خانوادگی

نام فرزند نام شخصیت‌های فاخر و مُهمّ

نام فرزند نام شخصیت‌های فاخر و مُهمّ

می توان نام شخصیت بزرگ، مذهبی، انقلابی، حماسی و فرهنگی که در جامعه و دین از عظمت و مکانتی برخوردارند برگزید و روی نام فرزند نهاد. چون هم نام شخصیت که بر جامعه و تاریخ حق دارد زنده و پایدار می‌ماند و هم بچه با داشتن چنین نام فاخری، افتخار خواهد کرد و چه بسا که او را الگوی خویش قرار داده از او درسها خواهد گرفت.

در نقل آمده است مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: یا رَسُولَ اللهِ« وُلِدَ لی غُلامٌ فَماذا أسَمّیهِ ؟قالَ سَمِّهِ بِأحَبِّ الأسماءِإلیَّ حَمزَهَ». [1]

ای رسول خدا بچه دار شدم، نام او را چه بگذارم. حضرت فرمودند: نامی که پیش من محبوبترین نام‌ها است برای او برگزین یعنی نام “حمزه”.

حمزه از شخصیتهای بزرگ اسلام است که برای اسلام و پیامبر زحمت زیادی کشیدند باید نام او در تاریخ زنده بماند. لذا پیامبر(ص) این نام را پیشنهاد داد.

وقتی مروان حکم به امام سجاد (ع) اعتراض نمود که چرا پدر شما نام فرزندان خود را “علی ” گذاشت و امام سجاد(ع) این اعتراض را به حضرت ابا عبد الله منتقل نمود. حضرت ابا عبد الله (ع) فرمودند:

لَو وُلِدَ لی مِأهُ لَأ حبَبتُ ألّا أسَمِّیَ أحدً مِنهُم إلّا عَلِیًّا. [2]

اگر صد فرزند میداشتم دوست داشتم اسمی جز علی برای ایشان انتخاب نکنم.

چرا ؟ چون آن روزگار که دشمن تلاش می‌کرد نام علی (ع) محو شود و کسی آن نام را نبرد و نام علی فراموش شود لازم بود برای احیاء این نام و ماندگاری اش نام همه فرزندان ایشان “علی ” باشد تا این شخصیت برجسته اسلام جاودان بماند.

در نقلی امام کاظم (ع) اسامی شخصیتهای فاخر اسلام را برای نام گذاری فرزندان پیشنهاد و فرمود:

لا یَدخُلُ الَفقرُ بَیتاً فِیهِ اِسمُ مُحَمَّدٍ اَو اَحمَدَ اَو عَلیٍّ اَو الحَسَنِ اَو الحُسَینِ اَو جَعفَرٍ اَو طالِبٍ اَو عَبدِ اللهِ اَو فاطِمَهَ مِنَ النِّساءِ[3].

فقر وارد نمی شود در خانه کسی که در آن به نام محمد یا احمد یا علی یا حسن یا حسین یا جعفر یا طالب یا عبد الله ودر میان زنها نام فاطمه باشد.

چنانکه ملاحظه می‌شود اسامی شخصیتهای بزرگ دینی، جهادی، معنوی و عبادی شایسته برای نامگذاری اند.

حاصل آنکه اولا نام گذاری باید قبل از ولادت صورت پذیرد، ثانیا نام نیک برگزیده شود، ثالثاً شایسته است نامها حاوی معانی عبودیت الهی و نیز نام‌های انبیاء و اولیاء و شخصیت‌های فاخر باشند.

[1]احسان بخش، صادق، آثار الصادقین – ج27 – ص 195

[2]محمدبن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه ج15- ص 128

[3]ابوجعفرمحمدابن یعقوب الکلینی – کافی ج6 صفحه 19

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا