ویژه

علماء و روحـانیون بنـدپی شـرقی

 

یادی از :

 

روحـانیون

 بنـدپی شـرقی

( از سال1250 تا1400 )

 

 

 

سید محسن پاکنهاد

 

 

 

تقدیم به :

علمای دین، که ستارگان خدا در زمین و مصابیح هدایت در جامعه اند .

همانهایی که علوم الهی ، احکام ومعارف مکتب محمدی را به عُسرت وسختی اما با دقت فوق العاده  ،   فهم وحمل می کنند  وبا دنیایی از صبر وحلم واستقامت به آحاد جامعه ارائه میدهند . همانهایی که به موازات کسب علم ، به تهذیب نفس وتطهیر مرام ومنش خود می پردازند وآنگاه به تهذیب دیگران اقدام می نمایند .

همانهایی که در این رهگذر مشکلات جانکاه زندگی را به جان می خرند ودم برنمی آورند وشیطنت شیاطین وخباثت ورذالت شیطان منشان  را برمی تابندتا مگر دین خدا بالنده ومحفوظ مانده وبندگان خدا در امن وآسایش  قرار گیرند .

همانهایی که هدایت دیگران ، بزرگترین آمال ورفاه وآسایش مردم مهمترین اهداف شان است ، هرچند به قیمت  فنا وزوال دنیای خود بیانجامد .

همانهایی که سربازی آقا ومولای شان امام زمان (عج) را بزرگترین افتخار  ودیدار سیمای دلربایش را  غایت آرزو ورضا وخوشنودی اش راکمال سعادت خود می دانند واین ذکر را مترنم اند که  :

… وَاَعِنّا عَلی تَأدِیَهِ حُقوقِهِ اِلَیهِ وَالاِجتِهادِ فی طاعَتِهِ وَاجتِنابِ مَعصِیَتِهِ  وَامنُن عَلَینا بِرِضاهُ وَهَب لَنا رَأفَتَهُ وَرَحمَتَهُ وَدُعائَهُ وَخَیرَهُ ما نَنالُ بِهِ سَعَهً مِن رَحمَتِکَ وَ فَضلًا عِندَکَ “.

 

فهرسـت

مقدمه

        فصل اول :  علماء و  روحانیون

  • آیت الله حاج شیخ محمدباقر صفایی
  • آیت الله حاج شیخ حسین احمدی
  • آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی
  • آیت الله حاج شیخ محمد احمدی
  • آیت الله حاج شیخ محمد نجفی
  • حجت الاسلام شهید شیخ حسین مهدوی
  • حجت الاسلام شیخ رضاقلی فیروزجایی
  • حجت الاسلام حاج شیخ احمد احمدی
  • حجت الاسلام حاج سیدنظام الدین موسوی
  • حجت الاسلام سید حسینعلی پاکنهاد
  • حجت الاسلام حاج شیخ علی اکبر احمدی
  • حجت الاسلام حاج شیخ مهدی احمدی
  • حجت الاسلام حاج شیخ ابوالقاسم ملا تبار (تباری)
  • حجت الاسلام حاج شیخ ید الله زاهدپاشا
  • حجت الاسلام حاج سید ذکریا مظهری
  • حجت الاسلام حاج سید قوام الدین موسوی
  • حجت الاسلام حاج سید عقیل موسوی
  • حجت الاسلام حاج سید هاشم مظهری
  • حجت الاسلام حاج سید داود فهمی
  • حجت الاسلام حاج شیخ میرزاعلی باباگل تبار
  • حجت الاسلام حاج شیخ علی صالحی
  • حجت الاسلام شیخ ملا علی فیروزجائیان
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسن احمدی
  • حجت الاسلام شیخ شیخ غلامعلی نجار
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد آقا ملاتبار
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمدابراهیم نجار
  • حجت الاسلام حاج شیخ کریم الله حسن زاده خواجه
  • حجت الاسلام  حاج سید محمد علی پاکنهاد
  • حجت الاسلام سیدمحمود پاکزاد
  • حجت الاسلام سید علی تَهَم (سید حاج آقا جلالی)
  • حجت الاسلام  سید روح الله رمضان زاده موسوی (سید میرآقا)
  • حجت الاسلام سید اعظم موسوی
  • حجت الاسلام حاج شیخ عبدالجوادفهیمی
  • حجت الاسلام  حاج شیخ عبدالرحیم رحمانی
  • حجت الاسلام  حاج شیخ علی اصغر احمدی
  • حجت الاسلام  حاج شیخ غلامرضا امیری
  • حجت الاسلام حاج شیخ یعقوب جعفر زاده (الهی)
  • حجت الاسلام  شیخ قربانعلی معافی
  • حجت الاسلام شیخ علی روحانی(روحی)
  • حجت الاسلام شیخ محمد اسماعیل روحی
  • حجت الاسلام  شیخ عیسی شاکری
  • حجت الاسلام  حاج شیخ جعفر فهیمی
  • حجت الاسلام حاج شیخ هدایت فهیمی
  • حجت الاسلام شیخ ابراهیم احمدی
  • حجت الاسلام شیخ حسن زاهد پاشا
  • حجت الاسلام شهید علی یوسفی
  • حجت الاسلام سید ضیاء موسوی
  • حجت الاسلام سید علی اکبر مظهری
  • حجت الاسلام شیخ قنبر ذاکری
  • حجت الاسلام شیخ علیجان ذاکری
  • حجت الاسلام شیخ محمد صادق صادقی
  • حجت الاسلام شیخ عبدالخالق صادقی
  • حجت الاسلام شیخ حسن ذاکری
  • حجت الاسلام شیخ عقیل امیری ف شیخ غلامرضا
  • جت الاسلام حجت الاسلام  شیخ علی یوسف نیا
  • حجت الاسلام ملا شیخ موسی احمدی
  • حجت الاسلام شیخ علی اکبر زاهد پاشا
  • حجت الاسلام شیخ عبدالمحمد بیانی
  • حجت الاسلام ملا شیخ موسی مظهری
  • حجت الاسلام آقا سید علی یوسفی

فصل دوم : چهره های غیرمعروف از گذشتگان

  • ملا سلیمان فیروزجایی حاجی
  • شیخ فضلعلی فیروزجایی حاجی
  • شمس الدین محمد مازندرانی
  • ملا بابای فیروزجایی
  • ملا محمد اسماعیل فیروزجایی
  • ملا جعفر قلی فیروزجایی
  • آخوند ملاحیدر علی پاشا
  • شیخ محمد تقی فیروزجایی
  • ملا علی اکبر فیروزجایی
  • ملا فرج الله صورتی
  • ملا حاج آقا فیروزجایی
  • شیخ محمدمجتهد لداری
  • آخوند ملا رضاعلی تیر بندی
  • شیخ محمد حسن ناطقی
  • حجت الاسلام سید علی تَهَم

فصل سوم : جامعه روحانیت بند پی شرقی

 

فصل چهارم : حوزه های علمیه بند پی شرقی

  • حوزه علمیه پاشا امیر
  • حوزه علمیه شیخ موسی
  • حوزه علمیه فاطمیه  (خواهران)

فصل پنجم : علماء وروحانیون در قید حیات

 

 

 

 

 

 

مقدمه

بخش بندپی علاوه بر ظرفیت های اقتصادی همچون کشاورزی، دامداری، باغداری، معادن متنوع، آبهای مختلف، جنگلها، مراتع، مردم پرکار و با استعداد و متعهد، از ظرفیت های بالای علمی ،  فرهنگی و دینی هم برخوردار است . مانند علماء، حوزه  های علمیه ، امامزادگان، مدارس و کانونهای آموزشی، نهادهای مدنی و اماکن و موسسات فرهنگی هنری و ورزشی به ویژه مردم ولایتمدار ودوستدار اهل بیت با ساختار دینی قوی.

علماء وروحانیون که مشعل داران هدایت و ستارگان دین و مبلغان مذهبی اند  در این میان از درخشش خاص و جلوه ویژه برخوردار بوده و هستند.

از همه مهم تر آن ارتباط مستحکم و بسیار قوی است که فی ما بین مردم و روحانیون برقرار است. ناگفته نماند که اعتقاد و ارادت و دلبستگی مردم به خصوص ایل فیروزجا به روحانیت از یک سو و روح متواضع و خیرخواه و خدمتگزار  روحانیون از سویی دیگر این ارتباط و همدلی را محکم تر و نزدیک تر نموده است.

این مسأله صرفا مربوط به این زمان و این دهه ها نیست، بلکه از دیرباز که منطقه شکل مدنی و ارتباط جمعی به خود گرفت، روحانیون و علماءکنارمردم  بوده و به رتق و فتق امور دینی و اجتماعی شان پرداخته و نسبت به معاش و معادشان یار و مددکار بودند .

و هم اکنون نیز صدها نفر روحانی در جای جای این بخش مستقر بوده و انجام وظیفه می نمایند  و یا در این بخش تربیت یافته و به جای دیگر کشور هجرت نموده ودر خدمت مردم ودر مسیرکارهای تبلیغی وفرهنگی ویا در مسئولیتهای مختلف اجتماعی وسیاسی قرار دارند .

امیدوارم این ارتباط پایدارتر، استوارتر و ماندگارتر باقی بماند تا این بخش در سایه این ارتباط قوی و مستحکم به قله های سعادت و بالندگی، عزت و عظمت، شکوه و افتخار بیشتر نائل آید. انشاءلله.

این کتاب بر آن است تا شرح حالی از روحانیون منطقه که از دیر باز در منطقه حضور داشته ومنشأ آثار و خدمات فرهنگی واجتماعی بوده اما به عالم باقیشتافتند را یاد آوری نموده ومختصری از شرح حال شناسنامه یی وتحصیلی وخدماتی وبرجستگیهای اخلاقی و رفتاری شان را ذکرکند

البته این کتاب بر آن نیست تا از همه روحانیون منطقه از آغاز تاکنون که با مردم بوده و خدمات قابل تحسین داشتند را نام برده و تجلیل نماید، چون امکان دسترسی به نام و نشان و آثارهمه شان وجود ندارد و یا اگر وجود دارد بضاعت مؤلف آنقدر نیست که بتواند آنها را احصاء کند ، بلکه برآن است تا روحانیون صدوپنجاه سال اخیر (از سال 1250 تا1397)که در منطقه زندگی می کردند و دار دنیا را وداع گفتند و از آنها نام و نشانی هست به تصویر بکشد و جهت تجلیل و تکریم از خدمات و زحمات فرهنگی و اجتماعی شان یادی و تجدید خاطره ای داشته باشد.

و همچنین این کتاب حتی بر آن نیست تا زندگینامه کامل و شرح مبسوطی از مجموعه حیات، آثار و خدمات همین روحانیون بزرگوار ارائه نماید. چرا که” مثنوی هفتاد من کاغذ شود” وقطعا این قلم از عهده آن برنمی آید.

از این رو این کتاب «یادی از روحانیون بندپی شرقی» نام گرفت.ونگارنده امیدواراست افراد پر انرژی با ذهن خلاق وروح پرتلاش وقلمی روان ورسا وارد میدان شوند وحق مطلب را ادا کنند . انشاءالله

در پایان از همه عزیزانی که این اثر را ملاحظه ومطالعه نمودند انتظار می رود تا اگرعالمی را می شناسندکه نامش از قلم افتاده و یا حتی اگر اثر مهمی ازهمین روحانیون یادشده موجود است که قابل درج است ونگارنده به آن نرسیده را ارائه نمایند، تا در چاپ بعدی این اثر منظور گردد.

و نیز از همه علماء و اندیشمندان و اهل قلم و همه دلسوزان و خیرخواهان که این کتاب به دست شان می رسد درخواست دارم ضعف ونقص این مرقومه را به اینجانب هدیه دهند تا نسبت به رفع آن در چاپ بعدی اقدام شود.

والله هوالمعین والعاقبه للمتقین والسلام علی عباد الله الصالحین.

سید محسن پاک نهاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول:

علماء و روحانیون

 

 

 

 

 

 

  • آیت الله حاج شیخ محمد باقر صفایی فیروزجائی

آیت الله شیخ محمد باقر صفایی فیروزجایی فرزند ملا جعفر در سال 1258هجری قمری در  قریه فیروزجای ثابت  [1]متولد و پس از دو دهه زندگی در زادگاه خود عزم مشهد جهت تحصیل علوم حوزوی نمود .

وی علی رغم متاهل بودن وفقر شدید مالی عزم تحصیل می کند وبدون خانواده به مشهد می رود. پس از مدت کوتاهی (ششماه) یکی از نزدیکانش به مشهد می رود تا اورا بخاطر مشکلات مالی خانواده برگردا ند تا بتواند زندگی خانواده را باکار وکسب خود نجات دهد واز قضا موفق میگردد واورا به زادگاهش برمی گرداند .

پس از برگشت ، مدت کوتاهی در زادگاه خود کنار خانواده می ماند وآنگاه بخاطر عشق وعلاقه فوق العاده به تحصیل مجددا عزم سفر می کند اما این بار نه به مشهد بلکه به اصفهان ودر حوزه اصفهان رحل اقامت می گشاید وبه مدت چهارسال ازاساتید بزرگ ازجمله آیت الله جهانگیرخان وآیت الله آقا نجفی اصفهانی استفاده می کند .

سپس از اصفهان به نجف رفته و مدت 10 سال در نجف می ماند .

او در این فرصت علاوه برتحصیل وتدریس توانسته کتابهایی را به رشته تحریر در آورد ازجمله آن :  رساله در حکمت، رساله در طهارت، رساله در فقه و رساله در شرح احادیث و رساله در صلوه جمعه و شرح صحیفه سجادیه و حاشیه بر عروه ، می باشد .

زمانی که در نجف بودند، خانواده اش توسط یکی از محارمش به نجف برده شده و تحویل ایشان می گردد. در این فاصله خداوند فرزندی به او عطا می کند به نام محمد که به خاطر آنکه در نجف به دنیا آمد فامیلی اش را “نجفی” می گذارد .

سپس به مازندران برمی گردد و چند سالی را در بابل و بقیه عمرش را که حدود  23 سال باشد در فیروزجای ثابت به سرمی  برد.

سرانجام طی یک بیماری  درسن 59 سالگی دار دنیا را درود گفت و بعد از نماز صبح روز 4 شنبه17 ماه شعبان سال 1317 هجری قمری دعوت حق را لبیک  وبه دیار باقی می شتابد . ودر حریم حسینیه فیروجای ثابت قرار وآرام می گیرد .

(رحمه الله تعالی واسکنه فی بحبوحات جناته وحشره مع اولیائه)

قابل ذکر است که کسوت مقدس روحانیت درخانواده اش امتداد یافت  وفرزندش مرحوم آیت الله شیخ محمد نجفی (ره) ونوه اش جناب حجت الاسلا م حاج شیخ ابوالمحامد نجفی ونواده اش حجت الاسلام دکتر محمدنجفی (وفقهما الله تعالی لمرضاته)به افتخار این لباس مفتخر شدند .

 

 

 

 

 

 

         2- حضرت آیت الله حاج آقا شیخ حسین احمدی حاجی

حضرت آیت الله حاج آقا شیخ حسین احمدی حاجی در روز سه شنبه سوم محرم الحرام 1294 هجری در خانواده اصیل روحانی فیروزجای بند پی شرقی متولد شده است .

پدرش مرحوم ملا احمد علی (مشهور به ملا حاج آقا) از شاگردان ممتاز مرحوم حضرت آیت الله ملا محمد اشرفی مازندرانی  (معروف به حجت الاسلام اشرفی که در زمان خودش در شهرستان بابل حوزه تدریس داشته و یکی از مراجع تشیع بوده است ) می باشد.

مادرش عالمه فاضله بنام مرحومه ملا ننه جان بانوی تحصیل کرده بوده است. خانواده اش عموما از علماء و فضلای زمان خودشان بوده اند که حدود سیصد و چهل سال سابقه روحانیت دارند. نام چند نفر از اجداد شان بدین شرح است :

حسین ابن ملا احمد علی مشهور به ملا حاج آقا ابن ملا شیخ علی ابن حاج شیخ احمد علی ابن ملا سلیمان ابن ملا فضلعلی حاجی. ظاهرا نسبت این سلسله بعالم زاهد جلیل القدر حاجی شیخ موسی رحمت الله علیه میرسد که قبر مرحوم حاج شیخ موسی در روستای ییلاقی شیخ موسی که به نام ایشان معروف است دارای ساختمان و ضریح و صاحب کرامت و نذورات و مورد احترام عموم اهالی می باشد می رسد.

مرحوم اقا شیخ حسین احمدی حاجی تحصیلات ابتدایی خود را در نزد پدرش و مادرش شروع نموده و بعد همراه پدرش که در حوزه درس حضرت حجت الاسلام اشرفی در شهرستان بابل شرکت داشته است. در تابستان ها که در ییلاق شیخ موسی سکونت داشته به روستای ییلاقی نوصر لاریجان آمل مسافرت نمود و نزد دو نفر شخصیت بزرگ علمی بنامهای مرحومین شیخ محمد باقر و شیخ محمد صادق روحی لاریجانی آملی کسب فیض نموده است .

این عالم بزرگوار به این مقدار تحصیلات قانع نشده جهت تکمیل مبانی علمی خود با وسایل آن زمان ( چهار پایان) رهسپار عتبات عالیات عراق شده و مدت دوازده سال متوالی در کنار مرقد باب مدینه علم حضرت امیرالمومنین علی (ع) در حوزه نجف اشرف اقامت نمود و در محضر آیات و اساتید آن حوزه کسب فضیلت نموده است.

از جمله اساتید ایشان عالم زاهد فقیه بزرگوار حضرت ایت الله مرحوم حاج آقا رضاهمدانی صاحب کتاب مصباح الفقیه بوده اند و از جمله هم مباحثه ایشان مرحوم آیت الله آقا سید جمال الدین گلپایگانی که از مراجع حوزه نجف اشرف به شمار می آمد میتوان نام برد.

مرحوم آقا شیخ حسین احمدی حاجی بعد از تکمیل مبانی علمی به ایران مراجعت و در زادگاه خود روستای فیروز جای ثابت وارد میشود ، هنوز پدرش مرحوم ملا حاج آقا در قید حیات بوده است مدت یکسال در نزد پدر توقف و بعد با مشورت پدرش از فیروز جا به روستای سید نظام الدین بند پی شرقی سکونت نموده وحوزه تدریس خود را شروع نموده اند. در تابستان ها که در ییلاق شیخ موسی ساکن بوده مدرسه علمیه تاسیس نمود (که اکنون باقی است و بعلت عدم امکانات متروک است) مشغول تعلیم و تربیت طلاب میشود که بسیاری از علماء و فضلای بند پی و غیره از شاگردان آن مرحوم به شمار می آیند از جمله فرزند ایشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد احمدی حاجی و آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی ، ملا شیخ موسی احمدی و حاج شیخ علی اکبر احمدی و آقای شیخ یدالله زاهد پاشا و شیخ علی اکبر زاهدپاشا و ملا شیخ عبدالجواد فهیمی و شیخ عبد المحمد بیانی و ملا شیخ موسی مظهری و آقا سید علی یوسفی وحاج شیخ ابوالقاسم ملاتبار(تباری) بوده اند.

