شاخصهای زندگی امام سجاد (ع)

شاخصهای زندگی امام سجاد (ع)
مقدمه : شناسنامه امام سجاد (ع)
- مبارزه باحاکمان وقت
- اقدامات ویژه فرهنگی
- رسیدگی به مستمندان ومحرومان
- نیایش وعبادت
- گریه برامام حسین(ع) واحیاء جریان کربلا .
- صیانت شیعه
- رشادت وابهت امام سجاد (ع)
رشادت از نظر خانوادگی
نمایش هیبت در چهره
برخورد با ابن زیاد
برخورد با یزید
برخور با عبدالملک مروان
ترس هشام ابن عبدالملک و ولیدابن عبد الملک از او
زنجیر نمودن مکرر به گردن او نشان دیگری بر رشادت
مقدمه :
الف : شناسنامه امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) نامش علی ، فرزند امام حسین (ع) مادرش شهربانو (یا شاهزنان) در ظهر پنجشنبه پنجم شعبان المعظم سال 38 هجری در مدینه به دنیا آمد ومجموعه زندگی اش در همان مدینه گذشت .
- القاب امام سجاد(ع)
القاب آن حضرت زیادند از جمله: زین العابدین ، سید العابدین ، سجاد ، ذوالثفنات ، قدوه الزاهدین ، سید المتقین ،امام المومنین ، زین الصالحین ، منار القانتین ، الزکی ، الامین ، سید المجتهدین ، که معروفترین القاب حضرت زین العابدین وسجاد است .(کتاب امام سجاد جمال نیایشگران ، احمد ترابی، ص19)
در یک روایتی از رسول گرامی اسلام نقل شده که فرمود:
اِذا کانَ یَومَ القِیامَهِ یُنادی مُنادٍ اَینَ زَینُ العابِدینَ؟ کَأنّی اَنظُرُ اِلی وَ لَدی عَلِیِّ ابنِ الحُسینِ ابنِ عَلِیِّ ابنِ اَبی طالِبٍ یَخطُو بَینَ الصُّفُوفِ .
زمانی که قیامت برپا شود منادی ندا دهد کجا است زین العابدین ؟ گویا نگاه می کنم که فرزندم علی ابن الحسین (امام سجاد ع) میان صفوف انسانها حرکت می کند ( وبه سمت صدا می رود) (علل الشرایع، ص230)
کنیه های امام سجاد (ع)
وکنیه های حضرت امام سجاد (ع) زیاد است که به بعضی از آنها اشاره می شود نظیر ابو الحسن ، ابو محمد ، ابو بکر، ابو الحسین ، ابو عبدالله و ابو القاسم که مشهور آن ابوالحسن وابو محمد است (امام سجاد جمال نیایشگران، ص19)
والدین حضرت امام سجاد(ع)
پدر گرامی شان حضرت سیدالشهداءامام حسین (ع) است که معروف ومشهور است ونیازی به توصیح ندارد .
اما مادرش شهربانو (یا شاه زنان) دختر یزدگردسوم پسر شهریار پسرپرویز پسر هرمز پسر انوشیروان پادشاه عجم بود . پدرش آخرین پادشاه ساسانی که بافتوحات اسلامی منقرض شد . (امام سجاد جمال نیایشگران ، ص20)
شهربانو زن بافضیلت و باشخصیت بود که حضرت امیر المومنین (ع) سفارش او را به امام حسین (ع) نموده وفرمود : از همسرت شهربانو محافظت ونگهداری کن وبه او نیکی نما چه اینکه در آینده نزدیک برای تو فرزندی خواهد آورد که بهترین اهل زمین خواهد بود .
