هم غذایی با خدمتکاران

هم غذایی با خدمتکاران
پیامبر (ص) فرمود:
الأَكلُ مَعَ الخُدّامِ مِنَ التَّواضُعِ ، فَمَن أكَلَ مَعَهُمُ اشتاقَت إلَيهِ الجَنَّةُ (دانشنامه ميزان الحكمه، ج4 ، ص201،ح2144)
غذا خوردن با خدمتكاران ، از فروتنى است و هر كس با آنها غذا بخورد ، بهشت مشتاق او مى گردد .
ونیز فرمود:
إذا صَنَعَ لِأَحَدِكُم خادِمُهُ طَعامَهُ ، ثُمَّ جاءَهُ بِهِ وقَد وَلِيَ حَرَّهُ ودُخانَهُ، فَليُقعِدهُ مَعَهُ فَليَأكُل ، فَإِن كانَ الطَّعامُ مَشفوهاً قَليلاً فَليَضَع في يَدِهِ مِنهُ اُكلَةً أو اُكلَتَينِ. ( دانشنامه ميزان الحكمه، ج4 ، ص201، ح2145 )
هر گاه خدمتكارِ فردى از شما برايش غذايى بپزد و آن را برايش بياورد ، بايد او را كه دود و دم آن غذا را تحمّل كرده است ، با خود بنشاند تا غذا بخورد . اگر غذا مختصر و اندك بود ، يكى دو لقمه در دست وى بگذارد .
از این حدیث چند نکته به دست می آید:
1- تواضع
یعنی هم غذا شدن با خادم نوعی تواضع وفروتنی به شمار می آید . چون مومنین جدای از مشاغل ومسئولیتهای شان با هم برادرند ؛ یعنی مشابه وهمسانند وآنچه را که آنان را مشترک ومشابه می کند همان رشته ایمان است و ایمان است که ارزش آنان را مشخص نموده وعیار شان را نشان می دهد .
حال اگر یکی از این مومنین شغل ومسئولیت ویژه پیدا کرد ویا شرائط مالی او و یا احیانا وضعیت حالی ومزاجی او ، اورا در جایگاهی قرار داده و دیگری را در جایگاه دیگر به نحوی که مثلا یکی رئیس ودیگری خادم شد هر گز نباید آن ارزش ایمانی وعیار انسانی نادیده گرفته شود بل هر دو باید بدانند که انسانند ، مومنند ، مشترک ومشابهند فقط مسئولیت وکار شان متفاوت است .
بنا براین اگرچه مشاغل کاری ومسئولیتی آنان ، آنان را جدا می کند اما سفره غذا وپذیرایی وامثال آن ، آنان را نزدیک می کند .
پس هر کس رئیس شد وصاحب مال وکار شد نباید حس تکبر وبزرگ بینی کند بلکه باید تواضع خود را که همان جوهره اولیه وحالت واقعیه اوست حفظ نماید . وهرگز از آن مدار بیرون نرود وحالت کاذب نگیرد .
. پس انسان باید پرده تکبر ، خود بزرگ بینی وبرتر بینی ر ا کنار بزند وحقیقت تواضع وروح ایمانی ، انسانی وروح مساوات وهمسانی را ارا ئه نماید.
آری هم غذایی وهمسفره شدن شخص با خادم وکارگر خانه یا اداره نشان از تواضع او دارد .
2- تکریم خادم
هم غذا شدن با خادم وکارگر نوعی تکریم آنان است . کارگر وخادم وقتی به بینند آقای خانه ویا رئیس اداره خود را هم اندازه او قرار داده است حس بزرگی وشخصیت می کند وحد اقل حس حقارت وناچیزی نمی کند وحس کوچکی وکم ارزشی نمی کند ومی فهمد که اگرچه شغل او با رئیس متفاوت است ویا مال ومنال او از آقا وصاحب کار خود اندک است اما شخصیت انسانی وایمانی او بزرگ است تا جایی که می تواند کنار دست رئیس وآقا بنشیند ولحظاتی با او همسان نشان داده شود واین حس که ناشی از تواضع رئیس واقای اوست حس خوبی است وحسی است که شخصیتطرف مقابل را به نمایش می گذارد .
3- اشتیاق بهشت
بهشت در عالم آخرت که یک موجود ذیشعور ودراک است وحقایق و واقعیتها را درک می کند وبهشت که شاهد انسانها در دنیا است وبهشت که واقعیتها وارزشها ی واقعی وحقیقی انسان را درک می کند وزیباییهای معنوی را درست می فهمد وقتی این صحنه ها را واقدامات نیک ومتواضعانه را مشاهده می کند به وجد می آید وعاشق ومشتاق می شود تا چنین آدمی را به بیند ومشاهده کند و به انتظار آنها به نشیند.