اجازه سواره همراهی پیاده
این هم نهی دیگری است برای سوارهها تا راضی نشوند که خود سواره باشند و در همراهی آنها پیاده گانی به راه بیفتند. البته این از نظر روحی و روانی ممکن است برای سواره تاثیر منفی داشته باشد و برای پیادگان هم نوعی تحقیر بشمار آید و لذا معصومین گرام از چنین اقدامی بر حذر داشتند.
حضرت علی (ع) هر گاه سوار میشدند به پیادهها اجازه همراهی نمیدادند. امام صادق (ع) فرمودند: خَرَجَ أمیرُ المُومِنینَ (ع) وَ هُوَ راکِبٌ فَمَشَوا مَعَهُ فَقالَ ألَکُم حاجَهٌ ؟ فَقالُوا لا. وَلکِنّا نُحِبُّ أن نَمشیَ مَعَکَ فَقالَ لَهُم: إنصَرِفُوا فَإنَّ مَشیَ الماشی مَعَ الرّاکِبِ مَفسَدَهٌ لِلرّاکِبِ وَ مَذَلَّهٌ لِلماشی. [1]
حضرت امیر المومنین در حالیکه سواره بود خارج شد و جمعی با او حرکت کردند. حضرت فرمودند: آیا حاجتی دارید ؟ گفتند نه ولکن دوست داریم شما را همراهی کنیم. حضرت به آنها فرمودند: برگردید چرا که همراهی پیاده با سواره برای سواره تباهی و برای پیاده خواری است.
یعنی سواره با دیدن همراهان پیاده دچار غرور میشود و غرور و تکبر او را به تباهی میکشاند و پیاده هم با دنبال روی، حس ذلت و خواری مینماید و لذا به شدت باید پرهیز شود.
در دفعه دیگر هم منع نموده و فرمودند: إنصَرِفُوا فَإنَّ خَفقَ النَّعالِ خَلفَ أعقابِ الرِّجالِ مَفسَدَهٌ لِقُلُوبِ النَّوکی. [2]
برگردید چرا که صدای کفش، پشت سر رجال موجب تباهی دلهای نا بخردان است.
[1] همان ص 362
[2] همان