زینب(س) و شجاعت و قدرت روحی

زینب(س) و شجاعت و قدرت روحی
شجاع به کسی گویند که از قدرت روحی بالا برخوردار وهر گز ضعفی از خود نشان نمی دهد ودر نیل به اهداف بزرگ وفاخر ، باکی از زیان وضرر ندارد . در اِعمال منویات بحق خود چیزی نمی تواند مانع اوشود ودر دفاع از حق وبرگزاری عدل وتحقق ارزشهای والای دینی وانسانی ودر بیان مواضع سیاسی واجتماعی همچنان استوار وآهنین وهیچ قدرت قهار فاسد وهیچ مشکلی از مشکلات مادی ودنیوی نمی تواند جلودار او باشد .
شجاعت غیر از لجاجت ، تعصب وغرور کاذب وتکبر ، تهور وریسک غیر منطقی است بل شجاعت ایستادگی برحرف حق ، سخن منطقی ، موضعگیری درست ، اثبات حق ، دفاع از حق وشرف ، دفاع از دین وانسانیت است .ودر این راه نباید هراس داشت ؛هراس از آسیب جسمانی ، هراس از آسیب مالی ، هراس از آسیب اجتماعی ، هراس از آسیب مقام ومسئولیتی وحتی هراس از زندان وشکنجه واخراج وتنبیه وتعزیز وامثال آن .
هرگاه کسی برحقوق انسانی واجتماعی ودینی وخانوادگی خود محکم بایستد واز هیچ نوع آفت وآسیب ، ترس وهراسی نداشته باشد او شجاع است .
حضرت زینب (س) در تمام دوران زندگی به ویژه در جریان کربلا و اسارت ، کمترین ضعفی از خود نشان نداد وهر کجا لازم دید سخنرانی کرد وهر کجا لازم دید با تمام قامت برابر ظالم ایستاد وبا همه ظرفیت وجودی از خود واز دین واز اهلبیت و از مردم دفاع کرد .
مقابل بزرگترین قدرت آن روز یعنی یزید ایستاد ودر میان آن همه جمعیت وشخصیت خطاب به یزد فرمود
اِنّی لَاَستَصغِرُ قَدرَکَ … من شأن شما را حقیر وناچیز می شمارم . یعنی ابهت وهیبت وهیمنه جهنمی قدرت حاکمه را حقیر شمرد وعلیرغم آن که اسیر دشمن بود وهیچ قدرتی از قدرتهای مادی وسیاسی واجتماعی ونظامی نداشت اما نهراسید وخود را نباخت وحرف خود را زد وموضع خود را شفاف نمود ویزید را رسوا ساخت وگویا همه خاک زیر پای او یند . چرا چون عزیز است واز عزت علوی ونبوی وفاطمی برخوردار است .