مقام علمی مرحوم اقا شیخ حسین احمدی حاجی به درجه ای بود که به اعتراف و تصدیق همه علماء و فضلای معاصر ایشان از مجتهدین برجسته در منطقه بلکه در مازندران  در زمان خود بوده اند و به عنوان یک مجتهد جامع الشرایط مرجع دینی و امور قضاییه عمومیه اهالی بوده اند مضافا بر اینکه در حکمت و طب قدیم آشنایی کامل داشته اند که زبانزد و مشهور بود.

از لحاظ زهد و تقوی در حد بالا بوده مخصوصا در حالت نماز خضوع و خشوع کاملی داشت و در اوقات تلاوت قرآن کریم که مدت سه الی چهار ساعت طول میکشید ابدا با کسی حرف نمی زد و اگر ضرورت حاصل می شد با اشاره تفهیم می نمودند. دروعظ و خطابه به بیان رسا تسلط کامل داشت وقتی به ذکر مصائب اهل بیت عصمت و طهارت می رسید بی اختیار اشکش سرازیر می شد که اغلب اهل مجلس را منقلب می کرد. مرحوم فوق علاقه وافر به زیارت حضرات معصومین علیهم السلام داشت که یک مرتبه به اتفاق مادرش به وسیله اسب به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام مشرف شد و در  سال آخر عمرش در سن شصت و هشت سالگی به اتفاق فرزندش آیت الله حاج شیخ محمد و بعضی از خانواده شان برای بار دوم به زیارت حضرت امام رضا (ع) مشرف می شوند که در مراجعت از سفر زیارت در شهرستان بابل وفات نموده اند جنازه آنمرحوم از بابل به روستای سید نظام الدین بند پی شرقی در کنار مرقد حضرت سید نظام الدین رحمه الله علیه به خاک سپرده شد تاریخ هفتم ماه رمضان سال 1362 هجری.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی شیادهی

آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی از علمای معروف ومشهور منطقه بندپی واز چهره های شاخص و کم نظیر این دیار واز خانواده بسیار مومن ومتدین چشم به جهان گشود . او که از محله شیاده (شیعه ده) درسال 1271هجری شمسی ،  به دنیا آمد همراه مرحوم پدرشان حاج علیجان مهدوی وعموی شان حاج ابو القاسم محمدی که برای کارهای تجاری به بندپی شرقی کوچ نموده بودند در محله کوهپایه سرا سکونت نمودند .

تحصیلات خود را نخست از مکتبخانه شروع وبه خاطر استعداد خوب وعلاقه وافر به علم  به ویژه علوم حوزوی با اجازه پدر بزرگوارشان مرحوم حاج علیجان در سال 1292 شمسی  (1333 قمری ) عازم بابل شد و در مدرسه کاظم بیگ  سطوح مقدماتی علوم حوزوی نظیرصرف و نحو و اصول ومنطق و نیز سطوح عالیه و سایر علوم را  فرا گرفت .

ایشان پس از پنج سال تلاش و کوشش در یادگیری علوم و نیزمجاهدت در راه تهذیب نفس در بابل ، با کسب اجازه و تائید  علمای طراز اول بابل، به منظور تکمیل دروس حوزوی وطی مدارج عالیه علمی ، عازم نجف اشرف شد.

البته با توجه به شرایط آن روزگار و نبود وسایل نقلیه مناسب، مسافرت به نجف اشرف بسیار سخت و طاقت فرسا بود ؛ اما این عالم بزرگوارکه در آن زمان 28 ساله بود- با عشقی سرشار و علاقه فراوان به تحصیل علم و کسب معارف الهی ، پای پیاده همراه  کاروان های تجاری آن روز که در مسیر بابل تهران آمد وشد می کردند، عازم تهران شد واز آنجا در ذیحجه 1338قمری (1298 شمسی ) ، به سوی نجف اشرف رهسپار گردید.

این شخصیت بزرگ در طول مدتی که در حوزه نجف مشغول تحصیل بود توفیق آن را یافت تا در محضر بزرگانی همچون حضرات آیات عظام : آقا سید ابوالحسن اصفهانی (ره)، آقا ضیاء الدین عراقی(ره)، میرزای نائینی (ره)، آقا شیخ علی ایروانی (ره)، -صاحب حاشیه بر مکاسب- و آقا سید ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی(ره)، کسب فیض نماید و با تلاش شبانه روزی و تحمل زحمات فراوان و پیگیر ، به قله های بلند علم و معرفت دست یابد.

هوش واستعدادفراوان وهمت متعالی او به نتیجه نشست به نحوی که توانست ظرف مدت سیزده سال به درجه اجتهاد نائل وگواهی اجتهاد را از علمای بزرگ ونامور آن روزگار دریافت نماید .علمای مشهوری همچون آیات عظام : آقا سید ابوالحسن اصفهانی(ره) ، اقا ضیاء الدین عراقی(ره)، میرزای نائینی(ره) ، آقا شیخ علی ایروانی(ره) ، آقا سید ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی(ره) حکم اجتهاد وی را نوشته و تایید نمودند.

اگرچه پس از هشت سال تحصیل در نجف اشرف ، به خاطرمصالح و ضرورتهایی به وطن بازگشت ولکن شوق تحصیل وتدریس اورا بی قرار واین بار بجای نجف به مشهد مقدس کشاند ودرآنجا رحل اقامت گشود ومدت چهار سال سفره تدریس پهن وطلاب علاقمند از مائده تعلیم وتربیت او بهره مند می شدند .

پس از  چهار سال اقامت  در مشهد مقدس مجددا به وطن خود برگشت وبساط تعلیم وتربیت را درمنطقه گسترد ودر سایه آن ، طلاب زیادی راجذب وبه تعلیم وتربیت شان پرداخت .

مدرسه پاشا امیر و مدرسه ییلاقی حاج شیخ موسی، در آن زمان فعال بودند، که آیت الله حاج شیخ حیدر ، پس از مراجعت ،همراه با آیت الله حاج شیخ محمد احمدی ( که از علمای  نامور منطقه بود)  اداره و مسئولیت آنجا را بر عهده گرفتند و در رشد و گسترش فضای علمی منطقه تلاش می کردند.

این دو عالم والامقام، با همکاری ، همدلی و مجاهدت ، موفق شدند در طول سالیان دراز، شاگردان نمونه ای را پرورش دهند که بعد ها با ادامه تحصیل در قم یا نجف، از عالمان و فرهیختگان ارزشمند شمرده شده و با بازگشت به مازندران ، در خدمت به مردم ، راه این بزرگواران را ادامه دادند.

وی در کنار تعلیم وتربیت طلاب به تربیت وتزکیه نفوس مردم به ویژه نسل جوان پرداخت وبا برگزاری جلسات هفتگی در طول سال به ویژه محرم وصفر به تعلیم قرائت قرآن و نماز و احکام شرعی وبه آموزش معارف دین وتزکیه نفوس ادامه می داد .

این عالم زاهد متهجد ، خیلی مقید به حضور در مساجد و برپایی نماز جماعت و ارشاد و موعظه بود

ونماز جماعت را از نعمات الهی و باعث وفور نعمت و برکات معنوی می دانست. ایشان همواره شرکت در نماز جماعت را به مردم تاکید می نمود و خود نیز در مساجد حضور می یافت. ونیز مدام  مردم را به زهد و پرهیزکاری تشویق می نمود و بر عفت و پاکدامنی تاکید بسیار داشت.

عشق به اهلبیت وعزاداری حضرت سید الشهداء(ع) از صفات بارزشان بوده ودر ماه محرم در صف مقدم دسته جات سینه زنی و عزاداری حاضر می شد و بر مصیبت و مظلومیت سید الشهداء (ع) و خاندان پاکش می گریست.

” خلاصه آنکه او از علمای فاضل ، مجتهد ، متقی و جامع علم و عمل و آراسته به حلم و سیرت نیک بود و علاوه بر تدریس ، خطابه و اقامه جماعت و مرجعیت پاسخ به سوالات شرعی و دینی از موعظه مؤثر و دل نشین هم برخورداربود .”

او سرانجام پس از 65 سال خدمت به دین ومردم وحوزه های علمیه وپس از عمری زندگی عالمانه وزاهدانه ونیز  کریمانه و شرافتمندانه همراه باعزت نفس وقناعت کم بدیل  وهمچنین در اوج  محبوبیت مردمی در تاریخ اول خرداد1334مطابق با اول شوال (روز عیدفطر) سال1374طی بیماری سخت درتهران منزل برادرشان حاج عباس مهدوی  به لقای حق پیوست ودرشهرستان قم ، آرامگاه حاج شیخ ( قم نو) قرار وآرام گرفت.  (نور الله مرقده الشریف واسکنه فی بحبوحات جناته  بمنه ورحمته ) [2]

خداوند متعال به پاس خدمات علمی ودینی این مرد بزرگ ، چراغ علم واجتهاد را در خانواده اش روشن نگه داشته ویکی از فرزندانش را به زیورکسوت مقدس روحانیت مزین ساخت.  منظورم حضرت آیه الله حاج شیخ مهدی مهدوی است، که علاوه بر فضل علمی و خطابه و قلم و کرسی درس خارج در قم از چهر های انقلابی منطقه بوده و در نهضت امام خمینی نقش موثری در منطقه داشته و در جریان پیروزی انقلاب اسلامی هم  نقش فعال ایفا می نمود و علاوه بر خدمات در کسوت امامت جمعه در بروجرد و آمل ونمایندگی مجلس شورای اسلامی ، منشأ خدمات عمران وآبادی وخدمات اجتماعی منطقه بندپی ونیزمنشأ تشکیل نهادهای انقلابی از جمله جهادسازندگی ، کمیته امداد ، دادگاه،  بخشداری  ، نهضت سواد آموزی ، جامعه روحانیت ، مجتمع فرهنگی و امثال آن بوده است.( زاده الله عزا وشرفا وادام الله بقائه الشریف)

 

 

 

  • آیت الله حاج شیخ محمد احمدی فیروز جائی

آیه الله حاج شیخ محمد احمدی فیروزجایی از مشاهیر علمای منطقه بندپی پدرش آیه الله حاج شیخ حسین احمدی  ومادرش سیده هاجر بیگم اهل نجف ومحل تولد اوهم نجف بوده است.

چهار ساله بود که همراه پدرش از نجف به ایران  ( بابل  -فیروزجا زادگاه پدرش) آمد ودر همان کودکی تحصیلات مقدماتی  خود را نزد والد ارجمندخود  شروع وپس از مدتی (سن بیست سالگی) به قم عزیمت تابتواند سطوح عالیه حوزوی را  بگذراند . او ظرف هشت سال اقامت در قم توانسته سطوح عالیه  را طی کند واز شاگردان برجسته حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری و آیت الله سید محمد کوه کمره ای( معروف به حجت) به شمار آید  و از مدرسین و ممتحنین حوزه علمیه گردد .

ناگهان عزم نجف می کند  ؛ یعنی استعداد فوق العاده وعشق وافر به مدارج عالیه علوم حوزوی او را وا داشت تا علیرغم مکانت وجایگاهی که  در قم داشت وعلیرغم اینکه متأهل و با مشکلات مالی در زندگی مواجه بود همه چیز را رها کند وبرای طی مدارج علمی بدون خانواده  به حوزه نجف برود وچنین شد.

سفراوکه حدودا سال 1313  شمسی اتفاق افتاد به مدت  هفت سال به تحصیل  سطوح عالیه علوم وخارج فقه واصول پرداخت واز محضر آیات عظام حاج آقا ضیاء الدین عراقی وحاج آقا رضا همدانی ومیرزا حسین نائینی  وسید ابوالحسن اصفهانی  استفاده نمود  و در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید و از مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آقا ضیاء دستخط اجتهاد دریافت نمود.

آنگاه به قم برگشت  واهل وعیال خود را برداشته ودر سال 1320 به بابل – بندپی برگشت تا به مصداق آیه نفر به تعلیم وتربیت مردم به پردازد .

پس از استقرار مجدد در پاشا امیر  به تعلیم وتربیت طلاب پرداخت ودر ابتدا طلاب جهت آموزش وتحصیل به خانه او مراجعه تا کم کم تمهیدات ساخت حوزه علمیه فراهم آمد ومرحوم حاج سیف الله امیری  نسبت به ساخت آن اقدام ومدیریت حوزه را هم به او واگذار نموده وحوزه درس او هم به آنجا منتقل گردید .

در سایه این حوزه توانسته طلاب خوبی تربیت وبه قم جهت ارتقای مدارج بالاتر علمی اعزام دارد.[3]

از وجاهت ومحبوبیت اجتماعی کم نظیرواز مکانت وعظمتی والا در میان مردم به ویژه مردم فیروزجا بر خوردار بود و نسبت به اهل وعیال خود خیلی مهربان  وبا رأفت واخلاق اسلامی با آنها برخورد می کرد . انسانی حلیم وبردبار بوده و خیلی کم عصبانی می شد .

فردی زاهد وعابد بود واز مال ومنال دنیا بهره ئی اندک داشت وگاه با نماز استیجاری  امرار معاش می کرد  و فوق العاده به اهلبیت  به ویژه حضرت سید الشهداء علاقه داشت .اهل بکاء واشک برای اهلبیت عصمت وطهارت بود .

از ایشان نه فرزند به جا ماند  شش دختر وسه پسر که یکی از پسران به کسوت مقدس روحانیت مفتخر شد ؛ یعنی حجت الاسلام حاج شیخ حسن احمدی که متأسفانه او هم عمر کوتاهی داشت ودر سن   55 سالگی به درود حیات گفت .

آیت الله حاج شیخ محمد احمدی پس از پنجاه وشش سال عمر بابرکت سرانجام در سال 1343 دچار بیماری قلبی سخت شده که برای معالجه به تهران انتقال یافت اما درمان ، افاقه نکرده و دار فانی را وداع گفته وبه دیار باقی شتافت ودر قبرستان ابوحسین قم مدفون گردید. (رحمه الله تعالی ورفع درجته وأسکنه فی بحبوحات جناته)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • آیت الله حاج شیخ محمد نجفی

آیت الله حاج شیخ محمد نجفی فرزند آیت الله شیخ محمد باقر صفایی ازعلمای معروف و مشهور منطقه بود، که دروس مقدماتی خود را در فیروزجاه ثابت نزد پدربزرگوارشان فراگرفتند آنگاه پدر ، ایشان را طی نامه یی به محضرعلامه آیه الله حاج شیخ مهدی امامی  مازندرانی که خود قبلا در نجف با وی رفیق وهمدرس بود  به او سپرد تا تحت نظارتش به ادامه تحصیل به پردازد.  وچنین شد و او رفت وتحت نظارت وهدایت این عالم عظیم الشأن به تحصیل پرداخته و تا سطوح عالیه پیش رفت و تقریراتی از دروس اساتیدخود  به یادگار گذاشت .

او درکنارعلوم حوزوی به علوم کلاسیک هم پرداخت ودانشنامه لیسانس در رشته معقول ومنقول از مرکز علوم وفنون تهران را دریافت نمود اما ادامه تحصیل بخاطر فوت پدر بزرگوارشان مقدور نگردید وبه ناچار به آبادی خود فیروزجاه برگشت وبه جای تحصیل  به تبلیغ معارف وتعالیم دین پرداخت .

او فردی هوشمند و با استعداد و نیز فردی متقی و پرهیزگار و در عین حال فردی خطیب و سخنران بود. حل و فصل دعاوی افراد، تنظیم دیات از جمله خدمات او بوده و به خاطر اعتمادی که مردم به او داشتند وبا شرائط آن روز اسناد مالی و املاک خود را با خط و امضاء ایشان به تایید و تصویب می رساندند.

او ضمن تبلیغ وایفای نقش رسالت دینی کار کشاورزی هم می نمود واز طریق زراعت ودام  امرار معاش می نمود تا از بیت المال کمتر مصرف نماید .

نام خانوادگی این عالم عزیز  «صفایی» بود، و لکن چون پدر بزرگوارشان آیت الله شیخ محمدباقر صفایی، در ایام ولادت این فرزند در نجف بود و ایشان هم  در نجف به دنیا آمد، فامیلی او را نجفی نهاد.

این عالم بزرگوار که در تاریخ  بیست هشتم  ماه رجب سال 1329 هجری قمری(1291 هجری شمسی) در نجف اشرف به دنیا آمد و 8 ساله بود که به همراه پدر ارجمندشان به ایران زادگاه پدرشان روستای عالم خیز فیروزجا وارد شد سرانجام در تاریخ بیست ونه بهمن 1330  شمسی در سن سی ونه سالگی در کوهپایه سرا  وفات یافته و در آرامگاه عمومی فیروزجاه ، زینت قبور مومنین شد. ( رحمه الله تعالی بمنه ورفع درجته بکرمه)

خوشبختانه کوکب علم وعالمی در آسمان این خانواده ماندگار شد وحضرت حجت الاسلام حاج شیخ ابوالمحامد نجفی یکی از فرزندان این خانواده به کسوت روحانیت درآمد که الحمدلله از روحانیون محترم ومحبوب منطقه واز چهره های مؤثر در امور فرهنگی واجتماعی منطقه که مدت طولانی در سمت ریاست جهاد سازندگی وکمیته امداد ایفاءنقش نموده وخدمات ارزنده یی به منطقه ارائه کرد .

ونیز از نوادگان او حجت الاسلام دکتر شیخ محمد نجفی فرزند حجت الاسلام حاج شیخ ابوالمحامد نجفی  هم این راه را ادامه داد که او هم از چهره های مؤثر فرهنگی واهل قلم وصاحب تالیفات متعدد است . وفقهما الله تعالی لمرضاته وأیدهما بتأییداته)

5- حجت الاسلام شهید حاج شیخ حسین مهدوی حاجی

ایشان در ابتدای جوانی روحانی نبودند واز بندپی بعد از پدر شان به تهران مهاجرت نموده ودر محله ” جهان پناه ” سکونت گزیدند و به سبب علاقه زیاد به مباحث دینی و اسلامی و همچنین بالابودن سطح مطالعات شان به توصیه مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی به فراگیری دروس حوزوی پرداختند.

ودر اواخر عمرشان توسط علمای تهران معمم وملبس به لباس روحانیت شدند و هرگاه در مسجد محل ، امام جماعت حضور نداشت، ایشان نماز جماعت را اقامه می کردند و تمامی اهالی منطقه میدان خراسان تهران از خیابان جهانپناه و غیاثی ایشان را فردی مقدس و باتقوا و آگاه به مسائل روز می دانستند.

در دهه 60 که اوایل جنگ بود به جبهه اعزام ومصمم بود تا روز پیروزی در عرصه دفاع بماند اما شهادت به استقبال آمد و در سنگر با اصابت خمپاره  دعوت حق را لبیک گفت وبه شهادت رسید .

ایشان انسانی بسیارمتدین و پرهیزگار بود وضمن تعبد وتقید به اذکار واوراد وامور عبادی ،  فردی روشنفکر وخوش فهم وآگاه به مسایل روز هم  بود. هرگز به فکر خود نبود ، بلکه دغدغه همنوعان را داشت و در اصلاح مردم به ویژه جوانان تلاش می کرد. جلسات متعدد اخلاق و آموزش قرآن و دفع شبهات داشت، در عین حال بسیار اهل امر به معروف و نهی از منکر بود و لذا اگر گاهی در میان اقوام مواردی از خلاف شرع مشاهده می شد مثلا کسی نماز نمی خواند یا خانمی حجاب اسلامی را مراعات نمی کرد بارها به منزلشان می رفت و به زبان نرم و خیلی مهربان و دوستانه آنها را ارشاد می کرد .

