amp-web-push-widget button.amp-subscribe { display: inline-flex; align-items: center; border-radius: 5px; border: 0; box-sizing: border-box; margin: 0; padding: 10px 15px; cursor: pointer; outline: none; font-size: 15px; font-weight: 500; background: #4A90E2; margin-top: 7px; color: white; box-shadow: 0 1px 1px 0 rgba(0, 0, 0, 0.5); -webkit-tap-highlight-color: rgba(0, 0, 0, 0); } .amp-logo amp-img{width:190px} .amp-menu input{display:none;}.amp-menu li.menu-item-has-children ul{display:none;}.amp-menu li{position:relative;display:block;}.amp-menu > li a{display:block;} /* Inline styles */ div.acss88fc3{max-width:70px;} .icon-widgets:before {content: "\e1bd";}.icon-search:before {content: "\e8b6";}.icon-shopping-cart:after {content: "\e8cc";}
بسم الله الرحمن الرحیم
نکات مدیریتی:
مدیر باید بداند که انسان توانایی تا هزار برابر وضع موجود خود را دارد. (یعنی اگر مدیر یک شهر است می تواند تا هزار شهر را مدیریت کند.)
یعنی زمان برای مدیر گاه بسط پیدا می کند وگسترده می شود چنانکه گاه محدود ومضیق می گردد . وبه عبارتی گاه در یک روز ممکن است ده کار انجام دهد وگاه در همان روز بیست کار صورت دهد .
زمان در اختیار انسان است پس اگر ده کار انجام داد زمانش قبض و محدود می گردد واگر بیست کار انجام دهد در حقیقت زمان بسط یافته وگسترش یافته است . پس زمان در اختیار مدیر است واو می تواند با برنامه های زیاد امور کاری خود را بسط دهد و هم می تواند با برنامه های کم زمان خود را محدود ومضیق کند.
و به همین شرح است استعداد او . پس او با تفکر وتعقل ومشورت می تواند استعداد مدیریتی خود را توسعه دهد وهم با ترک این امور استعداد خود را محدود ومضیق نگه دارد .
حاصل آنکه مدیر هم استعدادش و هم زمانش قابل بسط وقبض است )
خداوند به هر کس سمت بدهد،استعداد آن سمت را هم می دهد. مثلا کسی بخشدار است اگر فرماندار ویا استاندار شد از عهده بر می آید .وقتی که بخشدار بود خداوند استعداد در حد بخشداری را به او داد وحال که فرماندار می شود خداوند استعداد مدیریت فرمانداری را به او می دهد وهمینطور اگر استاندار شود و یا وزیر گردد وحتی رییس جمهور گردد که خداونددر هرمرحله و هرمقامی استعداد همان را به او عطا می کند.
خلاصه خداوند به هرکس سمت بدهد استعداد همان را چه از نظر مادی وچه معنوی به او کرم می کند.
مدیر باید بداند دوران مدیریت محدود است وسریع تمام می شود بنا بر این باید از آن برای خدمت استفاده کند تا هم خدمت شایانی به مردم کرده باشد وهم اجر وپاداشی برای آخرت خود ذخیره نماید .
قطعا مدیر باید کاری را قبول کند که از عهده آن برمی آید وگرنه ناکام می ماند وبه خود واداره مربوطه آسیب می رساند. پس کسی اگر از انجام مدیریتی ناتوان باشد اما در عین حال آن را به پذیرد نه می تواند نتیجه مثبت ودرخشانی از خود باقی بگذارد ونه پاداشی برای خویش ذخیره نماید وگاه حتی وزر و وبال برای خود بجا می گذارد.
حس پرستیز به ویژه پرستیژ کاذب آسیب بزرگی برای مدیر است یعنی پرستیژ برایش مهمتر از خدمت باشد. چرا که مدیریت ذاتش خدمت و ارائه آثار مفید است پس اگر مدیر از این مدار خارج شد دیگر مدیریت نخواهد داشت بل دنبال ارضاء جاه طلبی وهوسهای نفسانی است .
واینجا است که هم بودنش در مدیریت خسارت است وهم استفاده اش از امکانات مدیریتی نوعی خیانت که هم مواخذه دنیایی دارد وهم عقاب آخرتی.
چون هیچ اداره یی بدون نظم وانظباط موفق نخواهد شد ومدیر باید مظهر نظم وانظباط باشد چراکه اگر او مراعات نکند دیگران هرگز مراعات نخواهند نمود .
منظور از این عنوان این است که مدیر باید باحوصله وباظرفیت بوده سینه باز وشرح صدر داشته وبا کمترین مشکلات وکمترین انتقاد از میدان کار به در نرود ، عصبانی نشود ، زود رنج نباشد بل فردی باجنبه باشد .
زیرا امور اداری به ویژه ادارات بزرگ با ماموریتهای متعدد وکارکنان زیاد آسیبهای فراوان دارد گاه ابزار وامکانات فراهم نیست وگاه نیروها ایدآل نیستند که درنتیجه محصول ناقص می شود ، اعتراض وانتقاد زیاد می شود ، وحتی گاه تهمتها زیاد می گردد.