(امام سجاد جمال نیایشگران ، ص20)
شیخ حر عاملی (ره) در یک رباعی او را چنین توصیف می کند:
و امه ذات العلی و المجد شاه زنان بنت یزدجرد
وهوابن شهریار ابن کسری ذو سؤد لیس یخاف کسری
مادر حضرت زنی باشخصیت ، صاحب رفعت وعظمت به نام شاه زنان دختر یزد گرد بود که یزدگرد پسر شهریار که او هم فرزند کسری است . یزدگرد به نوبه خود از یک سیادت وهیبتی بر خوردار بوده وچنان جاه وجلالی داشت که از افرادی همچون کسری نمی هراسید.
عظمت شهربانو همین بس که در عالم رؤیا به محضر حضرت زهرا (س) مشرف ودر نزد او به توحید ونبوت اقرار واعتراف نموده وبه دین اسلام تشرف یافته است ودر همان محضر نوید ازدواج با امام حسین (ع) را یافت.
وافتخار وعظمت او همین بس که در عالم رؤیا به محضر رسول گرامی اسلام مشرف گردید وآن حضرت عقد بین ایشان وامام حسین (ع) را خواند.
اگرچه شاه زاده بود واسیر گردید واز اوج به حضیض افتاد اما دوباره رفعت یافت وافتخار واعتلای مجدد پیداکرد ومادر نه امام شد واز طریق وصلت او با امام حسین (ع) ائمه هدی وستارگان درخشان امامت پدید آمدند .
گویا این نهال را خداوند متعال پروراند تا یک میوه به نام امام سجاد(ع) بدهد ومنبعی برای پیدایش امامان بعدی گردد.
ولذا پس از ولادت امام سجاد که اولین وآخرین فرزند این بانو بود در همان ایام نفساء از دنیا رفت . عمر زندگی او کوتاه وعمر همسری او با حضرت اباعبدالله (ع) هم بسیار اندک بود .گویا او حامل امانتی بود تا تحویل دهد وبرود .
این زن با فهم وفضل چقدر باسعادت بود که با گذراندن آن همه فراز ونشیب سر انجام به افتخار مادر امام وهمسر امام نائل گردید و در ایام زناشویی هم بسیارمعزز ومحترم بود .
اینکه گفته می شود شهربانو (س) در کربلا حضور داشت صحت ندارد بل آن بزرگوار در ایام نفساء از دنیا رفت وشیر دادن حضرت امام سجاد (ع) را کنیزی برعهده گرفت که حضرت بعدا او را مادر صدا می زد وهمین کنیز با غلامی به نام زبید ازدواج نمود.
پس اینکه گفته شد شهربانو با زبید ازدواج کرد صحت ندارد بل همان کنیز بود که با زبید ازدواج نمود واز آنجایی که حضرت او را مادر صدا می زد این توهم واشتباه به وجود آمد .
اسامی شهربانو
این بانو اسامی دیگری هم برایش نقل شد که به این شرح است .شهربانویه ، سلافه ،غزاله ، سلامه ، خوله ، برّه ، جهان نویه ، شهرناز، جهان شاه ، حرار ، خلوه، ام سلمه ، فاطمه ومریم.
به هر حال والدین حضرت امام سجاد (ع) از عظمت وشکوهی بر خوردارند ونژاد وتبار شان هم بزرگند ولذا است که به حضرت ” ابن الخیرتین” گویند چون از سوی پدر به هاشم می رسد که از نسل قریش است ونسل قریش بهترین نسل عرب می باشد واز سوی مادر به کسری از فرمانروایان فارس می رسد که کسری هم بهترین نسل در غیر عرب هستند .
ابو الاسود دراین باره گوید:
وان غلاما بین کسری وهاشم لاکرم من نیطت علیه التمائم.
پسری از نسل کسری وهاشم پدید آمد که او گرامی ترین کسی است که به بازوی او بازوبند بسته شد تا از زیان چشم تنگان در امان باشد.