همچنین ایشان اهل اصلاح ذات البین بود. لذا اگر اختلافی میان افراد و خانواده ها مشاهده می کرد سعی و تلاش بسیار می نمود تا آن را برطرف نماید.

او اهل جلسات قرآن و مذهبی بوده و از شاگردان مرحوم حاج سیف، مدرس قرآن و استاد تجوید در تهران بوده است. بسیار اهل ذکر و دعا بود و لذا افراد را سفارش می کرد به ذکر و صلوات. وچون خود عمل می کرد توصیه او هم بسیار مؤثر بود . برادرزاده ی شان حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی (حفظه الله) می فرمود : ” در زمان حیات شان در میان فامیلهای ما فردی با تقواتر از ایشان نداشتیم . ”

ایشان پس از شهادت  وانجام مقدمات تدفین ، در بهشت زهرا مدفون و مجاور شهدا وعلماء  شد . عاشَ سَعیدًا وَقُتِلَ فی سَبیلِ اللهِ سَعیدًا . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ )

 

 

 

 

 

 

 

 6-  حجت الاسلام والمسلمین رضاقلی فیروزجایی

حجت الاسلام والمسلمین رضاقلی فیروزجایی معروف به ” آخوند ملا رضاقلی فیروزجایی ”  فرزند احمد علی کدخدا  ازعلمای شاخص وبزرگ بند پی و ساکن قریه کاشیکلا بود.

تحصیلات حوزوی خود را در بابل آغاز ودر همانجا به پایان برد .

صاحب تالیفات بوده هرچند به چاپ نرسیده ولکن طبق بررسی مذکور در کتاب وزین ” بندپی” کتابهای دسنویس از آن عالم بزرگوار در دسترس هست که در مجموع نشان می دهد او از فضل علمی برخور دار وشهرت محلی ومنطقه یی هم آن را گواهی می کند.

پس از مراجعت از حوزه بابل  به کاشیکلا ، تربیت دینی و معنوی مردم را آغاز ودرکنار تبلیغ معارف اهلبیت(ع) به تدریس مفاهیم دینی هم پرداخت و با تشکیل حلقه های درس به پرورش علمی ودینی نسل جوان همت گماشت .

او علاوه بر شهره علمی به زهد و پارسایی هم معروف بود وعموم مردم منطقه از خوان علم وتقوای اوبهره مند بودند. وی علاوه برآنکه خود عالم بزرگی بود با علمای بزرگی نظیر شیخ محمد یوسف مازندرانی وشیخ محمد مقدس اشرفی حشر ونشر ومراوده داشت وآن بزرگوران برایش احترام خاص قائل بوده و پشت سر او نماز می خواندند .

ایشان به اهلبیت پیامبر(ص) به ویژه حضرت سید الشهداء ارادت ومودت خاص داشت وبه عزا وعزاداری این دودمان هم اهتمام ویژه  داشت .  ازاین رو مجموعه دارایی خود اعم از منقول وغیر منقول حتی کتاب کتابخانه خود را وقف حضرت سید الشهداءوعزاداری آن امام مظلوم نمود تا همواره چراغ سوگواری ابا عبد الله (ع)روشن باشد .

وی سر انجام پس از عمری خدمت به اسلام ومسلمین دار دنیا را درود گفت ودرسنه 1302 هجری قمری به دیدار معبود شتافت وبا بدرقه باشکوه مردم عزیز در جوار بارگاه مرحوم سید نظام الدین مجاور شد  (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَاَسکَنَهُ فی بُحبُوحاتِ جَنّاتِهِ ).

فرزندان ونوادگان این عالم بزرگ به علم وتقوی رو آوردند وآغاز نام شان مزین به عنوان “ملا” ویا “آخوند” می باشد ودر واقع همت نمودند تا چراغ دانش وپارسایی را در این خانواده روشن نگه دارند . (رَحمَتُ اللهِ تَعالی عَلَیهِم اَجمَعینَ).

کتاب خوب و وزین  “بندپی”   شرح خوبی از زندگینامه این عالم عزیز مرقوم داشته که علاقمندان می توانند  به صفحه 638 این کتاب مراجعه فرمایند .

 

 

 

 

 

 

7- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد احمدی

او که  فرزندآیه الله حاج شیخ حسین  احمدی حاجی واز روحانیون معروف و مشهور منطقه بود در روز پنجم تیر 1305 در پاشا امیر (سید نظام الدین) به دنیا آمد و به عنوان کوچکترین فرزند خانواده  ایام کودکی را در بیت شریف علم وعالم پشت سر گذرانده وساختار روح وجانش از مشی ومرام خانواده اش که خانواده علم وتقوا بود تغذیه وتربیت گردید .

ایشان که تازمان فوت پدر بزرگوارش به حوزه نرفته بود ، دوسال پس از فوت پدر  یعنی سال 1324به سفارش مادر وبرادرش  مرحوم حاج ابوطالب احمدی همگام با برادر زاده اش مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ حسن احمدی به علوم حوزوی رو آورد وبه مدت دوسال در محضر برادرشان آیت الله حاج شیخ محمد احمدی تلمذ نموده وکتابهای جامع المقدمات وسیوطی ومنطق را خواند وآنگاه با نظر معظم له  مدت تقریبا  شش  سال در محضر عالم جلیل القدر حضرت آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی کسب فیض نمود وکتب مقدماتی از جمله معالم وشرح لمعه وشرح هیئت وشرایع را از محضر این عالم عظیم الشأن  فرا گرفت .

سپس به پیشنها د هردو استاد یعنی حضرات آیات حاج شیخ حیدر مهدوی وحاج شیخ محمد احمدی به قم جهت تحصیل مدارج علمی عزیمت نمود وبه مدت هشت سال کسب فیض نموده ودر سال 1340هجری شمسی به خاطر یکسری مشکلات مجبور به ترک تحصیل وبه زادگاه خود برگشت  واز آن پس به کار تبلیغ ومنبر ومسجد در بندپی وبابل اشتغال یافت .

وی  روحانی فاضل ، عالم ، خطیب که عمر خود را در خدمت تبلیغ دین صرف نمود و با خطابه ، اقامه جماعت و پاسخ به سؤالات شرعی ودینی و حل و فصل دعاوی مردم  به دین و مردم خدمت نموده است  .

خانه او محل آمد وشد ارباب حاجت بوده وعلاوه بر بیان مسائل شرعی به رتق وفتق دعاوی واصلاح ذات البین می پرداخت .مردم را دوست می داشت به ویژه به خانواده شهدا اظهار محبت و علاقه می کرد ومستمرا به دیدار آنها می شتافت .

او پس از پیروزی انقلاب علاوه بر نقش مؤثر فرهنگی ، وارد سیستم قضا شده و به عنوان قاضی در محاکم بابل و بندپی نقش اثرگذارداشته وبه مدت هیجده سال در این منصب به مردم ومنطقه خدمت نموده است .

در واقع از خانواده علم و عالم بود چراکه پدرش، برادرش وبرادرزاده اش و همچنین  فرزندش جزء عالمان دین بودند.  حجه الاسلام حاج شیخ  محمد ابراهیم احمدی که از روحانیون جوان، فعال و در عرصه های تبلیغ و فرهنگ نقش موثری داشت از فرزندان اوبودکه قبل از رحلت او از دنیا رفت و  داغ وفاتش بر دل پدر نشست.

و  ایشان  مضاف بر این ، ابوالشهید هم بود  و یکی از فرزندان  عزیزش  به نام شهید ابوالحسن احمدی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به شهادت رسیده است .و این خانواده علاوه بر نور علم به نور شهادت هم مزین شد .

این عالم بزرگوار  سر انجام پس 91 سال زندگی در تاریخ 31/6/1396 پس از سپری نمودن یک دوره طولانی کسالت وبیماری چشم از جهان فرو بست وبه دیارباقی شتافت ودر جوار مزار سید نظام الدین وگلزار شهدا به خاک سپرده شد . ( تَغَمَّدَهُ اللهُ تَعالی بِرَحمَتِهِ وَاَسکَنَهُ فی جَنّاتِ عَدنِهِ وَرِضوانِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

8-  حجه الاسلام و المسلمین حاج سید نظام الدین موسوی[4]

او در سال ۱۳۱۲شمسی در خانواده ای از سادات محترم و محب اهل بیت چشم به جهان گشود پدرش مرحوم حاج سید اعظم اگر چه در کسوت روحانیت نبود ولی  به دلیل انس و همراهی اش با قرآن و اهل بیت دارای منزلت ممتاز در منطقه خودش بود این خصوصیت موجب شد فرزندش سید نظام الدین  در ۱۹سالگی به سمت فراگیری علوم آل محمد ص سوق گیرد .

او درسال 1331 مقدمات علوم حوزوی  و اخلاق و  زهد را از محضر علمای عظام منطقه مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی وآیت الله حاج شیخ محمد احمدی فرا گرفت و بهره های فراوان برد و در سال ۱۳۳۵برای تکمیل دروس سطح حوزه به اتفاق خانواده به شهر قم عزیمت نمود وفقه و اصول و تفسیر را نزد عالمانی نظیر آیت الله میرزا علی مشکینی وآیت الله ستوده ووآیت الله العظمی مکارم شیرازی آموخت.

بعد از ۹سال تلاش و کوشش علاقه به تبلیغ و البته مشکلات زندگی من جمله از دست دادن پدر و دشواری های اداره زندگی عیالوار خانواده پدری به محل تولد ش  به روستای سادات محله پوستکلا مراجعت نمود اما طلبه جوانی که به دیارش عزیمت کرد برای گسترش فرهنگ اهل بیت و احکام اسلام انگیزه های وافری داشت و برای دست یابی به هدفش از تمام ظرفیت ها استفاده کرد .

جوهره خلوص و ایمان و توکل به خدا و بی توجهی به زخارف دنیا کافی بود تا با خوش نامی که تجارت خانوادگی شان بود وی را به یک چهره روحانی مردمی بدل نماید او عاشق هدایت مردم دیارش بود و در هیچ موقعیتی از این مهم غافل نبود از خصوصیات ممتازش ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبین و مردم بود و در غم وشادی هیچ گاه آنها را تنها نمیگذاشت این رابطه عاطفی با خلوص نیت کافی بود تا با جلب اعتماد مردم منطقه دارای یک موقعیت ممتاز بشود وجود صدها سند از عقود و قرار داد به دست خط ایشان  دلیل متقنی بر این مدعاست او علاوه بر خدمت به خلق در مسایل شخصی و عمومی در هر حال همراه نهضت امام خمینی و رهبری ملت بود و بزرگ‌ترین افتخارش را خدمت به خانواده های شهدا می دانست که لقب خادم الشهدا بر سنگ قبرش نقش بست.

با توجه به اینکه فرد با استعداد وخوش فهم وخوش بیان بود توانسته فعالیت تبلیغی وفرهنگی خودرا در منطقه آغاز وظرف مدت کوتاهی ازچهره های معروف تبلیغی گردیده ومکانت ویژه یی  بین مردم پیدا کند .

او  یک عنصر تبلیغی مهم در بخش بند پی اعم از ییلاق و قشلاق و بخش فیروزجاه بوده و مردم در هر مراسمی چه بزرگ وچه کوچک از او دعوت واز بیان او استفاده می نمودند . و حضورش در جلسات و مراسم مذهبی جلوه خاصی داشت.

مردم  به قلم او و حکم و داوری او اعتماد داشتند و خانه او علاوه بر آنکه کانون پاسخگویی به سوالات شرعی بود کانون اصلاح ذات البین و رتق و فتق امور اجتماعی هم بود. صدها صلح نامه ، ارث نامه، عقدنامه و سایر مکاتبات اجتماعی با قلم او نوشته می شد.

اوچهره مردمی داشت ودرب خانه او به روی مردم همیشه  باز بود واگر نصف شب درب خانه اورا می زدند  با روی باز درب خانه را به روی شان باز می کرد وبه خواسته وحاجات شان رسیدگی می کرد . از ارباب رجوع خسته نمی شد وآنان را نا امید نمی کرد .کُلاً فقیر دوست ومسکین دوست  ودر خدمت آنها بود .

در غم وشادی مردم شریک بود و به عیادت بیماران مقید وبه صله رحم هم پایبندوبه قول وقرار ها هم متعهد بود ؛  به گونه ای که اگر جایی وعده می داد  به هر صورت ممکن خود را به آنجا می رساند واگر هم وسیله نقلیه نمی داشت باز هم به سمت مقصد حرکت می کرد تا خدای وسیله ساز  وسیله بسازد .

منشاء ساخت و ساز اماکن مذهبی و عمران و آبادی منطقه هم بود که مسجد لهه و مسجد پوستکلا هم از یادگاران اوست.

او در نهضت امام خمینی )ره( نقش موثری در منطقه داشته و به عنوان یک روحانی انقلابی ایفا نقش می کرد. اودبیر جامعه روحانیت بندپی شرقی بوده  و در اواخر زندگی به مدت 10 سال نیز رییس بنیاد شهید بندپی و بابل بود.

او در سال 1386شمسی در ۷۴ سالگی به دلیل بیماری درگذشت و وبا تشییع کم نظیرمردم درآرامگاه سادات محله پوستکلا جوار مقابرعلماء و شهداء همجوار شد .( رحمه الله وحشره مع اجداده وطاب مثواه)

 

فرزندان خوبی تربیت نموده و از فرزندانش، حجه الاسلام سید طه موسوی به لباس مقدس روحانیت مفتخر شده و چراغ علم و روحانیت را در این خانواده روشن نگه داشته است  و الحمدالله از روحانیون خوشنام و خوش مرام و خوش سخن به شمار می آید واز وجاهت خوبی در میان مردم برخوردار است. [5]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

9-  حجت الاسلام سید حسینعلی پاک نهاد

حجت الاسلام سید حسینعلی پاک نهاد موسوی  فرزند سید لطفعلی از سادات عظیم الشأن سادات محله پوستکلا[6] واز عالمان معروف ومشهور منطقه بندپی بود . او  درآبادی پر آوازه پوستکلا به دنیا آمد ودر همانجا زندگی نمود . اگرچه محل تحصیل او فعلا برای پژوهشگربه خاطر فقد منابع معتبر ومستند معلوم نگردید اما فردی عالم واهل مطالعه بوده وکتابهایی که از کتابخانه او به یادگار ماند نشان می دهد که اهل علم ، یادگیری ، تحصیل ومطالعه بودند .

روحانی خوشنام، خوش بیان و خوش روضه منطقه بوده و آبادی های گوناگون اعم از مناطق ییلاقی و قشلاقی بندپی از افاضات او استفاده می کردند. او در پوستکلا به دنیا آمد و حدود 65 سال عمر نمود. اگرچه آثار قلمی نداشت اما اهل مطالعه زیاد و اهل خطابه خوب بوده به نحوی که دهه های محرم و ماه رمضان ، آبادیهای بزرگ از او بهره مند می شدند و در مراسم مذهبی مهم از او دعوت می کردند ؛ به ویژه آبادی گردرودبار، امیرده و لدار و پوستکلا و همچنین روستاهای ییلاقی گلیران و اطراف از سخنرانی او همواره بهره مند بودند.

او روحانی نامدار و مشهور منطقه بوده و درب خانه او همیشه به روی مردم باز بود به طوری که همواره از سفره علم او و نیز از سفره مهمانی او استفاده می کردند. انسانی خوش اخلاق، متواضع، و محبوب جامعه بود و هنوز از او به نیکی یاد می کنند.

اگر مردم به او احترام ویژه داشتند وسر او نذر می کردند به خاطر معنویت ، تقوی وتقید به مسایل شرعی اش  به ویژه ارادت خاصش به اهل بیت بود . او خیلی به آل الرسول عشق می ورزید وبه مصائب خاندان پیامبر (ص) به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) غمگین می گردید . همین که نام اباعبدالله  (ع) از زبان او جاری می شد اشک او هم  جاری می گردید .[7]

او که در سال 1245 به دنیا آمد در سال 1315 در سن 70 سالگی چشم از جهان فرو بست وبه دیار باقی شتافت ودر آرامگاه گلیران قرار وآرام گرفت .  (تَغَمَّدَهُ اللهُ بِرَحمَتِهِ وَغُفرانِهِ وَاَسکَنَهُ فی بُحبُوحاتِ جَنّاتِهِ بِمَنِّهِ وَکَرَمِهِ)

فرزندان خوبی تربیت نمود از جمله حجت الاسلام مرحوم حاج سید محمد علی پاکنهاد که به کسوت مقدس روحانیت در آمده و راه آن بزرگوار را ادامه داد وشرح حالش در همین کتاب ذکر شد واکنون هم احدی ازنوادگانش به نام سید محسن پاکنهاد هم روحانی است .

 

 

 

 

 

10- حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر احمدی

حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اکبر احمدی از روحانیون معروف و مشهور و محبوب اهالی فیروزجا بود ،کسی که ذکرنام او  عظمت ، وقار ، تقوی  ، متانت را در دلها تداعی می کرد  و در میان مردم و روحانیون از عظمت و شرافت ویژه برخوردار بود. سخن او دل نشین و خطابه او اثرگذار و زندگی او برای دیگران  الگو بود.

ایشان از محبین حقیقی اهل بیت و از علاقمندان به نوادگان پیامبر بوده و برای سادات احترام خاص قائل بود. او که در رفتار،  خوش اخلاق و خوش مرام بود و در ارتباط با مسائل مالی به  ویژه بیت المال دقت زیادی در مصارف داشت، مصداق صحیح عالم دینی بود و علم و عمل را با هم در خود جمع کرده بود.

وی از خطه عالم خیز فیروزجا واز دودمان بزرگ احمدی ها بوده است ودر همین آبادی چشم به جهان گشود وزندگی مبارک خود را آغاز نموده است . تحصیلات  خود را در مکتبخانه آبادی خود شروع ودر ادامه به حوزه علمیه صدر بابل رفته واز اساتید وقت حوزه استفاده نموده وهم زمان با تحصیل  تدریس هم می نموده است .

او که در سال 1281هجری شمسی در ابادی عالم خیز فیروزجای ثابت به دنیا آمد سرانجام پس از 78 سال زندگی در21/9/ 1359 شمسی طی یک بیماری طولانی وعدم افاقه درمانها به لقای حق شتافت   و در قبرستان بقیع قم  مدفون گردید. ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ)

و به خاطر آن تقوی وطهارت روح واخلاص خوبی که داشت  خداوند به او عنایت ویژه کرد و تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان او را اهل علم قرار داد. از جمله آقایان حجج اسلام مرحوم حاج شیخ علی اصغر احمدی ، شیخ عبدالرسول احمدی ، شیخ علی نقی احمدی، شیخ عبدالرضا احمدی ، شیخ باقر احمدی،شیخ زین العابدین احمدی، شیخ یوسف احمدی وشیخ علی احمدی.[8]

که هر کدام درمحل ومنطقه زندگی خود از حرمت ویژه برخوردار وعناصری اثرگذاربوده وبه فعالیتهای متنوع فرهنگی مشغولند ( زادَهُمُ اللهُ عِزّاً وَشَرَفاً وَ وَفَّقَهُم لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

11- حجه الاسلام حاج شیخ مهدی احمدی

حجه الاسلام حاج شیخ مهدی احمدی از روحانیون قریه عالم خیز فیروزجا ی ثابت واز چهره های شاخص منطقه  بود.  تحصیلات خود را از حوزه پاشاامیر (سید نظام الدین )شروع ودر ادامه وارد حوزه علمیه قم شد .

