ویژه

از علماء و روحانیون بندپی شرقی – حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری

از علماء و روحانیون بندپی شرقی – حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری
حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری در سال 1323 هجری شمسی در بخش بندپی شهرستان بابل در خانواده ای مذهبی و علاقه مند به اهل بیت (ع) دیده به جهان گشود. وی بعد از طی تحصیلات ابتدایی ، به دلیل علاقه وافر به دروس حوزوی ، وارد حوزه علمیه کوهستان بهشهر شد و از محضر حضرات اساتیدی همچون آیت الله العظمی کوهستانی (ره) بهره مند گردید. پس از چند سال نیز به حوزه علمیه شهر مقدس قم عزیمت نموده و از محضر اساتید بزگ و صاحب فضل حوزه علمیه قم همچون حضرات آیات فاضل هرندی، جلیل تبریزی، میرزا هاشم آملی و … کسب فیض نمود .
این عالم جلیل القدر که هفت نسل از پدرانش مُزیّن به لباس روحانیت بودند بعد از رحلت پدر بزرگوارشان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبد الله شاکری ، قریب به نیم قرن اقدام به تبلیغ و نشر علوم اهل بیت (ع) در منطقه لاله آباد استان مازندران نمود .
ایشان نمونه یک روحانی خوش مرام وساده زیست بوده و در تمام عمر شریفش میان مردم زندگی کرده و با مردم حشر و نشر داشته به طوری که خانه اش نیز محل رجوع مردم بوده است .
وی در زمان حیاتش در فعالیتهای عمرانی واجتماعی نقشی جدی داشت مثلا در ساخت حمام، مسجد ویا رفع مشکلات مردم در زمینه های اداری، اختلافات روستائیان ونیز تلاش در جهت ایجاد مشارکت بیشتر مردم در صحنه های انقلاب و….بسیار کوشا بود.
قبل از انقلاب به جهت تعداد کم مبلغین دین اسلام در منطقه مازندران قریب به 30 روستا تحت پوشش تبلیغی ایشان بود وپس از طی کیلومترها راه برای انجام امور کفن ودفن مسلمانی اقدام می نمود .
در مسائل سیاسی دیدگاه مثبتی داشتند وابتدا در حوزه علمیه قم با اندیشه امام خمینی(ره) آشنا شدند و در راهپیمایی های قم حضور جدی داشتند به طوری که یک مرتبه در مدرسه فیضیه مورد ضرب وشتم واقع شدند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همراه با تشکیل بسیج مستضعفین، در معیت برادران پاسدار جهت آموزش نظامی به روستا ها عزیمت می نمود و از سال 1362 نیز به دستور مرحوم حضرت آیت الله روحانی (ره)در عرصه نظارت بر شوراهای اسلامی شهرستان بابل در جهاد سازندگی فعال بوده ومسئولیت هماهنگی شوراهای اسلامی شهرستان بابل را به عهده گرفت و از سال 1370 به عنوان نماینده ولی فقیه در این ارگان مشغول به خدمت شدندو تا زمان بازنشستگی لحظه ای از انجام وظایف خویش دریغ ننمودند.
در زمان جنگ تحمیلی بارها به جبهه اعزام شدند ولی بدون هیچ چشم داشتی به خانه بر می گشتند، حتی پرونده ای را احیا نکردند وتعدادماهها وروزهای اعزام شان را از همه کس حتی از فرزندان خود پنهان کردند .
ایشان از بدو تشکیل بسیج، به مدت سی سال فرماندهی پایگاههای مقاومت بسیج را به عهده داشتند. در مدت چند سالی که کاروان پیاده روی از شهرستان بابل به حرم امام خمینی (ره) مشرف می شدند، در بین راه یک شب میزبانی پذیرایی کاروان پیاده را تقبل می کردند.وهمین طور نزدیک به چهار دهه مراسم سوگواری ایام فاطمیه را در منطقه لاله آباد بر پا کردند ، حتی به طور سالیانه این ایام را بانی می شدند و صد ها نفر به مدت سه شب در خانه و یا حیاط خانه حضور پیدا می کردند و پس از برگزاری مراسم عزاداری اطعام می شد ند.
اما در مسئله ولایت و اطاعت از ولی فقیه زمان به معنای واقعی کلمه تابع محض بوند و همه را به پیروی از منویات و فرمایشات امام خمینی(ره) دعوت می کردند وبعد از رحلت امام همین منوال را در مورد مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ( مدظله العالی) در پیش گرفتند.
احترام و ارزش خاصی برای لباس روحانیت قائل بوند و با اعتقاد آن را بر تن می نمود،
ایشان فردی متقی وعاشق نماز بوند و همواره قبل از اذان مهیای عبادت بودند و سر سجاده ، آماده اقامه نماز می شدند، اکثرا قائم باللیل و صائم بالنهار بودند و حتی در روزهای پایانی عمرخویش، در بستر بیماری وروی تخت بیمارستانها دغدغه نمازداشتند و گاهی که به هوش می آمدند اولین کلام شان این بود : نماز خواندم ؟.
وی در تمام عمرش زاهدانه زندگی کرد و در خانه ای اقامت داشت که چهل و چند سال قبل ساخته بود. با این که اصرار بود ایشان به محل و مکان بهتری منتقل شوند اما امتناع می کرد و تا آخر عمر شریفشان در همان محل و همان خانه قدیمی زندگی نمود .
از زمین موروثی پدرشان ارتزاق می نمودند هیچ گاه برای اقامه نماز جماعت در مسجد پولی دریافت نکرد، بارها و بارها این سخن را بر زبان جاری می نمودند که افتخارم این است که همه پدارنم روحانی و کشاورز بودند ومن هم می خواهم بر آن سیره باقی بمانم ولذا به کار کشاورزی افتخار می کرد و دسته های پینه بسته ایشان گواه این مطلب بود.
انسانی بودند که هیچ گاه وقت وعمر خویش را به بطالت سپری نکرده وبسیار منظم بودند ایشان اوقات زندگی اش به سه بخش تقسیم می کرد : مطالعه وتبلیغ، عبادت، کار کشاورزی .همواره به یاد مرگ بوند و به هنگام رحلت بارها فرمودند : فرزندانم مرگ حق است.
سرانجام پس از 69 سال زندگی با برکت وبا یاد خداوند متعال در تاریخ 6/7/92 مطابق با 22 ذی القعده 1434 درحالی که ذکر یا امیرالمومنین بر لب داشتند به لقای محبوب شتافتند ودر آرامگاه امامزاده عباس (ع) بندپی شرقی قرین مومنین شدند . ( تَغَمَّدَهُ اللهُ تَعالی بِرَحمَتِهِ وَرِضوانِهِ وَنِعَمِهِ)
خوشبختانه ستاره علم در آسمان زندگی این عالم شریف پر فروغ باقی ماند وحجت الاسلام والمسلمین دکتر روح الله شاکری از فرزندان باکفایت ایشان به کسوت مقدس روحانیت در آمده والحمد لله با تحصیلات مدارج عالیه علوم حوزوی ودانشگاهی از چهره های شاخص به شمار آمده وبا داشتن تالیفات وتحقیقات گوناگون وداشتن کرسی درس در حوزه ودانشگاه ونیز سوابق درخشان مدیریتی از جمله ریاست دانشگاه معارف قم ، شکوه وعظمت این خانواده را مضاعف نمودند. (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا