رایشگری وسیمای صالحان

آرایشگری وسیمای صالحان
یکی از مواردی که از مومنان انتظار می رود ، بر خورداری از « سیمای صالحان » است ؛ یعنی مؤمن علاوه بر در پیش گرفتن سیره صالحان ، باید خود را به سیمای صالحان نیز آراسته کند.
در حقیقت سیمای انسان – که همان وجه و روی او می باشد – نشان دهنده شخصیت او و نماد هویت اوست . کیش و آیین هر انسانی در چهره ورفتار او هویدا است و حتی شغل و حرفه افراد هم تا حدودی در چهره آنها تأثیر گذار می باشد .
مردم یهود مطابق آراء وعقایدخود ، نوع خاصی از آرایش را برای چهره وموهای خود در نظر گرفته اند ودیگر اقوام نیز اغلب ، سیمای خاصی که حاکی از اعتقادات آنها است به معرض دید مردم نهاده اند . در اسلام نیز روایات واحکام بسیاری در خصوص آراستن چهره وموها ونحوه پوشش ورفتار بیان گردید است که در مجموع با نام “سیمای صالحان ” شناخته می شود که منظور از آن ، بهترین شیوه آراستگی برای مومنان است .
از مجموع روایات مربوط به تراشیدن ریش و بقای شارب در کتب روایی اسلام نظیر بحارالأنوار ، وسائل الشیعه ، علل الشرایع و… می توان دریافت که این اعمال پیش از آنکه به مضرات و زیان های ناشی از حلق لحیه و ابقای شارب به پردازد، به چگونگی آراستن سیما و صورت شخص پرداخته است ؛ به عبارت دیگر ، این روایات به شدت ، مومنان را از تشبه به یهود و مجوس و دشمنان دین برحذر داشته است و به تعبیردیگر ، بر آن است تا مسلمانان را به داشتن چهره ای اسلامی که نماد تقوا وخداترسی وسرشار از نورانیت است وهم اصول بهداشتی وسلامت جسم را مراعات نموده است ، تشویق وترغیب نماید ؛ چهره هایی که خاص مسلمانان وعامل شناسایی آنان در میان اقوام گوناگون است .
به عنوان مثال ، مرحوم صاحب وسائل در پایان باب « عدم جواز حلق اللحیه » می فرماید :
«اقول و تقدم ما یدل علی ذالک و یأتی ما یدل علیه و علی تحریم مشاکله اعداء الدین و سلوک طریقتهم و تشبه الرجال بالنساء[1] ؛ میگویم در گذشته ، حدیثی داشتیم که دلالت بر حرمت میکرد و در آینده هم حدیثی ذکر خواهیم کرد که دال بر حرمت است و دلالت می کند بر تحریم هم قیافه شدن با دشمنان دین و هم سلوک شدن با آنان و نیز تشبه مردان به زنان »
مطابق این فرمایش ، در نهی از تراشیدن ریش ، نکته مهم ارائه دادن سیمای یک مؤمن مسلمان است نه سیمایی غیر اسلامی.
امام صادق (ع) در ذیل آیه ” وَ اِذا ابتَلی اِبراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ ” اشاره به سنت های ده گانهای دارد که از جانب پروردگار بر حضرت ابراهیم (ع) فرود آمد که از آن جمله ، ابقای ریش است و در پایان می فرماید:
«فهذه الحنیفیه الظاهره اللتی جاء بها ابراهیم علیه السلام فلم تنسخ و لا تنسخ الی یوم القیامه و هو قوله : “وَاتَّبِع مِلَّةَ اِبراهیمَ حَنیفاً “[2] ؛ این سنت ده گانه همان سنت روشن حنیفیه ای است که حضرت ابراهیم آن را ارائه داده و تا کنون نسخ نگردیده است و تا روز قیامت نیز نسخ نخواهد شد ( لازم العمل است ) و همین مفاد ،گفتار خداوندمتعال است که فرمود: « از آئین ابراهیم حق گرا پیروی کن »
در روایتی از پیامبر (ص) نیز درخصوص آراستن ریش چنین نقل شده است :
حَفّوُا الشَّوارِبَ وَ اعفُوا اللِّحی وَ لا تَشَبَّهُوا بِالیَهُودِ .[3] ؛ شارب را بچینید و ریش را باقی بگذارید و خود را شبیهه یهود نسازید.
حاصل سخن آنکه ، باقی گذاشتن ریش در حد مناسب عقلانی و پرهیز از تراشیدن آن، سیمایی است که می توان از آن به “سیمای صالحان ” تعبیرنمود و شایسته است که افراد مومن ، این شیوه آرایش ِسر وصورت را مراعات کنند.
به عبارت دیگر، صالحان دارای دو جنبه سیرت و صورت اند وبرمومنان است که هم به سیره اسلامی که در آیات وروایات ترسیم شده است عمل کنند و هم صورت اسلامی را که در چهره و قیافه آنها متجلی است ، مراعات نمایند.
[1] – وسائل الشیعه ، ج1 ، ص 424
[2]– همان ، ص 423
[3]– همان