وپس از مدتی  با مشورت ومعرفینامه حضرت آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی به حضرت آیت الله العظمی حاج میرزا هاشم آملی  عازم نجف اشرف گردید و با این معرفینامه توانست از طریق آیت الله العظمی آملی به حوزه نجف راه یابد وبه تکمیل تحصیل خود به پردازد و به مدت یازده سال  از محضر آیات عظام وقت بهره گیرد .

وی سر انجام پس از سالها تحصیل وطی مدارج علمی به زادگاه خود بر گشت واز روحانیون معروف منطقه به شمار آمد  و به خاطر تحصیلاتش در نجف از مکانت ویژه بین مردم منطقه برخوردار و مردم او را بزرگ می شمردند و به او عنوان )گت حاج آقا( یعنی حاج آقای بزرگ می دادند.[9]

او اگرچه زیاد سخنران نمی کرد اما مرجع رجوع مردم فیروزجا بود و مردم برای مسائل شرعی شان و حتی مسائل اجتماعی شان، چه در ییلاق – شیخ موسی – و چه فیروزجای ثابت به او مراجعه می کردند.

قلم او در صورتجلسه های  تقسیم ارث، سند بود و حکم او در دعاوی متخاصمَین فصل الخطاب.

او  فرزند ملا اسحاق  که در پنج آذرسال1311 هجری شمسی در فیروزجای ثابت  به دنیا آمد و پس از  72  سال  زندگی  در دوازدهم فروردین سال1383 شمسی دار دنیا را وداع گفت وبه دیدار پروردگار متعال  بار یافت ودر جوار علماء ومومنین در آرامگاه فیروزجای ثابت  قرین ومجاور شد  . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ .)

 

 

 

 

 12- حجت الاسلام حاج شیخ ابوالقاسم ملاتبار( تباری)

حجت الاسلام حاج شیخ ابوالقاسم ملاتبار( تباری) فرزند ملا حاجی بابا ازشاگردان آیات مرحوم شیخ محمد باقر صفایی ومرحوم حاج شیخ حسین احمدی واز خطه عالم خیز فیروزجا واز دودمان علم ومعرفت بود . اوتحصیلات خود را از مکتب خانه ملا محسن شروع ودر ادامه به خاطر عشق وعلاقه به کسوت روحانیت وارد علوم حوزوی شد .

وی درابتدا به مدت هشت سال از محضر آیت الله شیخ محمد باقر صفایی بهره گرفت وپس از فوت آن عالم بزرگوار به محضر آیت الله حاج شیخ حسین احمدی رو آورده وچندین سال از تدریس او بهره مند شد وپس از فوت او وعدم امکان اعزام به جای دیگر مثل حوزه بابل وقم  به ناچار به زادگاه خود فیروزجا برگشت وبه تبلیغ دین خدا ومکتب اهلبیت پرداخت .

او فردی با استعداد وفهیم وخوش نویس بود وبه خاطر همین خوش نویسی ونیز مهارت در سند نویسی  مردم ترجیح می دادند تا تهیه وکتابت اسناد و نوشته جات خود را توسط ایشان انجام دهند .

ایشان در نزد مردم به امانت داری معروف بود و از این رو برخی از اهالی ، اسناد و مدارک معتبر خود را نزد او امانت می گذاشتند .

وهمچنین در رسیدگی اموال ، مهارت فوق العاده و حتی در تعیین دیه که در آن روزگار رایج بود ، هم آشنایی کامل داشت .

وی دارای شخصیتی اجتماعی بود واز این رو مردم در مسائل اجتماعی از قبیل معاملات ملکی ومعاهدات واجرای عقود وقف وازدواج وامثال آن به ایشان مراجعه می نمو دند .

ایشان به سلامت نفس و زهد و تقوا  و نیز به قناعت متاع قلیل دنیا معروف بود و اگر چه کم سخنرانی می کرد اما موعظه او دل نشین بود. لذا  مردم پای موعظه های او نشسته و او هم علاوه بر موعظه  به سوالات شرعی شان هم  پاسخ می داد.

وی که در 18/3/1281هجری شمسی در فیروزجای ثابت به دنیا آمد سرانجام پس از  83  سال زندگی در تاریخ13/10/1364شمسی   چشم از جهان فرو بست ودر داخل حسینیه فیروزجا مدفون و مجاور مومنین گردید . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ)

ایشان که به زهد و تقوا واخلاص شهره بود خداوند به او محبت ویژه نمود ، سه  نفرازفرزندانش  حجج اسلام آقایان حاج شیخ حسین تباری ، حاج شیخ حسن تباری و حاج شیخ عبدالله تباری به کسوت مقدس روحانیت در آمده اند که هر کدام از یک مکانت اجتماعی برخوردار و نقش مؤثری در امور فرهنگی جامعه داشته ودارند به ویژه حجت الاسلام حاج شیخ حسین تباری که ازاعضای فعال جامعه روحانیت بوده وهستند ومدتی طولانی رئیس محترم جهاد سازندگی بندپی بوده ودر سایه آن انصافا تحول مهم وشگرفی در عمران وآبادی منطقه به خصوص بخش عام فیروزجا اعم از ییلاق وقشلاق وجنگلها  به وجود آورده وصدقه جاریه ای برای خود باقی گذاشته است  . (زادَهُ اللهُ عِزّاً وَشَرَفاً مَعَ اِخوانِهِ)

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ یدالله زاهد پاشا

حجه الاسلام حاج شیخ یدالله زاهد پاشا  فرزند قلی در قریه پاشا امیر (سید نظام الدین)  متولد شد و پس از سپری نمودن دوران کودکی ،  وارد حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین) گردید و از محضر آیه الله حاج شیخ حسین احمدی کسب فیض نمود. و همچنین چند سالی از حوزه علمیه کاظم بیگ بابل از اساتید وقت هم  بهره جست  .

ایشان علاوه بر تبلیغ تعالیم اسلامی و معارف حقه جعفری  بااستفاده از خطابه و سخنرانی و  منبر ومحراب ، به مسائل و امور اجتماعی هم می پرداخت مثل اصلاح ذات البین وحل وفصل دعاوی واجرای عقود  ازدواج و طلاق و نیز رسیدگی اموال و امثال آن.

و سرانجام در سال 1322 در سن 75 سالگی به دیدار معبود محبوب شتافت وبه لقای پروردگار بار یافت و در جوار حضرت سید نظام الدین همجوار شد . (روحش مشحون رحمت پروردگار رحیم باد.)

بحمدالله دوتن از فرزندانش به لباس مقدس روحانیت مفتخر شدند و فروغ علم را در این خانواده استمرار بخشیدند ؛ یعنی حجه الاسلام شیخ حسن زاهدپاشا که وصف حال او در همین کتاب  مذکور شد و دیگری حجه الاسلام حاج شیخ حسین زاهدی که او هم روحانی نامدار و نامور و از چهره های شاخص ومحبوب وخوشنام بندپی بوده و هست  . وجود ش مبارک است . خداوند آن را طولانی فرماید .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام حاج سید ذکریا مظهری

حجه الاسلام حاج سید ذکریا مظهری فرزند سید غدیر از روحانیون محترم واز سادات گرامی پوستکلا از بخش بندپی شرقی به شمار می آمد که تحصیلات خود را در حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین) شروع نموده و مدتی هم در حوزه علمیه بابل ومشهد ادامه تحصیل داده وآنگاه برای تکمیل علوم مقدماتی به قم مشرف وعلی رغم متأهل بودن ودور بودن از خانواده اش توانسته  مدت زیادی را در حوزه علمیه قم سپری نماید و پس از اتمام دوره مقدماتی  به زادگاه خود برگشته و به تبلیغ معارف دین  به پردازد.

ایشان انسانی متین وموقر وخوش اخلاق وخیلی علاقمند به تلاوت قرآن بود وهمچنین از نظر سخنرانی بسیار فعال بوده ودر ییلاق  نیراسم واطراف و همچنین پوستکلا وآبادیهای همجوار خیلی سخنرانی می کرد .

اوکه در سال 1277 به دنیا آمد در سن 83 سالگی در سال 1360 دار فانی را وداع گفته ودر آرامگاه پوستکلا  آرمیده است .  ( روحش سرشار از رحمت پروردگار غفور ورحیم باد .)

تذکر این نکته لازم است که چراغ علم در خانه اش روشن ماند ویکی از فرزندانش مرحوم حجت الاسلام سید هاشم مظهری  راه اورا ادامه داده است که خود از روحانیون شاخص منطقه به شمار می آمد و وصف حالش جداگانه در همین کتاب ذکر گردید.

وهمچنین از نوادگانش حجت الاسلام سید عیسی مظهری فرزند مرحوم سید جمال به کسوت مقدس روحانیت در آمده وباتحصیلات خوب وطی مراحل مقدماتی وعالی توانسته منشأ خدمات فرهنگی در منطقه وخارج منطقه شود و توانسته چراغ علم رادر این خانواده پر فروغ نگه دارد .

(وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام سید قوام موسوی

حجه الاسلام سید قوام موسوی فرزند سید عزیزالله  واز سادات شریف پوستکلا است .

ایشان که در پوستکلا به دنیا آمد پس از دودهه از دوران زندگی خود تصمیم گرفت وارد حوزه علمیه شود وقامت خود را مزین به لباس مقدس سربازی امام زمان (عج)وکسوت افتخار آمیز روحانیت نماید .

ازاین رو تحصیلات خود را از  سال1331 شمسی  از حوزه علمیه پاشا امیر( سید نظام الدین ) آغاز واز محضر حضرت آیت  الله حاج شیخ محمد احمدی  بهره می گرفت تا پس از چهار سال جهت طی مدارج تحصیلی وارتقای مراتب علمی عزم قم نموده وهمگام با برادرش حجت الاسلام حاج سید عقیل موسوی به ادامه تحصیل پرداخت .

پس از چند سال اقامت در قم  به خاطر شرایط خاص زندگی از ادامه تحصیل معذور گردید وبه زادگاه خود برگشت .اما نا امید نشد وبه جای تحصیل به تبلیغ معارف وتعالیم اسلامی با سخنرانی واقامه جماعت وپاسخگویی به سئوالات شرعی ودینی به انجام وظیفه پرداخت .

او فردی مهمان نواز و از روحانیون خوش نام محل زندگی خود بود.

وی که در سال 1311 در آبادی پوستکلا به دنیا آمد سر انجام پس از 80 سال زندگی در تاریخ…..دار دنیا را درود گفت وبه لقای حق پیوست ودر آرامگاه پوستکلا جوار روحانیون آرام وقرار گرفت . (رَحمَتُ اللهِ وَغُفرانُهُ وَرِضوانُهُ عَلَیهِ)

وی فرزندان خوبی تربیت نمود که احدی از فرزندانش حجه الاسلام جناب آقای سید هادی موسوی است که به لباس مقدس روحانیت مفتخر و چراغ علم را در این خانه روشن نگه داشت ؛ البته ایشان هم روحانی خوش بیان و خوش سخن است و نقش تبلیغی خود را در منطقه و خارج منطقه ایفا می نماید.(وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

یادآور می شوم از نوادگان او، سید محمود موسوی، فرزند سیدابوطالب،  به کسوت نهاد مقدس سپاه پاسداران مفتخر و در جریان صیانت و دفاع از مرزهای کشور در کردستان به شهادت رسید. قبر او در قبرستان کتی مزین به نام «شهید محمود موسوی» است.( نَوَّرَ اللهُ مَرقَدَهُ وَرَفَعَ دَرَجَتَهُ وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ )

 

 

 

  • حجه الاسلام سید عقیل موسوی

حجت الاسلام حاج سید عقیل موسوی فرزند سید عزیز الله[10]ازروحانیون معروف پوستکلا واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی (ره)ومرحوم آیت الله شیخ محمد احمدی(ره) بود . ایشان که به دستور پدر بزرگوارشان همراه بااخوی گرام به کسوت شریف روحانیت در آمدند  تحصیلات حوزوی خود را درسال 1331 شمسی در حوزه علمیه پاشا امیر( سیدنظام الدین) آغاز و پس ازچهارسال اقامت وتحصیل در حوزه یادشده تصمیم گرفتند تا  برای ارتقای مراتب علمی همراه برادر بزرگوارشان مرحوم حجت الاسلام سید قوام الدین موسوی رهسپار قم شوند. وچنین شد .

چندسالی در قم به فراگیری سطوح مقدماتی پرداخته اند ؛  اما به خاطر مشکلات وموا نعی که در مسیر بود ادامه اقامت میسر نگردید وبه ناچار به زادگاه خود برگشتند .

اما نا امیدنگردید وحال که ادامه تحصیل مقدور نشد تلاش و همت خود را در حوزه تبلیغ مصروف داشته و به تبلیغ تعالیم مکتب اهلبیت پرداختند وبا استفاده ازهمه ظرفیتهای خود اعم از خطابه و وعظ و پاسخ به سئولات  ونیز حضور در جلسات مذهبی  سعی وافر نموده ودر این حوزه بسیار  موفق بوده است  .

او  فردی خوش نام، خوش بیان و خوش اخلاق و خوش مهمان بود و به ویژه خانه اش در انیجدان محل آمد و شد افراد برای سوالات شرعی و دینی بود .

وی روحانی سخی الطبع ودست و دلباز بود واز کمک به مستحقان هیچ دریغی نداشت .

او علاوه بر برخورداری از شرافت کسوت روحانی و تبلیغات دینی از کرامت ابوالشهید بودن هم مفتخر گردید ؛ چرا که یکی از فرزندانش، شهید سید محمد موسوی، در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به سرکردگی آمریکا، به شهادت رسید و به سعادت ابدی نائل آمد و قبرش در آرامگاه پوستکلا زینت بخش آرامگاه  شد.( رَحِمَهُمَا اللهُ تَعالی وَ رَفَعَ دَرَجاتِهِما وَحَشَرَهُما مَعَ مَوالیهِما)

او که در تاریخ 9/7/1312 متولد شد سر انجام  پس از 61  سال زندگی با برکت  ، دار فانی را وداع گفت  و در تاریخ 30/5/1372  به دیدار پروردگار متعال شتافت  ودر آرامگاه پوستکلا  قرین ومجاور شهید عزیزش شد . ( تَغَمَّدَهُ اللهُ بِرَحمَتِهِ وَغُفرانِهِ )

بچه های خوبی تربیت نمود ازجمله حجه الاسلام جناب آقای حاج سید مختارموسوی که او هم  بحمدالله ازروحانیون خوشنام واز وعاظ معروف منطقه و نیز منشأ خدمات فرهنگی در جاهای متعدد ازجمله شهر بروجرد ، بابل و منطقه به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی بود و هست وتوانسته چراغ علم را در این خانه روشن نگه بدارد . (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ )

 

 

  • حجه الاسلام حاج سید هاشم مظهری

او فرزند مرحوم حجت الاسلام حاج سید ذکریا مظهری واز روحانیون معروف پوستکلا که تحصیلات خودرا در درمکتبخانه آبادی خود نزد حاج سید جلال الدین پاکنهاد و مرحوم سید رضیّ رضوی ( معروف به آقادایی) گذراند .

پدر بزرگوارشان  او را  به خاطر استعداد خوبی که داشت  با مشورت حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی ، جهت تحصیلات علوم حوزوی در سال 1347 به قم اعزام و با پسرعموی شان حجت الاسلام والمسلمین حاج سیدغلامعلی مظهری مشغول تحصیل شده واز محضر اساتید وآیات عظام آقایان فشارکی ، اعتمادی ، تبریزی، ستوده ،  سبحانی ، میرزا هاشم آملی ، مکارم شیرازی ، خزعلی ومشکینی  بهره بردند .

پس از سالها تحصیل و بهره گیری از علوم آل محمد (ص)  در جریان پیروزی انقلاب به منطقه بندپی برگشت و با حضرت آیه الله حاج شیخ مهدی مهدوی که در آن روزها نقش مهمی در ایجاد نهادهای انقلابی از جمله دادگاه، کمیته امداد، و جهاد سازندگی و امثال آن داشته اند،به خدمت مشغول و مسئول جهاد سازندگی شد و در سایه جهاد سازندگی نقش مؤثری در آبادانی و عمران منطقه ایفا نمود.

پس از مدتی به تهران  هجرت و چندین سال  در سازمان تبلیغات اسلامی خدمت نموده و نیز در وزارت کشاورزی مسئولیت نمایندگی تبلیغات و امور فرهنگی را بر عهده داشت.  او روحانی خوش فهم، اجتماعی و صریح اللهجه بوده و در امر مدیریت فرهنگی از مدیران خوب سازمان تبلیغات  بود.

وهمچنین سالها امام جماعت مسجد صاحب الزمان در منطقه جنت آباد تهران بوده ودر ساخت واحیاءمسجد  یاد شده نقش مؤثرداشته وازمحبوبیت بالایی هم  بین مردم برخوردار بود .

وی از مریدان خاص اهل بیت  و از اشگریزان عزای این خاندان بوده  و  خانه اش کانون مراسم اهل بیت، به ویژه ایام دهه عاشورا بود.

همچنین او عهده دار مدیریت هیات مذهبی و قرض الحسنه مربوطه  هم   بوده است.

او که در تاریخ 11/1/1333 در آبادی پوستکلا متولد شد  سرانجام در سن 59 سالگی، در تاریخ 6/7/1392 در تهران فوت نموده  و به دیدار پروردگار متعال شتافت و با استقبال و بدرقه باشکوه مردم زادگاه خود در آرامگاه پوستکلا قرین مؤمنین  شد. (رَحمَتُ اللهِ تَعالی وَرِضوانُهُ عَلَیهِ).

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام سید داود جلالی فهمی

حجت الاسلام سید داود جلالی فهمی فرزند سید علی از روحانیون  فعال ، خوشفکر و خوش فهم و خوش بیان و خوش روضه بندپی بود.  ایشان در تاریخ15/5/1333 هجری شمسی در روستای پوستکلا ی بخش بندپی شرقی از خانواده روحانی چشم به جهان گشود و پس از دوران کودکی به خاطر علاقه واستعدادخوب وتشویق والدین عزم تحصیل علوم دینی وحوزوی نمود .

نخست به حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین ) اعزام و  پس از سه سال اقامت در آن حوزه از آنجا جهت طی مدارج بالاترعلمی به مدرسه صدر بابل و پس از سه سال توقف در مدرسه یادشده عازم قم شدند واز محضر اساتید بزرگ نظیر آیت الله ستوده وآیت الله اعتمادی ودیگر اساتید وقت بهره بردند و تا تحصیلات عالیه پیش رفتند.

و در پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ه)  نقش مؤثری هم در قم و هم  درمنطقه داشتنه و با همه ظرفیت وجودی اش به ویژه بیان و قلم،  رسالت دینی وانقلابی خود را انجام می دادند.

فردی مردمی بوده و با همه توانش از خدمت به مردم و گره گشایی کار آنها دریغ نداشت. از آنجایی که فردی مستعد برای کارهای اجرایی وفرهنگی بود  در سال 1360هجری شمسی به دعوت حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی که خود در آن وقت امام جمعه شهر بروجرد بود به آن شهر اعزام و به امور مهم تبلیغی ، فرهنگی ومدیریتی پرداخت.