فرزندان امام سجاد(ع)
تعداد فرزندان 15 ،16 ، 17 و20نفر نقل شده است . که افضل شان امام باقر (ع) وزید شهید است اسامی فرزندان بدین شرح است : امام باقر (ع)، عبدالله ، حسن ، حسین ،عمر ، حسین ، عبد الرحمان ، سلیمان ، محمد اصغر ، علی ، خدیجه ، فاطمه ، عِلّیه وام کلثوم .(امام سجاد جمال نیایشگران، ص24)
همسر امام سجاد(ع)
همسرش ام عبد الله دختر امام مجتبی است که دختر عموی او به شمار می آید . زن بافضیلت که هم فرزند امام وهم همسر امام وهم مادر امام است وپیوند دهنده نسل دو امام (حسن وحسین ) می باشد .
تنها همسر دائم حضرت است . اگرچه زنهای دیگری برای آن حضرت نقل شد اما همه شان کنیز بودند وامام سجاد از آنها هم فرزند داشته است .
- مبارزه باحاکمان وقت. شش حاکم با حضرت معاصر بودند نظیر یزیدابن معاویه ، معاویه ابن یزید ، مروان ، عبدالملک مروان ،ولیدابن عبد الملک وعبد الله ابن زبیر(از سال 61تا 73 حاکم مکه بود) .
اگرچه حضرت در شرائط سخت وتهدید وحتی در معرض قتل بود اما در عین حال از مبارزه با آنها کوتاهی و دریغ نداشت واز هر فرصت ممکن استفاده می نمود وبه مقابله می پرداخت . هیچ نرمش وسازش وانعطاف به آنها نشان نمی داد ونسبت به آنها تملق وچاپلوسی نداشت وهرگز به آنها کمک نمی کرد وحتی کمک فکری هم نمی نمود . اگرچه قیام مسلحانه علیه آنان نداشت ولی در تضعیف آنها وحتی در صدد نصب حاکم ونماینده و جمع آوری یار وتاسیس شبکه مربوط به حضرت هر چند کم رنگ فروگذار نمی کرد.
وخلاصه در صدد تضعیف حکومت وقت وتاسیس حکومت ناب دینی و اسلامی بود.
- اقدامات ویژه فرهنگی
آثار فرهنگی بجامانده از آن بزرگوار که هم برای جامعه آن روز فوق العاده مؤثربود وهم امروز وهم همه تاریخ مثل صحیفه سجادیه ، رساله الحقوق ، دعای مکارم الاخلاق ، دعای ابو حمزه ثمالی وهزاران حدیث کوتاه وبلند رسیده از آن بزرگوار.
- رسیدگی به مستمندان ومحرومان
- نیایش وعبادت
- گریه برامام حسین(ع) واحیاء جریان کربلا .
- صیانت شیعه
- رشادت وابهت امام سجاد (ع)
شجاعت و رشادت امام سجاد (ع)
امام سجاد (ع) انسانی شجاع، رشید، نترس وقدرتمند بود.
اگرچه ممکن است در دیدگاه آنهایی که زندگی آن حضرت را مطالعه ندارند وتنها از آن بزرگوار عبادت ، سجده واشگ به یاد دارندچنین تلقی کنند که آن حضرت از آنجایی که دائم عبادت می کرد وسجده می نمود ، روزه می گرفته وسفر حج می رفت وبرای سید الشهداء گریه می نمود پس فردی گوشه گیر ، بی توجه به مسائل اجتماعی و بی اعتناءبه مسائل سیاسی وبی تفاوت نسبت به ستم وستم گران وحاکمان جائراست در حالی که امام سجاد (ع) چنین نبود .
آن بزرگوار از همه توان وامکان خود در جهت مسائل سیاسی واجتماعی استفاده می کرد وبا قدرت وقوت در عرصه ها حضور داشت ودر برابر حاکمان وستم پیشگان مثل شیر حمله می نمود و استوار وآهنین و راست قامت می ایستاد و هر گز نمی توان او را ضعیف شمرد چراکه :
اولا او از نسل علی (ع) و فرزند امام حسین (ع) است که در رشادت شهره آفاقند وآن ژن شجات ورشادت را به ارث برده است .
