تفسیر موضوعی: “کنترل خشم”
تفسیر موضوعی: “کنترل خشم“
… وَ اِذا ما غَضِبُوا هُم یَغفِرُونَ (سوره شوری، آیه37)
و (مومنین کسانی هستند که) هرگاه خشمگین شوند می بخشند(و انتقام نمی گیرند)
چند نکته:
- خشم از غرائز انسان است.
- خشم ذاتا بد نیست ؛ چون وسیله دفاعی برای احقاق حق وابطال باطل وایستادگی مقابل ظلم، ناهنجاریها، فسادها،ظلمها ومعاصی است .
آنچه که بد است طغیان خشم است وانسان با ید مواظب باشد تا خشم او طغیان نکند واو را به فساد نکشد یعنی خشم خود را مهار کند تا انتقام نگیرد ، فحاشی نکند ، به کسی زیان نرساند، به کسی ظلم نکند، قتلی انجام ندهد ، به کسی تهمت نزند ونسبت ناروا ندهد.
- اگر خشم کنترل نگردد ودچار طغیان شودآسیبهای متعددی به انسان می رساند ازجمله اینکه عقل انسان را تباه می سازد، انسان را پست نموده وساقط می نماید ، جوانمردی اورا می گیرد و او را از ادب دور می نماید، فهم او را پریشان و برهان او را قطع می نماید .
گفته می شود خشم کار زشت ودشمن ترین دشمنهای انسان بوده و او را از خیر دور و به شر نزدیک وهمچنین حقد وکینه و عیب او را رو می کند ورأی نهان او را هم افشاء می سازد . خشم ، اولش جنون وآخرش ندامت ونیز مایه هلاکت بوده وفکر انسان را نابود می کند .
وخلاصه طغیان خشم شیطان را بر انسان حاکم نموده ومقاومت او را سلب و ایمان او را تباه ونوعی مبارزه با خدا است .
انسان عاقل خشم خود را کنترل اما انسان جاهل ونادان به سرعت به سمت خشم می رود.
- البته طغیان خشم قابل کنترل است واز طریق حلم، کظم غیظ ، وقار ، استعاذه از شیطان به خدا (یعنی گفتن : ” اَعُوذُ بِا للهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ”) ، ذکر خدا ، سجده ، حَوقله (یعنی ذکر: “لا حَولَ وَلا قَوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلِیِّ العَظیمِ “) ، نشستن ، ایستادن ، سکوت ، مصافحه با طرف خشم اگر از خویشان باشد.
- بله مومن در صورت خشم می تواند طغیان آن را کنترل کند ومومن هرگز طغیان خشم ندارد .
آری مومنین زمانی که خشمگین شوند می بخشند (طغیان نمی کنند وانتقام نمی گیرند)