ایشان نخست مسئولیت سازمان تبلیغات اسلامی شهرستان بروجرد را بر عهده گرفته سپس ریاست دانشگاه آزاد اسلامی بروجرد را پذیرفته و ضمن تأسیس وپایه گذاری آن توانسته آن را از دانشگاه های آزاد برجسته کشورقرار دهد وخود نیز از مدیران نمونه و فعال و نامور این دانشگاه به شمارآید.

وی علاوه بر کار های اجرایی ،کارهای فرهنگی دیگر مثل سخنرانی، تدریس ، وامامت جماعت مسجد را هم بر عهده داشت وایفای نقش می نمود و به خاطرحسن خلق وسیرت وصفای مخصوص به خود ونیزصوت زیبا مخصوصا توسل به خاندان عصمت وطهارت وخدمات زیادی که به شهرستان بروجرد نمود مورد توجه وعلاقه خاص اهالی شهرستان بروجرد قرار گرفته وهنوز نام او را به نیکی یاد می کنند ودر غم فراق او متأثرند .

البته ایشان از سال1358 شمسی قمری به مدت دوشال مسئولیت واحد فرهنگی جهاد سازنگی بندپی شرقی را برعهده داشته وازسال 1360 باز به مدت دوسالرئیس سازمان تبلیغات اسلامی بروجردواز سال 1362 به مدت هشت سال رئیس دانشگاه بروجرد واز سال 1380 به مدت چهار سال رئیس دانشگاه کرمانشاه ورئیس منطقه(شامل ایلام کردستان وکرمانشاه) سرانجام پس از بیست ودوسال زندگی در غربت تصمیم گرفت محل خدمت را نزدیک وطنش قرار دهد که دانشگاه جدید التاسیس پردیس که سامانهی آن نیاز به کار زیاد ومدیرت قوی داشت را پذیرفت .

اوفردی بسیار اجتماعی ومردمدار ومردم دوست بود وانسانی خوش اخلاق وخوش مرام ومهماندوست ومهمان پذیر بود . ونیز انسانی علاقمند به فقرا ومساکین که همواره در جهت گرهگشایی کارشان تلاش می نمود .

آبادی وآبادانی را دوست می داشت وهر کجا می رفت به گونه ای نسبت به آبادانی آنجا تلاش می کرد .ایشان از علاقمندان وشیفتگان اهلبیت به ویژه حضرت اباعبدالله الحسین (ع)بود  که هم خوب روضه می خواند وهم خیلی اشگ می ریخت .

او سرانجام در حالی که مسئولیت دانشگاه آزاد پردیس را برعهده داشت ومی رفت تا آن را ازصفر به اوج برساند  در سفر برای انجام کار خیر مهمی طی سانحه تصادف تاریخ 31/5/1386 به لقاءالله پیوست وپس پنجاه وسه سال عمر با برکت با بدرقه کم نظیر مردم  همراه با اشگ وآه وماتم اهالی قدر شناس منطقه در آرامگاه پوستکلا به خاک سپرده شد وکنار علماء وشهداء مأوی ومسکن گزید . ( تَغَمَّدَهُ اللهُ  تَعالی بِرَحمَتِهِ وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ بِمَنِّهِ وَکَرَمِهِ )

فرزندان خوبی تربیت کرد وهرکدام از وجاهت ومحبوبیت مردمی برخوردار و از فرزندان او به کسوت مقدس روحانیت  در آمده است. یعنی حجه الاسلام سید یحیی فهمی که او هم روحانی جوان ، فعال و متدین است  و با بیان و قلم سایر ظرفیتهای وجودی خود به تبلیغ دین ونشر معاف جعفری می پردازد .( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ میرزا علی باباگل تبار

حجه الاسلام حاج شیخ میرزا علی باباگل تبار فرزند بابا گل  از روحانیون قریه ی سماکوش محله بود. اوتحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز وپس از سپری نمودن ایام کودکی وارد حوزه علمیه پاشا امیر ( سید نظام الدین ) شده واز محضر آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی وآیت الله حاج شیخ محمد احمدی کسب فیض نموده است و آنگاه جهت ارتقای مدارج علمی عزم حوزه علمیه بابل نموده وپس از مدتی عازم قم  شد.

ایشان پس از طی مراحلی از مراتب تحصیلی حوزه علمیه ، بخاطر مشکلاتی که در مسیر زندگی بود از ادامه تحصیل باز ماند و به زادگاه خود برگشت .

اما در کار خود موفق بود و توانسته (حال که ادامه تحصیل برایش مقدور نگردید) به تبلیغ تعالیم اسلامی و نشر فرهنگ اسلامی به پردازد و تا آخر عمر مشغول تبلیغ دین ونشر معارف جعفری گردد که در این راه انصافا موفق بود.

وی در آن روزگار تنها روحانی آبادی یاد شده (که از آبادیهای  بسیار محروم منطقه به شمار می آمد) بود و توانسته امور دینی آن آبادی و آبادیهای اطراف را کفایت کند ؛ یعنی به وقت لزوم سخنرانی کند و به وقت نیاز و پرسش به مشکل شرعی و دینی پاسخ گوید و در موقع مخاصمه و دعاوی فیما بین  ، وارد دعاوی شده و آن را فیصله دهد و نیز در وقتهای مناسب اصلاح ذات البین کند ودر اقامه جماعت و جلسات قرآن و امثال آن ایفا وظیفه نماید  .

ایشان انسانی حلیم  ، بردبار ،  زاهد ، مقید به مسایل شرعی بوده  وفردی متقی ،  پرهیزگارو مورد وثوق مردم ونیز  فردی متواضع وخیرخواه  بود .

او علاوه بر انجام کار فرهنگی وتبلیغات دینی منشأ خد مات عمران و آبادی محله ومنطقه  بوده و مردم او را به عنوان فرد مورد وثوق قبول داشته ودر مسائل خانوادگی واجتماعی به او مراجعه می نمو دند.

اوکه در بیست وسوم صفرالمظفرسال 1282 شمسی درسماکوشمحله بندپی شرقی چشم به جهان گشود سرانجام با یکصد و پنج سال زندگی بابرکت در تاریخ1/12/1387 هجری شمسی  به دیار باقی شتافت ودر جوار بارگاه امامزاده جعفر(ع) سماکوشمحله مجاور ابدی شد .( نَوَّرَ اللهُ مَرقَدَهُ وَبَسَطَ عَلَیهِ الرَّحمَهَ )

فرزندان خوب ومحترمی تربیت کرد از جمله حجه الاسلام حاج شیخ محمد تقی بابا گل تبار که راه او را ادامه داد  و به لباس پر افتخار روحانیت مفتخروملبس گردید که  او هم الحمدلله منشا خدمات فرهنگی و دینی است . روحانی خوش اخلاق وخوش مرام که مدتی است مسئولیت حوزه علمیه شهید امیری ( پاشا امیرسابق) را  برعهده  داشته و نقش مؤثری در ارتقای این حوزه ایفا نموده ومی نمایند .( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ علی صالح گروی

این عالم بزرگوار که بیش از یک قرن زندگی کرد  از روحانیون محترم احمدکلا واز شاگردان آیت الله حاج شیخ حسین احمدی بود. پس از دو دهه از زندگی  وارد حریم روحانیت شده وبه لباس شریف سرباز امام زمان (عج) ملبس گردید .

او تحصیلات خود را از محضرشیخ ملا روح الله گرجی شانه تراشی شروع وبا بهره گیری از محضر آیت الله حاج شیخ حسین احمدی (ره) خاتمه داد و پس از اتمام دوره مقدماتی علوم حوزه  تبلیغات دینی خود را شروع نموده  و با سخنرانی و جلسات مذهبی ایفای وظیفه  می  نمود. او یک روحانی پارسا و زاهد ومقید به نماز اول وقت و فردی خوش اخلاق و متواضع بود  و در میان مردم از محبوبیت وحرمت ویژه برخوردار و مردم هم او را به عنوان یک روحانی خوب  ، صالح و اثرگذار قبول داشتند.

اگرچه محل زندگی او در احمدکلا بود، اما بسیاری از اهالی روستاهای اطراف نیز از وجود او استفاده می نمودند و در ییلاق، اگرچه در گریوده ایام تابستان را سپری می نمود و مردم از وجودش بهره می بردند، لکن سایر آبادی ها از جمله چرات و اطراف هم از منبر او و اقدامات فرهنگی اش استفاده می کردند.

او فردی مردمی، اهل محبت و مهربانی و به ویژه بسیار اهل صله رحم بود وشاید به همین خاطر بوده که بیش از یک قرن عمر از خداوند متعال گرفت.

او که در سال 1270 در احمد کلا به دنیا آمد در سن صدویازده سالگی تاریخ  28/7/1381 در همان جا چشم از جهان بست و در آرامگاه احمدکلا ، مجاور مومنین شد.

(نَوَّرَ اللهُ مَرقَدَهُ وَکَساهُ بِرَحمَتِهِ .)

از فرزندانش ملبس به لباس مقدس روحانیت و مفتخربه سربازی آقا امام زمان (عج)گردید؛ یعنی حجت الاسلام حاج شیخ نظام الدین صالح گروی ، که او هم مثل سلف صالح، محبوب و محترم و خدمتگزار است.  ( زادَهُ  اللهُ تَعالی عِزّاً وَشَرَفاً وَ وَفَّقَهُ لِمَرضاتِهِ  )

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام آخوند ملاعلی فیروزجائیان

 

حجه الاسلام آخوند ملاعلی فیروزجائیان  فرزند آخوند ملا عباسعلی )معلم منطقه( از شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی و از روحانیون عابد و زاهد منطقه و ازمریدان اهلبیت واز اشکریزان امام حسین (ع) بود .

او عالمی با اخلاص ودارای زندگی زاهدانه که زرق وبرق دنیا نه تنها در دل او راه نداشت حتی در چشم او ورود پیدا نمی کرد ، توکلش به خدا بسیار قوی وطبع بلند وعزت نفس او چنان بود که حتی در شدت فقر ونداری وحتی برای گذران ضروریات زندگی به کسی رونمی زد ودر خواستی نمی داشت وتنها خداوند قادر متعال را رازق وگره گشای کارخود می دانست.

به حلال وحرام بسیار مقید بوده واز مال شبهه ناک پرهیز داشته وزندگی فقیرانه اما پاک را بر زندگی آلوده به حرام ترجیح می داده وحاضر نبود به هیچ وجه آن را عوض کند. گرسنگی برایش قابل تحمل بود اما لقمه حرام وشبهه ناک هرگز . عالمی بود متقی وحد المقدور از گناه پرهیز داشته وزبان به گناه آلوده نمی کرد وحتی دیگران را از گناه برحذر می داشت وکسی جرئت نمی کرد نزد اوغیبت کسی داشته باشد.

در منطقه زندگی خود از حرمت و شرافت ویژه برخوردار بوده است و مردم او را به زهد و پارسایی قبول داشته و از مواعظ او بهره مند می شدند

اگر چه خطیب مشهور نبود امااهل موعظه بوده ومردم علاقمند بودند که از موعظه او استفاده کنند. امام جماعت کوهپایه سرا بوده ودر همانجا سخنرانی می کرد و اهالی آنجا موعظه وسخنرانی اورا دوست می داشتند وحتی هرکس دیگر اگر در آنجا سخنرانی می کرد باز هم مردم مایل بودند سخنرانی اورا بشنوند واگر چند سخنرانی هم صورت می گرفت باز مردم منتظر بودند موعظه اورا بشنوند وپایان بخش سخنرانیها او باشد.

او به تعلیم وتربیت علاقمند بوده واز این رو به کودکان قرآن ومتون فارسی تعلیم می داد ودر تعلیم قر آن شهره منطقه بوده وآحاد زیادی از پسر ودختر از محضر او قرآن می آموختند.

او که در سال 1285 هجری شمسی در کوهپایه سرا  به  دنیا  آمد سرانجام در تاریخ 1/1/1373 پس از هشتاد وهشت سال  عمر با برکت  بادنیا وداع گفت وبه لقای حق شتافت ودر آرامگاه کوهپایه سرا  مجاور مومنین وشهداء آرام گرفت وبا فرزند عزیزش عباسعلی فیروزجائیان قرین گردید .(رَحمَتُ اللهِ تَعالی  وَرِضوانُهُ عَلَیهِ )

فرزندان خوبی از این بزرگوار وارد جامعه شدند که هرکدام منشأخدمات خوب ومؤثری بودند از جمله مرحوم عباس فیروزجائیان که از چهره های فعال وخدوم انقلاب اسلامی بوده وپس از پیروزی انقلاب اسلامی در خدمت انقلاب بوده ودر قسمتهای مختلف به خدمت پرداخت اما به خاطر بیماری خاص نتوانست دوام بیاورد ودرسن سی ونه سالگی درحالی که سمت معاونت آموزشی اداره کل آموزش وپرورش استان مازندران را بر عهده داشت دار دنیا را درود گفت  ودر قبرستان کوهپایه سرا به خاک سپرده شد .(رحمت خدا براو )

واز جمله فرزندانش حضرت حجت الاسلام والمسلین حاج شیخ محمود فیروزجائیان است که الحمد لله عالمی فاضل که عمر خود را در خدمت به دین صرف نموده و علاوه بر تبلیغ تعالیم اسلامی نقش مؤثر فرهنگی وانقلابی در انقلاب اسلامی داشته ونقش اثرگذاری در منطقه ایفا نموده و پس از پیروزی انقلاب وارد سیستم قضایی کشورشده وبر کرسی قضاوت سالهای متمادی خدمت نموده واز قضات مشهور و معروف شهر بابل و استان مازندران بوده است . (اَدامَ اللهُ بَقائَهُ الشَّریفَ وَ وَفَّقَهُ لِمَرضاتِهِ )

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ حسن احمدی

حجه الاسلام حاج شیخ حسن احمدی فرزند آیه الله حاج شیخ محمد احمدی از دود مان بزرگ احمدی ها واز قریه معروف پاشا امیر( امام زاده سید نظام الدین) بوده   است ودرهمان اوایل کودکی تحصیل خود را محضر پدر بزرگوار شان شروع  سپس جهت ادامه وارتقای  تحصیل به  قم رفته و به فراگیری علوم حوزوی پرداخته و از محضرعلمای بزرگ به ویژه آیت الله العظمی سبحانی  بهره برده است .

سپس  به زادگاه خود برگشته و  به تبلیغ دین پرداخته و با خطابه ، اقامه جماعت و  پاسخ به مسائل شرعی اداء وظیفه نموده است .

در پیروزی انقلاب همچون دیگران  ایفای نقش می نمود و پس از پیروزی انقلاب به سیستم قضا وارد شده و در کرسی قضاوت به مدت 18سال به خدمت پرداخت.

او فردی بردبار وحلیم  و روحانی خوش اخلاق و متقی و درمیان مردم منطقه زندگی خود ازمحبوبیت بر خوردار بوده است  .

وی که متولدسال 1322 بود درسال 1377 پس از 55 سال زندگی به درود حیات گفت و در قبرستان سید نظام الدین مدفون ومجاور شهدا ومومنین گردید. (رحمت ورضوان خدا بر او باد .)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ غلامعلی نجار فیروز جائی

او از روحانیون آبادی عالم خیزفیروزجای ثابت وازدود مان شریف وشهیر نجار واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی وآیت الله حاج شیخ محمد احمدی واز فرزندان مرحوم ……بود .

اوکه از خانواده متدین وعالم دوست بود پس از گذراندن دوران کودکی  به حوزه علمیه پاشا امیر ( سید نظام الدین)رفت  تا بتواند از  تحصیلات علوم دینی وحوزوی بهره مند شده وخود  را در زمره سربازان آقا  امام زمان ( عج) قرار دهد .

وی فردی خوش استعداد وخوش فهم بود وآنچه را که می خواند خوب می فهمید وخوب حفظ می نمود ولذا کنار تحصیل همواره تدریس هم می کرد .

ایشان  پس از گذراندن دوره تحصیلی در حوزه مزبور ، مجددا به آبادی خود برگشت و به تبلیغ دین در منطقه پرداخت و تا آخر عمر 80 ساله اش،  بیان او و قلم او وقدم او در خدمت قرآن و اهل بیت بود.

فردی خوش اخلاق  ، خیر خواه وخوش مهمان بوده ودرب خانه اش به روی ارباب حاجت ومیهمانان ، دائم باز بود .

او که درسال 1294  در فیروزجاه ثابت به دنیا آمد  سر انجام سال 1374 در سن80 سالگی دار دنیا را درود گفت ودر آرامگاه آبادی یادشده آرام وقرار گرفت . ( نعمت ورحمت واسعه الهی براو باد .)

از افتخارات او این است که نعمت روحانیت در خانه او ادامه یافت و یکی از فرزندانش به نام حجت الاسلام شیخ محمد حسین نجار راه او را ادامه داد. او هم روحانی جوان،  فعال و مبلغ دین است.  (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد آقای ملا تبار

حجت الاسلام حاج شیخ محمد آقای ملا تبار لِهی فرزند ملا عباسعلی از خطه عالم خیز فیروزجا واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد احمدی است . در آبادی فیروزجا به دنیا آمده وپس طی ایام کودکی مشتاق علوم حوزوی ودینی شد و تحصیلات خود را از حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین) آغاز وپس ازمدتی عزم قم  جهت طی مدارج علمی نموده  واز قضا توانسته در قم سطوح مقدماتی را  گذرانده و تا به سطح عالی پیش رود.

او فرد خوش درس وخوش فهم بود  یعنی به درس اهمیت می داد خوب می خواند وخوب مباحثه می کرد وتلاش می نمود تا آنچه را می خواند خوب به فهمد وخوب حفظ نماید . پس از اتمام دوره سطح  به زادگاه خود برگشت و به تبلیغ معارف دین وتعالیم اهلبیت (ع) پرداخت .

او از همه توانش نظیر سخنرانی واقامه جماعت و پاسخ به سوالات و امثال آن استفاده نموده و به ترویج مکتب اهلبیت می پرداخت .

ایشان فردی  پرهیزگار ، خوش اخلاق وخوش مرام و نیز  مورد وثوق مردم بوده است ودر سایه همین خصال نیک توانسته محبوبیت خوبی کسب نماید. وی هم چنین  در جریان فیضیه قم در سال 1342 دستگیر شد و مورد ضرب و شتم ساواک قرار گرفت.

وی که در اول فروردین سال 1311 به دنیا آمد  سرانجام ، عمر مبارکش پس از  82    سال زندگی  خاتمه یافته ودر عصر جمعه تاریخ 21/9/1393 هجری شمسی مقارن اربعین حسینی به دیدار پروردگار متعال  شتافت ودرآرامگاه فیروزجای ثابت  قرین علماء ومومنین شد  . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ )

اولاد صالحی به یادگار گذاشت از جمله حجت الاسلام شیخ ابوالفضل (حسین) ملاتبار است که توانسته با کسوت مقدس روحانیت فروغ علم وعالمی را در این خانواده تداوم بخشد و به میزان توانش به انجام امور فرهنگی ودینی به پردازد  . ( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

25- حجت الاسلام حاج شیخ محمد ابراهیم نجار

حجت الاسلام حاج شیخ محمد ابراهیم نجار فرزند ملاصفر علی از دیا ر عالم پرور فیروزجا و متولد سال  1314   می باشد . او که در فیروزجای ثابت به دنیا آمد تحصیلات خود را از مکتبخانه مرحوم ملا صفر علی شروع ودر ادامه به خاطر عشق وعلاقه به علوم حوزوی عزم تحصیل علوم حوزوی نمود واز این رو وارد حوزه علمیه پاشا امیر شد وپس از سه سال اقامت در این حوزه ، ادامه تحصیل به خاطرمشکلات زندگی میسور نگردید وبه ناچار به زادگاه خود برگشت وبه جای تحصیل به مطاله وتبلیغ پرداخت.