چون فرزندان علی (ع) وفرزندان امام حسین (ع) یکی از دیگری شجاعتر ، رشیدتر وقدرتمندتر بوده ودر این خانواده ترس راه ندارد ، ضعف وزبونی ، ذلت وخواری ، مسامحه وبی تفاوتی مصداق ندارد . آنها در شجاعت ضرب المثل اند ، کانون وخاستگاه رشادتند چنانکه خود امام سجاد(ع) در آن خطبه معروفش فرمود : …اُعطینَا العِلمَ وَالحِلمَ وَ الفَصاحَهَ وَ السَّخاوَهَ وَ الشَّجاعَهَ وَ المَحَبَّهَ فی قُلُوبِ المُؤمِنینَ .
به هر حال او ازهمین ژن ، همین خمیر مایه رشادت وشجاعت که در خانواده اش هست حظ وبهره دارد واز آن شجاعت ذاتی وموروثی برخوردار خواهد بود .
تازه صورت وچهره اش جوری بود که مهابت وهیبت از او متجلی بود یعنی خداوند متعال او را چنان آفرید که وقتی او را نگاه می کردی هیبت او شما را منفعل می کرد وتحت تاثیر قرار می دادوحالت انکسار وسر افکندگی در تو پدید می آمد .
نه تنها افراد عادی بلکه افراد ذی قدرت وخشن وسنگدل هم با نگاه به حضرت احساس خوف وبیم داشتند وهیبت وسطوت او آنها را منکسر وخاضع می نمود .
نقل است که عبد الملک مروان واسماعیل ابن هشام که از حاکمان وفرمانروایان خشن و جائر وسنگدل بودند مکرر اعلام می نمودند که از امام سجاد (ع) می تر سند .
زُهَری گوید : عبد الملک مروان به من گفت : وجودم از ترس علی ابن الحسین (ع)لبریز است به خدا سوگند ازاومی ترسم .
هشام ابن اسماعیل که فرماندار مدینه بود وخیلی آدم خشن ، ستمگر وزور گو بود می گفت: از کسی نمی ترسم جز علی ابن الحسین (ع)
برخورد او با ابن زیاد در مجلس ابن زیاد هم جلوه دیگری از این رشادت است . وقتی ابن زیاد او را تهدید به قتل کرد وبه جلاد دستور داد تا حضرت را به قتل برساند حضرت خشمگین می شود وفریاد می زند :
اَ بِالقَتلِ تُهَدِّدُنی یَابنَ زِیادٍ ! اَما عَلِمتَ اَنَّ القَتلَ لَنا عادَهٌ وَکَرامَتَناَ الشَّهادَهُ ؟
ای پسر زیاد ! آیا مرا به قتل تهدید می کنی ؟ آیا نمیدانی که قتل وشهادت در راه خدا عادت وسیره ما است؟ وآیا نمی دانی که شهادت کرامت ما است ؟
این سخن را زمانی بیان می دارد که ابن زیاد در اوج قدرت است وخود را پیروز ، حاکم ومسلط بر همه جا می بیند واحساس می کند قهار علی الاطلاق است وکسی را یارای نفس کشیدن در برابر او نیست .
وزمانی این سخن را بیان می کند که خود اسیر است و به زنجیر بسته شد ، لباس مندرس به تن دارد ، داغ شهیدان (آن هم بهترین شهیدان) در دل دارد ، خانواده اسیرهم به همراه دارد ، خستگی راه به تن وگرسنگی وتشنگی در درون وغمهای گوناگون در جان خود حس می کند .
اما در عین حال نه قدرت ابن زیاد او را مقهور می کند ونه ضعف وغم واسارت او را منفعل ومنکسر می نماید بل چون رادمردی بی بدیل ، شجاع ، مردی بی همتا ، قهرمانی سرشار از قدرت قد علم می کند وبه ابن زیاد تشر می زند .
در مجلس یزید آن رشادت وشجاعت تاریخی را به یادگار می گذارد وبا خطبه غراء یزید را مفتضح و رسوا می نماید . آری رشادت امام سجاد (ع) در عصر خود نمونه ندارد.