پس اگر مدیر با ظرفیت نباشد وشرح صدر نداشته باشد وآستانه تحملش زیاد نباشد وروح متین ومحکم نداشته وخویشتن دار نباشد از مدار خارج شده وتصمیم های نادرست وارزیابیهای غلط وقضاوتهای بیجا وخلاصه اقدام نادر ست خواهد داشت .
پس مدیر باید باظرفیت ودارای شرح صدر باشد.
منظور این است که مدیر نسبت به ارزشهای دینی وانسانی در اداره لاقید نباشد . بل بعکس به ارزشهای دینی وانقلابی وانسانی پایبند باشد . اداره منهای ارزشهای دینی واسلامی یک اداره اسلامی نخواهد بود .
پس مدیر لاقید نمی تواند یک اداره با ارزشهای دینی داشته باشد. بنا براین صحت عمل ، نظم وانظباط ، رفتار درست با ارباب رجوع ،تلاش مضاعف ، صیانت بیت المال ، خیرخواهی مردم وحکومت ، ارتقاء کمیت وکیفیت کار ، بهبود شیوه مدیریت وامثال آن که ارزشهای دینی وانسانی هستند ، مدیر باید نسبت به آنها متعهد بوده ولاقید وسکولار نباشد .
یعنی همانگونه که مدیر بدون امکانات ونفرات نمی تواند موفق باشد بدون پشتوانه فکری هم نمی تواند موفق باشد وچنانکه انسان بدون پشتوانه مالی ومادی نمی تواند کاری انجام دهد بدون پشتوانه فکری وعلمی هم نمی تواند کار مهمی انجام دهد ونمی تواند اداره را به پیش به برد.
مدیر باید کارها را تقسیم کند وهر قسمی از کار را به شایستگان بسپارد وبه آنها اختیار لازم را بدهد و آنگاه ازآنان کار به خواهد وآنان را باز خواست کند. پس اگرکار واگذار نکند واختیار لازم را ندهد نا موفق است وحتی اختیار بدهد وکار نخواهد وباز خواست نکند هم ناموفق است .
مدیر در انجام ماموریت هم به امکانات نیاز دارد وهم به نفرات وهر کدام در جای خود مهم اند اما باید بداند که نیروی انسانی نسبت به ابزار کار اولویت دارند.
بنا براین اگر بنا باشد برای امکانات ونفرات هزینه یی به شود اما اعتبار مالی کافی نیست هزینه برای نیروی انسانی در اولویت است.
با توجه به اینکه نیروی انسانی در اولویت است چون بهره وری او بیشتر است پس آموزش او وتربیت شغلی وتربیت رفتاری او در بهره وری او مؤثر است. نیروی انسانی سرمایه یک اداره است پس آموزش وتربیت او نوعی افزایش سرمایه است .
معیشت نیرو دغدغه مهمی برای نیرو است وهرچه این دغدغه کمتر شود بازدهی کار او بیشتر خواهد بود و موضوع امور رفاهی در کاهش دغدغه بسیار مؤثر است . پس مدیر باید به امور رفاهی کار کنان توجه ویژه نماید.
البته این نیاز به توضیح ندارد چرا که تشویق وتنبیه ابزار کار مدیریت است . پس تشویق وتنبیه هم ضروری است و باید باشد وهم باید بجا وبه حق باشد)
منظور از امور معنوی مراتب دیانت وتعهد وانضباط واخلاق ومرام ومنش انسانی است . بدیهی است هر چه این امور قویتر ومحکمتر باشد بهره وری بیشتر خواهد بود.
امروزه اثبات شد که دانش بنیان بودن کار ها نقش فراوانی در پیشرفت کمی وکیفی کار خواهد داشت . پس مدیر باید به امور علمی ودانش بنیانی اهتمام ویژه داشته باشد.
این هم روشن است ونیاز به توضیح ندارد . پس مدیر باید همواره نیرو ها را ارزیابی کند وافراد جدی وکار آمد را برگزیند ونیروهای سست وناکارآمد را اگر قابل اصلاح ورشد نیستند از مدار کار خارج نماید .
برجستگی های حضرت خدیجه(س) از خانواده بزرگ دینی و فرهنگی از چهار زن برگزیده تاریخ…
دعای افتتاح چیست وچه پیامی دارد؟ دعای افتتاح سه بخش دارد: بخش اول به چگونگی…
همسفره شدن با عیال محبوبترین چیز نزد خدا پیامبر (ص) فرمود: إنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُؤمِنَ…
انفاق برای خانواده انفاق برای خانواده به قصد خدا باشد پیامبر (ص) فرمود: اِذا…
هزینه عیال برترین هزینه پیامبر خدا (ص) فرمودند: أفضَلُ دینارٍ یُنفِقُهُ الرَّجُلُ، دینارٌ یُنفِقُهُ عَلى…
نخستین چیز در ترازوی اعمال ، انفاق به خانواده پیامبر (ص) فرمود: أوَّلُ ما یوضَعُ…