اواز قریحه شعری هم برخوردار بود که از سروده های خود هم خود استفاده می کرد وهم برای بهره برداری به دیگران  می داد .

او انسانی متواضع ، خوش اخلاق .خوش حافظه ونیز خوش استعداد بود و دائم با چهره باز با افراد برخورد می کرد. ودر سایه اخلاق نیک وظرفیت های وجودی خود و بهره گیری از خطابه و امامت جماعت و پاسخ به سوالات شرعی به تبلیغ دین خدامی  پرداخت.

ایشان سرانجام در سن  هفتاد وسه سالگی در سال 1387 هجری شمسی چشم از جهان فرو بست وبه لقای حق تعالی شتافت ودر آرامگاه فیروزجا آرام گرفت  (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَطابَ مَثواهُ)

از افتخارات او این است که فرزندش حجه الاسلام شیخ محمد طاهر نجاربه کسوت مقدس روحانیت در آمده و راه او را ادامه داده و از روحانیون فعال و از مبلغین خوب به شمار می آید. ( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ کریم الله خواجه تبار

حجت الاسلام حاج شیخ کریم الله خواجه تبار حسن زاده فرزند علی آقا  از قریه خواجه کلا واز چهره های خوشنام وخوش آوازه منطقه بود.

اوکه زادگاهش آبادی خواجه کلا بود پس از طی ایام کودکی عشق وعلاقه وافری به کسوت روحانیت پیدانموده وافتخار یافت تا در زمره سربازان امام زمان  (عج) قرار گیرد  ؛ از این رو  برای تحصیل علوم دینی به حوزه علمیه  پاشا امیر(سید نظام الدین) رفت واز محضرعلمای وقت آیات عظام  شیخ حیدر مهدوی وشیخ محمد احمدی بهره مند و پس از مدتی به آمل وآنگاه به قم اعزام گردید .

وی بعد از مدتی اقامت در قم واستفاده ازمحضر اساتید وقت ، به خاطر مشکلات زندگی ادامه تحصیل برایش میسر نگردید وبه ناچار به زادگاه خود برگشت .

او در این فرصتی که وارد زادگاه خود شد ، تبلیغ تعالیم اسلامی ومعارف حقه جعفری را آغاز وبا همه ظرفیتهای وجودی خود اعم از سخنرانی، اقامه جماعت و پاسخگویی به سوالات شرعی به تامین نیازمندیهای فرهنگی آن سامان پرداخت . ایشان علاوه بر کار فرهنگی به خدمات اجتماعی و عمران و آبادی  محل(که محل بسیار محروم وفاقد هر نوع عمران وآبادی بود) هم می پرداخت  ودر مسیر خدمت به مردم از هیچ کوششی دریغ نداشت ؛ چه به عنوان روحانی محل وچه به عنوان رئیس شورا ویا به هر عنوان دیگر به کار وخدمت می پرداخت .و به نوبه خود منشأ خدمات و همبستگی اجتماعی مردم بود.

او فردی متواضع ، خوش اخلاق ، مقید به مسائل شرعی و محبوب مردم وعالمی ساده زیست بود و با آنکه خود از امکانات مادی محروم ودر منطقه بسیار محروم هم زندگی می نمود  اما چشم داشتی از کسی نداشت وهمواره رفاه مردم برای او در اولویت بود وحتی حاضر نبود از آن منطقه محروم به جای دیگر کوچ کند .

وی که در تاریخ 17/7/1307 هجری شمسی تولد یافت سرانجام در سن هشتادوپنج سالگی در تاریخ18/11/1392به دیار باقی شتافت وبا بدرقه کم سابقه مردم در آرامگاه خواجه کلا   بیارمید . (رحمت وغفران الهی براو باد وجنات عدن مأوی ومسکنش)

فرزندان خوبی تربیت کرد از جمله حجت الاسلام شیخ حسین حسن زاده که امروز به کسوت روحانی ملبس بوده وبا خدمات فرهنگی  افتخارکسوت روحانیت را در این خانواده  تداوم بخشید . (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام حاج سید محمد علی پاک نهاد

حجه الاسلام حاج سید محمد علی پاک نهاد فرزند حجه الاسلام سید حسینعلی از شاگردان مرحوم آیت الله سید محقق بهشتی ( از علمای معروف بابل در آن روزگار )واز علاقمندان وافر به آن بزرگوار بود (تاجایی که به عشق واحترام ایشان نام یکی از اعضای خانواده خود را به نام “محقق” نامگذاری نمود).

در روستای پوستکلا چشم به جهان گشود و پس از سپری نمودن دوران کودکی به تحصیل علوم دینی و حوزوی در مدرسه صدر بابل پرداخت و به خاطر فوت پدرشان و شرایط سخت زندگی از ادامه تحصیل باز ماند و به زادگاه خود جهت اداره اهل بیت پدر برگشت. اما از ادامه کار مایوس نگردید و با مطالعه و تبلیغات دینی به کسوت روحانیت ادامه داد.

اگرچه اکثر فرصت زندگی اش در پوستکلا سپری می شد و لکن عمده تبلیغات دینی او در منطقه جنوب شرقی بندپی، یعنی بخش ییلاقی گلیران و اطراف بوده و آبادی های متعددی از او به عنوان مبلغ دینی استفاده می کردند.

او فردی خوشنام و خوش مهمان در محل زندگی اش بوده و خانه او کانون تردد افراد برای سوال مسائل شرعی و نیز درخواست دعا برای رفع بلا و شفا بود.او دارای عزت نفس وتوکل قوی بود وآن را با هیچ چیز عوض نمی کرد  واز این رو علیرغم گرفتاری ومشکلاتی که داشت دست نیاز به کسی دراز نمی کرد .

او در سال 1299به دنیا آمد و در 26/6/1382 در سن 83 سالگی دار فانی را وداع گفت ودر آرامگاه پوستکلا به خاک سپرده شد. او از خود 6 فرزند خوب به یادگار گذاشت.

( تَغَمَّدَهُ اللهُ تَعالی بِرَحمَتِهِ وَغُفرانِهِ بِمَنِّهِ وَکَرَمِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام سید محمود پاکزاد موسوی

حجه الاسلام سید محمود پاکزاد موسوی  از فرزندان سید نبی[11] و از روحانیون محترم پوستکلا واز سادات عظام واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی است .

او پس از قریب به دو دهه از زندگی خود تصمیم می گیرد وارد حریم علوم حوزوی ودینی شود اما با توجه به اینکه در آن زمان حوزه منظم ومدرسه علوم حوزوی در منطقه نبود ایشان به همراه دیگر از همدرسان خود پای درس حضرت آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی حضور می یافت و با آنکه مسیر پوستکلا وکوهپایه سرا طولانی بود امابه خاطر عشق به تحصیل پیاده رفت وآمد نموده واز محضر این عالم بزرگ تلمذ می نماید .

نظر به آنکه امکان اعزام به سایر حوزه ها مثل بابل وقم برایش فراهم نبود مجبور شد در منطقه بماند وهم زمان با تحصیل به تبلیغ معارف حقه جعفری وتعالیم اسلامی به پردازد وبابیان وقلم به نشر معارف دین در منطقه اعم از ییلاق و قشلاق به پردازد واز این طریق ادای وظیفه نماید .

اگرچه تحصیلات او در مراکز حوزوی مشهور نبوده اما با معلوماتی که داشت مومنین منطقه از سخنرانی او استفاده می کردند. اوفردی قانع وباعزت نفس بوده و روحانی خوشرو و خوشخو و خوش سخن بوده که افراد همواره از محضر شیرین او بهره می بردند و او نیز از علاقه مندان خاص اهل بیت بوده و در عزای این خاندان اشک ریز بود.

او که در سال 1298 چشم به جهان گشود سر انجام پس از 84 سال عمر در 19 آذر 1386 چشم از جهان فرو بست وبه لقای حق شتافت ودر آرامگاه پوستکلا با علمای این قبرستان همجوار گردید  . (رَحمَتُ اللهِ وَرِضوانُهُ عَلَیهِ .)

از فرزندان عزیز او حجه الاسلام حاج سید جواد پاکزاد موسوی است که به کسوت روحانیت درآمده و روحانی خوش مرام و خوشرو که توانسته در حوزه های فرهنگی و دینی در جاهای متعدد، از جمله شهرستان بروجرد و کرج نقش مؤثری ایفا نماید. ( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ )

 

 

 

 

 

 

 

(با توجه به اینکه از آن مرحوم، عکس مُلبّس به لباس روحانیت در اختیار نبود به ناچار عکس غیر مُلبس انتخاب شد تا خوانندگان چهره او را در ذهن بسپارند . )

  • حجه الاسلام سید علی تَهَم (سید حاجی آقا جلالی)

حجه الاسلام سید علی تهم (معروف به سید حاجی آقا  جلالی) فرزند سید جلال واز نوادگان حجه الاسلام حاج سید علی تهم (که از روحانیون مشهور و معروف منطقه بودند) در روستای پوستکلا به دنیا آمد.

در ایام کودکی در روستای زوارده تحصیل کلاسیک خود را آغاز و تا کلاس چهارم پیش رفت  و آنگاه به خاطر استعدادخوب وهوشمندی زیادواینکه ازخانواده روحانی بوده به علوم حوزوی روی آورده و در حوزه علمیه پاشا امیر(سید نظام الدین) زیر نظر آیه الله حاج شیخ محمد احمدی به ادامه تحصیل پرداخت.

او فردی نطاق و اهل سخن بود که با سخنرانی و اقامه جماعت و پاسخ به سوالات به وظیفه تبلیغی خود عمل می کرد و نیز فردی مهماندوست و اهل اصلاح ذات البین و مرجع رجوع افراد برای حل و فصل دعاوی چه در روستای پوستکلا و اطراف و چه در روستای ییلاقی نشل و اطراف بود. او سر انجام درسال 1348 دار دنیا را وداع ودر قبرستان گله محله بابل به خاک سپرده شد. (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَغَفَرَهُ بِمَنِّهِ وَکَرَمِهِ)

حجه الاسلام مرحوم سید داوود فهمی از فرزندان او و حجه الاسلام سید یحیی فهمی هم از نوادگان اوست که بحمدالله چراغ علم و روحانیت در این خانواده همچنان روشن ماند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام سید اعظم موسوی

حجه الاسلام سید اعظم موسوی فرزند سید قنبر از تبار سادات موسوی واز آبادی امام زاده عباس بود.

تحصیلات خود را  از حوزه پاشا امیر (سید نظام الدین) شروع وپس از مدتی به قم اعزام وبه تحصیلات خود ادامه داد واز محضر اساتید آن وقت بهره برد  و هم زمان در ایام تبلیغ در آبادی خود و جای دیگر مشغول تبلیغ  می شد.

او سید محترم و روحانی بزرگوار ومورد عنایت مردم بود . علی رغم بیماری که داشت از تبلیغ دین و سخنرانی و اقامه جماعت و پاسخ به سوالات شرعی دریغ نداشت و هر آنچه را که داشت در طبق اخلاص می گذاشت.

اواز یک بیماری دائما رنج می برد اما چنانکه گفته شد هرگز از تحصیل وتبلیغ دست نکشید .

او تنها روحانی امامزاده عباس بود که در تاریخ 10/1/1325هجری شمسی متولد و در  تاریخ 26/10/1382 دیده از جهان فرو بست  ودر آرامگاه زادگاه خود جوار امامزاده عباس (ع )مجاور گردید  . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ)

  • حجه الاسلام حاج سید روح الله رمضان زاده موسوی

حجه الاسلام حاج  سید روح الله رمضان زاده موسوی ( معروف به سید میرآقا ) فرزند سید کاظم    اهل لدار و از طلاب حوزه پاشا امیر بوده است .

او در سال 1317 در لداراز خانواده مومن ومتدین  تولد یافت وبا تشویق اطرافیان  علاقمند به طلبه گی وکسوت شریف روحانیت گردید وبه همین دلیل وارد حوزه علمیه پاشا امیر(سید نظام الدین )  شد و تحصیلات خود را زیر نظر آیه الله حاج آقا شیخ محمد احمدی(ره) آغاز نمود .

با توجه به اینکه اعزام به سایر حوزه ها نظیر حوزه بابل ورستمکلا ویا قم برایش  در آن زمان میسر نبود به ناچار سالهای متمادی در حوزه پاشا امیر ماند ودر ایام تحصیل به تحصیل ودر ایام تبلیغ به تبلیغ می پرداخت .

ایشان روحانی متواضع، اهل نافله شب و گره گشای کار مردم بودکه به اندازه توان خود با خطابه و سخنرانی و اقامه جماعت و پاسخ به سؤالات شرعی به وظیفه دینی خود عمل می کرد

وی تنها روحانی لدار بوده که تمام عمر 75 سال اش را در آنجا سپری نمود و هر چه از او بر می آمد دریغ نمی داشت حتی تلاوت قرآن در مجالس با صوت خوش.

او که درسال 1317در آبادی لدار چشم به این کره خاکی گشود سرانجام در سن 75 سالگی در تاریخ 7/7/1392 چشم از جهان فرو  بست وبا بدرقه خوب مردم در آرامگاه  لدار همجوار مومنین شد.

(روح وجانش همواره قرین رحمت واسعه پرورد گار باد)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ عبدالجواد فهیمی

حجه الاسلام حاج شیخ عبدالجواد فهیمی فرزند  ملا مهدی قلی ازآبادی کوهپایه سرا  واز خطبای معروف واز شعرای خوش قریحه ودارای خط خوب واز چهره های نامی وشهیر منطقه بودند.

تحصیلات خود را ازمکتب خانه آغاز و با علاقه ذاتی به لباس روحانیت ونیز استعداد وشایستگی که داشت به سمت علوم حوزوی ودینی رو آوردندودر ادامه به بابل عزیمت نموده ودر مدرسه علمیه روحی اشتغال به تحصیل یافتند .

با توجه به اینکه فردی خوش بیان و خوش روضه بود و از سخنرانی وخطابه خوبش خیلی استقبال می شد  درس خود را نیمه کاره گذاشته به سمت سخنرانی وتبلیغ رو آورد وچنان سخنرانی اش در منطقه معروف شد که همه دوست داشتند از او دعوت کنند وچنان کارش اوج گرفت که روزانه گاه بیش ازده تا سخنرانی می کرد.

تا خود به این نتیجه رسید  که تحصیل مهمتر ازتبلیغ است ولذا بار سفر بست امااین بار نه به بابل بلکه به تهران رفت ودر مدرسه حاجی ابوالحسن اصفهانی مشغول تحصیل شد ومطول وقوانین وشرح لمعه را خواند وکنا ر آن به معاونت کتابداری هم اشتغال یافت تاکمک خرجی هم نصیبش شود وازکتا ب آن کتابخانه هم مستمرا استفاده نماید.

پس از مدتی اقامت که دقیقا معلوم نیست مجددا به زاد گاه خود کوهپایه سرا برگشت وبه تبلیغات خود ادامه داد.

ا یشان علاوه بر کار تبلیغ وامور فرهنگی به  کارهای اجتماعی هم مشغول بود نظیر دفتر ازدواج  وحل وفصل دعاوی ومخاصمات واصلاح ذات البین که دراین  امور هم موفق بود.

حاصل آنکه او فردی نطاق ، خطیب  روضه خوان اهل بیت ، شاعر ونیز انسانی خوش خو وخوشمرام بود ودرمراودات اجتماعی روحانی بسیار موفق بود

او که در سال 1268 در کوهپایه سرا به دنیا آمد  سر انجام درسن هفتاد ودوسالگی درسال 1340 شمسی به درود حیات گفت وبه لقای حق پیوست ودر قبرستان کوهپایه سرا مأوی ومسکن گرفت . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ )

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ عبدالرحیم رحمانی

حجه الاسلام حاج شیخ عبدالرحیم رحمانی فرزند حاج مهر علی  ، روحانی فاضل ، خطیب،  صریح اللهجه و از روحانیون معروف منطقه وازاهالی کوهپایه سرای بندپی بود.

او تحصیلات خود را در کوهپایه سرا محضر آیه الله حاج شیخ حیدر مهدوی (ره)آغاز و نیزمدتی  در حوزه پاشاامیر(سید نظام الدین) اقامت وآنگاه عازم  قم شد  و پس از طی دوره مقدماتی علوم حوزوی با نامه حضرت آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی به محضر حضرت آیت الله العظمی میرزا هاشم آملی در نجف  وارد این حوزه کهن گردید وتحت نظارت آن مرجع بزرگ  به طی مدارج علمی پرداخت .

پس از مدتی اقامت در نجف اشرف  به زادگاه خود  برگشت و به تبلیغات دین پرداخته وبا همه ظرفیتهای وجودی خویش از جمله : خطابه ، موعظه و بیان احکام شرعی و اقامه جماعت و پاسخ به سوالات  به وظیفه دینی خود عمل می کرد .

او روحانی خوش اخلاق، علاقه مند به اهل بیت بوده و در ایام عزاداری حضرت سیدالشهدا اقدام به  راه اندازی دسته جات عزاداری در ایام محرم می نمود و خود ایشان هم به صورت فعال در عزاداری شرکت می کرد.

او که در تاریخ دوم مرداد 1302  به دنیا آمد سرانجام پس از هشتاد ودو سال زندگی در تاریخ اول شهریور 1384 به درود حیات گفت ودر قبرستان کوهپایه سرا (داخل حسینیه) مدفون و با مومنین همجوار شد . (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام حاج شیخ علی اصغر احمدی

حجه الاسلام حاج شیخ علی اصغر احمدی فرزند  مرحوم  حجه الاسلام  حاج شیخ علی اکبر احمدی از آبادی عالم پرور فیروزجای ثابت  واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد احمدی بود .

پس از گذراندن ایام کودکی به دستور پدر گرامی شان مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی اکبر(ره) ونیز علاقه ذاتی اش به علوم حوزوی عازم حوزه علمیه شدند و تحصیلات خود را از حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین ) شروع نموده وآنگاه به مدرسه صدر بابل رفتند اما به خاطر عدم اقناع واشباع از دو حوزه یاد شده عزم حوزه بالاتر یعنی حوزه علمیه قم نموده و برای ارتقای مدارج علمی خود به این شهر مقدس اعزام شدند.

پس از مدتی اقامت واستفاده از محضر اساتید وقت ادامه تحصیل برایش میسر نگردید و مجبور شد  به خاطر پاره یی از مشکلات زندگی قم را ترک کند و مجددا به منطقه بند پی بر گرددودر زادگاه خود یعنی فیروزجا مستقر شود . متاسفانه ادامه ماندن در آنجا هم ممکن نشد و از آنجا به گنجکلا هجرت نموده وبه اشتغال تبلیغ پرداخت اما طولی نکشید که از آنجا هم گوچ نمود وپس از چهار سال اقامت  از آنجا هم رحل اقامت بست و در جوارآبادی ناریوران(شرتنگه)سکونت گزیده  ورحل اقامت گشود وتا آخر عمر هم در آنجا باقی مانده و به  تبلیغ معارف اهلبیت  اشتغال داشت.

ایشان از روحانیون مقید به زهد و پارسایی وازانسانهای فوق العاده حلیم وبرد بار ونیز مقید به گره گشایی کارمردم  بود به گونه یی که هیچ ارباب رجوعی را رد نمی کرد و حتی اگر نصف شب کسی مراجعه می کرد پاسخگو بود . وی علاوه بر تبلیغ ،کار کشاورزی هم داشت تا از بیت المال استفاده نکند ویا کمتر استفاده نماید .

این بزرگوار که در سال 1300هجری شمسی در فیروزجا  به دنیا آمد  سر انجام در سن هفتاد وهشت سالگی درتاریخ …….1378 دار فانی را وداع گفت ودر شهر مقدس قم  به لقاءالله پیوست.  وپس از تجهیز وتشییع در قبرستان  بقیع آرام وقرار گرفت  . ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی  وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ )

فرزندان خوبی تربیت کرد ودو تن از فرزندانش به لباس مقدس روحانیت ملبس شده و هر کدام نقش موثری رادرجامعه ایفا نموده ومی نمایند یکی حجه الاسلام حاج شیخ علینقی احمدی است که با دارا بودن فضائل علمی ومعنوی و باهمت بلند و شوق فراوان  به تحقیق و پژوهش در قم می پردازد و همچنین به تبلیغ و نشر معارف اهل بیت (ع) در فرصتهای مناسب  مشغول بوده وهست .

و دیگری حجه الاسلام حاج شیخ زین العابدین احمدی است که ایشان هم علاوه بر اشتغال به تحصیل و تبلیغ تعالیم اسلامی ،  مفتخر به حضوردر دفاع مقدس در ایام جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بوده و سالهای متمادی در میدان ومعرکه ایثار وفداکاری نقش مهمی ایفا می نموده  وتاثیر به سزایی داشته است ؛ یعنی هم فعالیت فرهنگی داشت و هم فعالیت نظامی… و پس از پایان جنگ ، هم در سپاه و هم در ستاد کل نیروهای مسلح از مکانت و مسئولیت مهم برخوردار بوده اند.

(وَفَّقَهُمَا اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

35– حجت الاسلام شیخ غلامرضا امیر ی

حجت الاسلام شیخ غلامرضا امیر ی فرزند ملا عبدالله از نوادگان مرحوم  حاج سیف الله امیری و واز روحانیون  معروف سید نظام الدین واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حسین احمدی بود .

او به تشویق مادر بزرگش کربلایی جان ننه ( همسرمرحوم حاج سیف الله امیری ) به  کسوت روحانیت رو آورد ودر آغاز وارد حوزه پاشا امیر (سید نظام الدین) شد وپس از مدتی تحصیل در محضر حضرت آیت الله حاج شیخ حسین احمدی (ره) عازم قم گردید وبه مدت نه سال در قم  نزد علمای بزرگ وقت از جمله آیت الله العظمی گلپایگانی  (ره) بهره جست .

پس از آن دیگر ادامه تحصیل برایش میسر نگردید وبه ناچار به زادگاه خود ( سید نظام الدین) برگشت و علاوه بر تبلیغ دین و معارف اهلبیت  (ع)در منابر و مجالس  و تدریس در حوزه علمیه سید نظام الدین هم پرداخته واز اساتید بارز وبرجسته این حوزه در زمان خود به شمار می آمد.

او دراین زمان از فرصت اسفاده نموده هم زمان با تدریس درحوزه وارد دبیرستان مهدیه پاشا امیر (سیدنظام الدین )هم  شده وبه تدریس معارف دین برای دانش آموزان پرداخت و از مدرسین خوب این  دبیرستان به شمار می آمد.

او یک بار توسط ساواک دستگیر ودر امنیت شهر بابل به مدت 48 ساعت باز داشت شد

ایشان علاوه بر تدریس در حوزه ودبیرستان اهل تبلیغ وسخنرانی هم بود که در جاهای متعدد از جمله پاشا امیر ، احمد کلا ، آهنگر کلا  ، بلده آمل ومدت نه سال در شحنه کلای آمل ونیز در چلیاسر سخنرانی می نمود .

اوفردی صبور وباگذشت بود ودر سایه همین دوخصلت بزرگ توانست زندگی طلبگی خود را آبرومندانه به پایان برساند وسر انجام در تاریخ …..دعوت حق را لبیک گوید .  مدفن او ارامگاه سید نظام الدین ودر جوار این سید بزرگوار مجاور گردید . ( تغمده الله برحمته ومنه وکرمه)

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام شیخ یعقوب جعفر قلی تبار

حجه الاسلام شیخ یعقوب جعفر قلی تبار فرزند مرحوم آخوند ملا جعفر قلی از دودمان علم ومعرفت واز نوادگان مرحوم آخوند ملا رضا قلی داغمچی بوده  واز آبادی کاشیکلا واز شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حسین احمدی (ره) بوده است .

او در قریه معروف کاشیکلا به دنیا آمد وتحصیلات خود را از همانجا شروع نموده ودر ادامه به حوزه پاشا امیر رفته واز محضراساتید به ویژه آیه الله حاج شیخ حسین احمدی(ره) بهره برده و توانسته علوم دینی را فرا بگیرد و در منطقه زندگی خود به تبلیغ دین بپردازد.

او فردی محبوب ، خوش مرام، مردمی،حلال مشکل مردم و شریک غم و شادی آنها و نیز فردی خوش منبر و خوش روضه بود.

وی از دودمان علم و عالم بود وبحمدالله چراغ علم در خانه و خانواده اش ادامه یافت و احدی از فرزندانش به کسوت روحانیت درآمد. یعنی حضرت حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر الهی )جعفرزاده( که از روحانیون معروف منطقه و از فضل علمی و تقوایی برخوردار و درپیروزی انقلاب در منطقه مؤثر و پس از پیروزی در جایگاه قضا مشغول خدمت شده  و مدتی مدیریت اداره کل قضایی استان مازندران بر عهده داشت و نیز تاسیس حوزه علمیه خواهران بندپی از خدمات اوست. (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ وَتَقَبَّلَ مِنهُ بِقَبُولٍ حَسَنٍ)

و حجه الاسلام شیخ مهدی الهی فرزندحجت الاسلام حاج شیخ جعفر الهی هم از نوادگان شیخ یعقوب هستند. ( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ قربانعلی معافی

حجت الاسلام حاج شیخ قربانعلی معافی فرزند شعبانعلی درسال ….. در فیروزجاه ثابت متولد شده ومتأسفانه درسن شش سالگی پدر خود را ازدست داده ودوران یتیمی را تجربه  نمود . تحصیلات خود را در مکتبخانه زادگاه خود آغاز وپس از سپری نمودن ایام کودکی وارد حوزه علمیه پاشا امیر شده وحدود شش سال در محضر حضرت آیت الله حاج شیخ محمد احمدی تلمذ نموده وآنگاه برای کسب مدارج علمی وتحصیلات عالیه وارد حوزه علمیه قم شده وحدود ده سال از محضر اساتید وآیات عظام   …….کسب فیض نموده است .

او فردی خوش اخلاق در خانه وجامعه بوده واز وجاهت ومحبوبیت عمومی ومردمی هم برخوردار بوده است .  او به خدمت گذاری معروف وبه گرهگشایی کار مومنین مشهور بود .قلم او وقدم او وزبان اوبرای خدمت به مردم بسیار فعال وبرای کار افراد وانجام حاجت ارباب رجوع حاضر بود تا به هر کس رو بزند و یا دهها وصدها کیلومتر راه را طی کند .

در همین راستا عضو انجمن خیریه بندپیهای مقیم بابل که خود در تاسیس آن نقش مؤثر داشت ، بوده است واز این طریق خدمات خوبی به مردم نمود .

در عر صه پیروزی انقلاب اسلامی ودوران پس از پیروزی تلاش قابل تحسین داشت وبا قدم وقلم وبیان در مساجد ومنابر انجام وظیفه می نمود .

اوکه در جاهای متعدداز جمله فیروجاه ثابت ، قم  وکتی بابل زندگی خود را گذراند سر انجام در تاریخ 11/11/1379هجری شمسی طی بیماری دار دنیا را درود گفته و به دیار ابدی شتافت ودر آرامگاه کتی ، قرار  وآرام گرفت . (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی  وَطابَ مَثواهُ)

فرزندان خوبی تربیت کرد سه دختر ودو پسر که یکی شان یعنی حجت الاسلام حاج شیخ علی معافی به کسوت مقدس روحانیت مفتخر ودر مناصب متعدد فرهنگی وقضایی مشغول خدمت بوده وهستند . ( زاده الله عِزًّاوشرفا)

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ علی روحانی (روحی)

حجت الاسلام شیخ علی روحانی (روحی) فرزند ملا علی اکبر فیروزجایی  از روحانیون کاشیکلا واز طلاب مدرسه صدر بابل بود.  درسال 1280 از یک خانواده مومن ومتدین  چشم به جهان گشود و درکودکی تحت تربیت عموی بزرگوارش قرار گرفته وعمو اورا به لباس مقدس روحانیت تشویق نموده وتمهیدات ورود به حوزه علمیه را فراهم نمود .

او تقریبا پس از دو دهه اززندگی  به مدرسه صدر بابل رفته وحدود هفت سال از دروس آن حوزه استفاده نموده است . مشکلات زندگی ادامه تحصیل را در مدرسه یاد شده دشوار نمود ونتوانست ادامه تحصیل دهد اما به جای تحصیل به مطالعه وتبلیغ رو آورد ودر این حوزه فرد موفقی بود .

به خاطر مطالعات زیاد کتب فراوانی جمع نموده وکتابخانه خوبی تشکیل داده که هم خود وهم دیگر علاقه مندان استفاده می نمودند .

او روحانی متواضع وخوش اخلاق وخوش سخن وخطیب بود ومی رفت تا درخشش خوبی در فضای فرهنگی ودینی داشته باشد اما  اجل اورا مهلت نداد ودر سن چهل وهفت سالگی در سال 1327 هجری شمسی  به درود حیات گفت ودر مزار حاج شیخ موسی مجاور گردید  . (رحمت وغفران خداوند غفور ورحیم  بر او باد .)

اولاد خوبی تربیت نمود ازجمله حجت الاسلام مرحوم شیخ محمد اسماعیل روحی که توصیفش در همین کتاب مذکور شد و همو مایه ادامه چراغ علم وروحانیت در این خانواده گردید.( روح شان متنعم از رحمت حق باد .)

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ محمد اسماعیل روحی

حجت الاسلام  شیخ محمد اسماعیل روحی فرزند ملا شیخ علی از دودمان علم وروحانیت واز روحانیون محترم قریه کاشیکلا  واز خانواده عزیز وگرامی شهید بود .

در سال 1307 در آبادی کاشیکلا به دنیا آمد و پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی خود در مکتبخانه به تشویق ودستور پدر بزرگوار شان به سمت علوم حوزوی رو آورده و به افتخار سربازی آقا امام زمان (عج) نائل آمده است .

او تحصیلات حوزوی خود را از حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین ) شروع وپس از چهار سال تحصیل واقامت در این حوزه عازم قم گردید . حدود هشت سال به فراگیری سطوح مقدماتی پرداخت واز اساتید معروف آن زمان بهره برد ؛  اما به خاطر مشکلات زندگی ادامه تحصیل برایش سخت شد وبه ناچار به زاد گاه خود برگشت .

وی نا امید نشد وبه تبلیغ دین وتعالیم آسمانی اسلام پرداخت وبا ظرفیتهای در اختیار مثل خطابه وپاسخگویی به سئولات واقامه جماعت در زادگاه خود واطراف به ویژه سالهای متمادی در نفتچال به تبلیغ دین پرداخت .

ایشان مضاف بر کار فرهنگی  به امور عمران وآبادی هم عنایت  ویژه داشت ودر آبادانی محل از جمله برق ، حمام وجاده وامثال آن اهتمام می ورزید . انسانی خوش اخلاق  واهل مزاح ومطایبه بود وهمیشه محضر گرم وشیرین داشت .

او علاوه بر افتخار روحانیت به افتخار ایثار وشهادت هم نائل آمد ویکی از فرزندانش به نام محمد باقر روحی در دفاع مقدس به شهادت نائل آمد وعنوان پر افتخار “شهید” را زینت نام خود نمود . (رحمت ونعمت پروردگار منان بر هردو باد .)

ونیز مفتخر است که نعمت علم وعالمی در خانواده او باقی ماند چراکه یکی از فرزندانش حجت الاسلام حاج شیخ قربانعلی روحی به  لباس مقدس روحانیت در آمد که به نوبه خود روحانی فعال وپرتلاش در عرصه فرهنگ وتبلیغ است .( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ .)

سر انجام این عالم بزرگوار در سن شصت ویک سالگی در تاریخ…….1368 به دیار باقی شتافت ودر آرامگاه کاشیکلا مجاور وقرین شهید عزیزش شد . (رحمت ورضوان خدا بر هردوی شان باد .)

 

 

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری

حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری در سال 1323 هجری شمسی در بخش بندپی شهرستان بابل  در خانواده ای مذهبی و علاقه مند به اهل بیت (ع) دیده به جهان گشود. وی بعد از طی تحصیلات ابتدایی ، به دلیل علاقه وافر به دروس حوزوی ، وارد حوزه علمیه کوهستان بهشهر شد و از محضر حضرات اساتیدی همچون آیت الله العظمی کوهستانی (ره) بهره مند گردید. پس از چند سال نیز  به حوزه علمیه شهر مقدس قم عزیمت نموده و از محضر اساتید بزگ و صاحب فضل حوزه علمیه قم همچون حضرات آیات فاضل هرندی، جلیل تبریزی، میرزا هاشم آملی و … کسب فیض نمود .

این عالم جلیل القدر که هفت نسل از پدرانش مُزیّن به لباس روحانیت بودند  بعد از رحلت پدر بزرگوارشان ، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین شیخ عبد الله شاکری ، قریب به نیم قرن اقدام  به تبلیغ و نشر علوم اهل بیت (ع) در منطقه لاله آباد استان مازندران نمود .

ایشان نمونه یک روحانی خوش مرام وساده زیست بوده و در تمام عمر شریفش  میان مردم زندگی کرده و با مردم حشر و نشر داشته به طوری که  خانه اش نیز محل رجوع مردم بوده است .

وی در زمان حیاتش در فعالیتهای عمرانی واجتماعی نقشی جدی داشت مثلا در ساخت حمام، مسجد  ویا رفع مشکلات مردم در زمینه های اداری، اختلافات روستائیان ونیز تلاش در جهت ایجاد مشارکت بیشتر مردم در صحنه های انقلاب و….بسیار کوشا بود.

قبل از انقلاب به جهت تعداد کم مبلغین دین اسلام در منطقه مازندران قریب به 30 روستا تحت پوشش تبلیغی ایشان بود وپس از طی کیلومترها راه برای انجام امور کفن ودفن مسلمانی اقدام می نمود .

در مسائل سیاسی دیدگاه مثبتی داشتند وابتدا در حوزه علمیه قم با اندیشه امام خمینی(ره) آشنا شدند و در راهپیمایی های قم حضور جدی داشتند به طوری که یک مرتبه در مدرسه فیضیه مورد ضرب وشتم واقع شدند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و همراه با تشکیل بسیج مستضعفین، در معیت برادران پاسدار جهت آموزش نظامی به روستا ها عزیمت می نمود و از سال 1362 نیز به دستور مرحوم حضرت آیت الله روحانی (ره)در عرصه نظارت بر شوراهای اسلامی شهرستان بابل در جهاد سازندگی فعال بوده ومسئولیت هماهنگی شوراهای اسلامی شهرستان بابل را به عهده گرفت و از سال 1370 به عنوان نماینده ولی فقیه در این ارگان مشغول به خدمت شدندو تا زمان بازنشستگی لحظه ای از انجام وظایف خویش دریغ ننمودند.

در زمان جنگ تحمیلی بارها به جبهه اعزام شدند ولی بدون هیچ چشم داشتی به خانه بر می گشتند، حتی پرونده ای را احیا نکردند  وتعدادماهها وروزهای اعزام شان را از همه کس حتی از فرزندان خود پنهان کردند .

ایشان از بدو تشکیل بسیج، به مدت سی سال فرماندهی پایگاههای مقاومت بسیج را به عهده داشتند. در مدت چند سالی که کاروان پیاده روی از شهرستان بابل به حرم امام خمینی (ره) مشرف می شدند، در بین راه یک شب میزبانی پذیرایی کاروان پیاده را تقبل می کردند.وهمین طور  نزدیک به چهار دهه مراسم سوگواری ایام فاطمیه را در منطقه لاله آباد بر پا کردند ، حتی به طور سالیانه این ایام را بانی می شدند و صد ها نفر به مدت سه شب در خانه و یا حیاط خانه حضور پیدا می کردند و پس از برگزاری مراسم عزاداری اطعام  می شد ند.

اما در مسئله ولایت و اطاعت از ولی فقیه زمان به معنای واقعی کلمه تابع محض بوند و همه را به پیروی از منویات و فرمایشات امام خمینی(ره) دعوت می کردند وبعد از رحلت امام همین منوال را در مورد مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ( مدظله العالی) در پیش گرفتند.

احترام و ارزش خاصی برای لباس روحانیت قائل بوند و با اعتقاد آن را بر تن می نمود،

ایشان فردی متقی وعاشق نماز بوند و همواره قبل از اذان مهیای عبادت بودند و سر سجاده ، آماده اقامه نماز می شدند، اکثرا قائم باللیل و صائم بالنهار بودند و حتی در روزهای پایانی عمرخویش، در بستر بیماری وروی تخت بیمارستانها دغدغه نمازداشتند و گاهی که به هوش می آمدند  اولین کلام شان این بود : نماز خواندم ؟.

وی در تمام عمرش زاهدانه زندگی کرد و در خانه ای اقامت داشت که چهل و چند سال قبل ساخته بود. با این که اصرار بود ایشان به محل و مکان بهتری منتقل شوند اما امتناع می کرد و تا آخر عمر شریفشان در همان محل و همان خانه قدیمی زندگی نمود .

از زمین موروثی پدرشان ارتزاق می نمودند هیچ گاه برای اقامه نماز جماعت در مسجد پولی دریافت نکرد، بارها و بارها این سخن را بر زبان جاری می نمودند که افتخارم این است که همه پدارنم روحانی و کشاورز بودند ومن هم می خواهم بر آن سیره باقی بمانم ولذا به کار کشاورزی افتخار می کرد و دسته های پینه بسته ایشان گواه این مطلب بود.

انسانی بودند که هیچ گاه وقت وعمر خویش را به بطالت سپری نکرده وبسیار منظم بودند ایشان اوقات زندگی اش به سه بخش تقسیم می کرد : مطالعه وتبلیغ، عبادت، کار کشاورزی .همواره به یاد مرگ بوند و به هنگام رحلت بارها فرمودند : فرزندانم مرگ حق است.

سرانجام پس از 69 سال زندگی با برکت وبا یاد خداوند متعال در تاریخ 6/7/92 مطابق با 22 ذی القعده  1434 درحالی که ذکر یا امیرالمومنین بر لب داشتند به لقای محبوب شتافتند ودر آرامگاه امامزاده عباس (ع) بندپی شرقی قرین مومنین شدند . ( تَغَمَّدَهُ اللهُ تَعالی بِرَحمَتِهِ وَرِضوانِهِ وَنِعَمِهِ)

خوشبختانه ستاره علم در آسمان زندگی این عالم شریف پر فروغ باقی ماند وحجت الاسلام والمسلمین دکتر روح الله شاکری از فرزندان باکفایت ایشان به کسوت مقدس روحانیت در آمده والحمد لله با تحصیلات مدارج عالیه علوم حوزوی ودانشگاهی از چهره های شاخص به شمار آمده وبا داشتن تالیفات وتحقیقات گوناگون وداشتن کرسی درس در حوزه ودانشگاه ونیز سوابق درخشان مدیریتی از جمله ریاست دانشگاه معارف قم ، شکوه وعظمت این خانواده را مضاعف نمودند. (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

41- حجه الاسلام شیخ جعفر فهیمی

حجه الاسلام شیخ جعفر فهیمی از روحانیون معروف کوهپایه سرا و از خانواده علم ودین واز فرزندان مرحوم جناب حجت الاسلام حاج شیخ عبدالجواد  فهیمی  بود.

او انسان خوش فهم و خوش بیان  و دارای حسن خلق و چهره باز و شاد  و از شاگردان مرحوم آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی بوده و تحصیلات مقدماتی را در محضر ایشان گذرانده وآنگاه به قم رفته و به مدت سه سال در آنجا به تحصیل پرداخت سپس به زادگاه خود برگشت وبا بیان و قلم خود به تبلیغ دین پرداخت .

او که در سال 1300 چشم به جهان گشود پس از 79 سال سن  در سال 1379 دار دنیا را وداع کرد  ودر آرامگاه کوهپایه سرا (درویش سر) آرام گرفت .   (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ)

 

 

 

42- حجت الاسلام شیخ هدایت الله فهیمی

حجت الاسلام شیخ هدایت الله فهیمی از روحانیون کوهپایه سرا واز فرزندان مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ عبدالجواد فهیمی که تحصیلات خود را در منطقه آغاز وآنگاه به قم رفته ودر آنجا ازمحضر اساتید وقت  استفاده نموده است .

او که از قریحه شعری برخوردار واشعارخوبی از خود به یادگار گذاشته پس از مراجعت ازقم به تبلیغات مشغول ومانند پدر بزرگوار شان فردی خوش بیان وخوش سخن بوده اند

اوکنار تبلیغات وانجام امور فرهنگی  به کار اجتماعی هم مشغول بود ودر سایه دفتر ثبت اسناد به امور اجتماعی هم می پرداخت .

اوکه در تاریخ 1313 در کوهپایه سرا زاده شد سرانجام درسال 1380 در سن 67 سالگی در گذشت ودعوت حق را لبیک گفت ودرآرامگاه بابل قرین مومنین شد . (تَغَمَّدَهُ اللهُ بِرَحمَتِهِ وَغُفرانِهِ)

 

 

  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد ابراهیم احمدی

ایشان فرزند حجت الاسلام مرحوم شیخ احمد احمدی و از روحانیون فعال ، خوش رو و خوش اخلاق و در جمع دوستان از محبوبیت خاص برخوردار بوده است.

اوتحصیلات خود را از حوزه پاشا امیر (سید نظام الدین )  شروع نموده ودر ادامه به تهران رفته و در حوزه شیخ عبدالحسین زیر نظر آیت الله خسروشاهی به فراگیری علوم دینی پرداخته وچند سالی هم در قم اقامت نمود .

وی علاوه بر علوم حوزوی از علوم دانشگاهی هم برخوردار بوده و در کنار تبلیغات دینی  به تدریس آموزش و پرورش هم اشتغال داشته است.

ایشان در سال 1348توسط ساواک دستگیر وبه مدت 45 روز در کمیته ضد خرابکاری آن زمان بازداشت شد واز روحانیونی بودندکه در اوائل جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه اعزام شده واز روحانیونی بودند که بیش از بیست وپنج ماه در جبهه حضور داشت .وهمچنین ازسال   1362 تا  1369  شمسی به مدت هفت سال  رایزن فرهنگی ایران در دُ بَی بود .

اوکه درتاریخ  3/1/1329 در پاشا امیر متولد  شد سرانجام در سن 61 سالگی  در23/3/1390 هجری شمسی دعوت حق را لبیک گفته وبه لقای پروردگار شتافت وبا بدرقه مومنین  درقبرستان  پاشا امیر جوار مرقد سید نظام الدین آرمید .  ( امید که روان او وزندگی برزخی اش مشحون ازرحمت واسعه پروردگار باشد )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

(با توجه به اینکه از آن مرحوم، عکس مُلبَّس به لباس روحانیت در اختیار نبود به ناچار عکس غیر مُلبس انتخاب شد تا خوانندگان چهره او را در ذهن بسپارند . )

  • حجت الاسلام شیخ حسن زاهدپاشا

حجت الاسلام  شیخ حسن زاهدپاشا فرزندحجت الاسلام شیخ یدالله  در سال 1297در پاشا امیر (سید نظام الدین ) چشم به جهان گشود وپس از ایام کودکی عزم تحصیل علوم دینی نمود  وبه کسوت مقدس روحانیت در آمد .

نخست وارد حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین) شد واز محضر حضرت آیت الله حاج شیخ حسین احمدی بهره برد  وآنگاه به بابل رفت ودر مدرسه علمیه مسجد کاظم بیک و بعد از آن به قم اعزام گردید ویک سال هم در قم تحصیل نمود .

او فردی باهوش وبا استعداد بود وپیشرفت علمی اش در این فاصله کوتاه بسیار خوب بود  ؛ اما اجل اورا مهلت نداد ودر سن جوانی در حالی که دو فرزند صغیر زیر سه سال داشت  درسن بیست وپنج سالگی دعوت حق را لبیک گفت ودر سال 1322 در جوار حضرت سید نظام الدین همجوار مومنین شد .  (روحش قرین رحمت حق باد .)

  • حجت الاسلام شهید شیخ حسن یوسفی

حجت الاسلام شهید حسن یوسفی فرزند رمضان از طلاب سختکوش واز روحانیون  پوستکلا واز دودمان بزرگ یوسفی واز خانواده بسیار مومن ومتدین بود .

تحصیلات خود را ازمدرسه ابتدایی پوستکلا آغاز  ودر مرحله راهنمایی با تشویق  فامیلها به علوم حوزوی رو آورده ومفتخر به کسوت مقدس روحانیت و مقام رفیع سربازی آقا امام زمان (عج)شده است .

ابتدا وارد حوزه علمیه شهید امیری پا شا امیر ( سید نظام الدین )  شد وپس از دوسال تلمذ وتحصیل عازم حوزه علمیه رستمکلای بهشهر (که آن روزگار از بهترین مدارس وحوزه علمیه استان مازندران بود) گردید  ومدت سه سال به فراگیری سطوح مقدماتی  پرداخت .

او ضمن تحصیل وتلاش جدی بر کسب علوم  به تهذیب نفس هم می پرداخت وبا رعایت ورع وتقوی به خود سازی هم مشغول گردید .هر چند قبل از ورود به حریم حوزه علمیه به خاطر ساختار سالم ودرست خانوادگی ، خود فرد مهذبی بود ولکن کسوت روحانیت وفضای طلبگی ومحیط حوزه ، ظرفیت بسیار خوبی بود تا او راحت تر وآسانتر به تهذیب نفس به پردازد .

از این رو تصمیم می گیرد در آن زمان که کشور درگیر دفاع وجنگ با دشمن متجاوز ( یعنی عراق به سرکردگی آمریکا) بود  درس وحوزه را رها کند وبه جبهه وجنگ برود ولذا با اجازه حوزه وبا اجازه والدین عازم جبهه می شود ودر همان آغاز ورود مصادف می شود با عملیات کربلای 5  و او هم در آن عملیات شرکت می کند واز قضا به شهادت می رسد .

در واقع از روز اعزام تا روزشهادت بیشتر از ده روز نگذشته بود که این طلبه وروحانی خود ساخته به فیض شهادت نایل می شود .

چنانکه گفته شد او فردی متدین وباتقوی، خوش اخلاق وخوش مرام بود ودر جمع خانواده ودوستان چهره یی محبوب ودوست داشتنی داشت و نیز عنصری پر تلاش وجدی ودرمسایل اجماعی وفرهنگی هم فعال ومؤثر بود .

به نماز اول وقت خیلی مقید وبه دعاوذکر ونافله شب وتلاوت قرآن هم بسیارمتعهدبود . عضو فعال بسیج بود ودر کارهای خانه وکار کشاورزی (در وقت فراغ از درس) هم یار ومددکار بود

وی که درتاریخ  1347 در روستای پوستکلا چشم به جهان گشود در سن 18 سالگی درسال 1365درعملیات کربلای 5 به فیض شهادت نایل وبا بدرقه بسیار خوب مردم در جوار مزار شهدای پوستکلا مجاور شد وزینت آرامگاه این آبادی گردید . (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَرَفَعَ دَرَجَتَهُ وَرَحِمَ وَالِدَیهِ)

 

 

 

  • حجه الاسلام سید ضیاء موسوی

او فرزند  سیدموسی  (معروف به سیدآجان)  موسوی و از نوادگان آقا سید عزیزالله بود.   از طلاب خوشفکر و خوش فهم واهل فضل بوده وبه خاطر استعدادفوق العاده و تقید به نظمی که در کار وتحصیل داشت  توانسته مراحل عالیه علوم حوزوی را  در قم طی نماید وامید می رفت که در آینده از چهره های مهم علمی منطقه به شمار آید اما متاسفانه بخاطر زلزله ای که در سال 1336 در روستای انیجدان از آبادیهای ییلاقی منطقه بندپی  اتفاق افتاد ، جان خود را از دست داد و بدرود حیات گفت .  (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ  بِمَنِّهِ وَکَرَمِهِ)

البته پدر بزرگوار شان که خود ازمومنین ومتدینین معروف پوستکلا واز علاقمندان به علم وعالمی بوده وکسوت مقدس روحانیت را دوست می داشت یعنی مرحوم سید موسی (سیدآجان) فرزند دیگرخود یعنی حجت الاسلام حاج سید اشرف الدین موسوی را جایگزین نموده و او  را به حوزه علمیه اعزام نمود که ایشان هم  بحمد الله از روحانیون خوب ومتدین بوده واز خدمتگذاران به دین ودیانت است  واینک در شهر ری از وجاهت و مکانتی برخور دار است .( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ )

 

 

47-حجت الاسلام سید علی اکبر مظهری

او اهل روستای پوستکلا و از فرزندان مرحوم حاج سید ابوالقاسم مظهری است که به پیشنهاد  وتشویق عموهای بزرگوارش حجت الاسلام سید ذکریا مظهری ومرحوم سید عبدالله مظهری به تحصیل علوم حوزوی پرداخته و تحصیلات خود را درحوزه علمیه پاشا امیر(سید نظام الدین) آغاز نموده وحدود سه سال در آنجا ودر تابستانها در حوزه علمیه حاج شیخ موسی ادامه داد.

او که از طلبه های فعال وخوش فهم  بود  فردی اجتماعی وخوش اخلاق ونیز از صوت خوش در تلاوت قرآن  ومداحی وروضه اهلبیت هم برخوردار بود .

متأسفانه دچار بیماری کلیوی شده ودرمان در تهران افاقه نکرد ودر جوانی دار دنیا را وداع گفت ودر وادی السلام قم مدفون شد . (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی بِمَنِّهِ وَلُطفِهِ وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ )

خانواده اش به خاطر علاقه وافر به روحانیت ، فرزند دیگرشان یعنی حجت الاسلام حاج سید غلامعلی مظهری را جایگزین نموده و به کسوت مقدس روحانیت مزین نموده اند . و با این اقدام مقدس چراغ علم و روحانیت را در خانه خود روشن وپر فروغ نگه داشتند .

الحمد لله ایشان تحصیلات عالیه را طی نموده  و علاوه بر تبلیغات معارف دین درقالب تدریس وخطابه  در پیروزی نهضت امام خمینی (ره)نقش مؤثری در منطقه ایفا کرده است .  وپس از پیروزی انقلاب خدمات خوبی درسیستم اجرایی منطقه ونیز سیستم قضا در گرگان و بهشهر وتنکابن ونیزاقدامات فرهنگی در سازمانهای تابعه وزارت کشاورزی نموده  و اکنون  از چهره های مؤثر در شهر کرج اند .  (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

48-حجت الاسلام شیخ قنبر ذاکری

حجت الاسلام شیخ قنبر ذاکری (معروف به ملا قنبر) فرزند ملا لطفعلی اهل کلاگرکلای زوارده ، روحانی بلند آوازه منطقه درعهد قاجار بود .

اوعالمی معروف ومقدس ومتقی بوده ومردم اورا به زهد وتقوی قبول داشته واورا  به دیانت و پایبندی به فرایض وآداب دینی باور داشتند .

تحصیلات حوزوی ودینی اودر محضر علمای منطقه بوده ومدرکی دال براینکه از حوزه های بزرگ مانند مشهد ، اصفهان ویا نجف تحصیل کرده باشد در دست نیست اما انسانی عالم به ویژه بسیار مقدس ومحبوب بود . فردی که از وجاهت اجتماعی بالا برخوردار بوده و  بزرگان وسردمداران منطقه برایش اُبَّهَت وعظمت قایل بودند .

اگرچه روحانی زاهد وفاقد مال ومنال دنیایی بود اما هر آنچه را که داشت بذل وبخشش می نمود به ویژه چشمه یی در حیاط خانه او بود که از آب خوشگوار وپرجریان برخوردار بود  به نحوی که علاوه بر شرب ، برای کشاورزی هم استفاده می شد وکشاورزان همجوار از آن برای مزارع خود بهره می بردند وبرای این چشمه حرمت وقداست خاص قائل بودند ومعروف بود  به  “چشمه ملا قنبر “وهنوز هم آن شُهره باقی است .

او که در سال 1247 در کلاگرکلا چشم به جهان گشود سر انجام درسال 1316هجری شمسی  پس از 69 سال عمر با برکت دار دنیا را درود گفت وبه لقای حق پیوست ودر آرامگاه سید خدیجه با مومنین مجاور شد ( تَغَمَّدَهُ اللهُ بِرَحمَتِهِ وَغُفرانِهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ علیجان ذاکری

حجت الاسلام شیخ علیجان ذاکری (معروف به “شیخ علیجان”) فرزند ملا قنبر اهل کلاگرکلای زوارده که تحصیلات خود را از علمای منطقه استفاده نموده وبا بضاعت علمی خود پاسخگوی مسایل دینی وشرعی منطقه بود.

او علاوه برتبلیغ مسائل دین ومعارف حقه اهل بیت (ع) به امور اجتماعی مردم نظیر اصلاح ذات البین وحل وفصل دعاوی و امثال آن هم می پرداخت .

او که درسال  1277 هجری شمسی  در آبادی کلاگرکلا به دنیا آمد سر انجام در تاریخ دوم بهمن 1351 چشم از جهان فرو بست وپس از هفتاد وچهار سال عمر بابرکت به دیدار پروردگار متعال شتافت ودر قبرستان سید خدیجه  جوار مومنین به ویژه پدر بزرگوار شان ساکن شد . رحمت واسعه خداوند کریم ورحیم نثار اوباد وقبر او منور به نور اهلبیت (ع) ….

یکی از فرزندانش به لباس مقدس روحانیت ملبس شد ؛ یعنی حجت الاسلام مرحوم شیخ محمد ذاکری که شرح حال او جداگانه مرقوم گردید . (زندگی او در عالم برزخ مشحون از رحمت پروردگار متعال باد .)

  • حجت الاسلام شیخ محمد صادق صادقی

حجت الاسلام شیخ محمد صادق صادقی معروف به “ملا محمد صادق” از روحانیون احمد کلا که در اواخر عهد قاجار می زیست .روحانی اهل فضل وعلم وخطابه  و فردی شجاع وذی نفوذ بودکه اربابان وکدخدایان منطقه از او می ترسیدند واز او حرف شنوی داشتند .

روحانی پرآوازه ومعروف که فساد وتباهی را برنمی تابید وبا قدرت امر به معروف ونهی از منکر می نمود .تاریخ ولادت وفوت او دقیقا معلوم نیست اما قبر او در امام زاده عباس قرار داشت که درباز سازی اخیر جزء صحن مسجد قرار گرفت .  (رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ )

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ عبدالخالق صادقی 

حجت الاسلام  شیخ عبدالخالق صادقی  فرزند ملا محمد صادق از روحانیون احمد کلا در سال 1280 هجری شمسی در احمد کلا به دنیا آمد وتحصیلات خود را در محضر علمای منطقه از جمله حاج شیخ عبدالصمد گرجی (ره) وآیت الله حاج شیخ حسین احمدی(ره) گذراند وهم زمان با تحصیل به تبلیغات دینی ونشرمعارف اهلبیت هم می پرداخت .

او عالمی وارسته  وزاهد بود که زندگی او به دشواری می گذشت اما توکل واعتماد به خدایش بسیار قوی ومحکم بود.او هم مثل پدر بزرگوارش انسانی صریح اللهجه بود ومنکرات را برنمی تابید وبه شدت نهی می کرد .

و او سرانجام  پس از 67 سال زندگی با برکت  در سال 1347 دار دنیا را درود گفت وبه لقای حق شتافت ودر قبرستان امام زاده عباس مجاور پدرشان مدفون گردید که در باز سازی اخیر جزءصحن مسجد قرار گرفت ( تَغَمَّدَهُ اللهُ تَعالی بِرَحمَتِهِ  وَغُفرانِهِ )

 

 

  • حجت الاسلام شیخ محمد ذاکری زواردهی

او فرزند علی اصغر واز نوادگان مرحوم حجت الاسلام شیخ علیجان (ره)که در سال 1326 در آبادی کلاگرکلا از خانواده مومن و متدین چشم به جهان گشود و تحصیلات خود را تا ششم ابتدایی در مدرسه آهنگرکلای بزرگ گذراند وبا تشویق خانواده و نیز دایی خود بر آن شد تا وارد علوم حوزوی گردد.

ابتدا وارد حوزه علمیه پاشا امیر (سید نظام الدین ) شده و به مدت دو سال از محضر حضرت آیه الله حاج شیخ محمد احمدی تلمذ نموده و تابستانها هم از حوزه حاج شیخ موسی استفاده می کرد.

بعد از آن قصد حوزه کوهستان رستم کلا که در آن روزگار از کیفیت علمی بالایی برخوردار بود نموده و مدت یکسال در آنجا ماند و سپس به حوزه علمیه مشهد رفت و یک سال در آنجا ماند اما بخاطر کیفی تر بودن حوزه علمیه قم رهسپار قم شد  و دو سال هم در آنجا به تحصیل علوم آل محمد پرداخت اما اجل او را مهلت نداد و در سن18 سالگی دار دنیا را بدرود گفت.

او از نظر ملکه نفسانی فردی خوش اخلاق و نیک سیرت بود و انسان مهربان و پرهیزکار و از محرمات به شدت پرهیز داشت. فساد و گناه را برنمی تابید و به جد با آن مبارزه می نمود و اهل امر به معروف و نهی از منکر بود. از شهریه و بیت المال استفاده نمی کرد و می گفت تا پدرم به من کمک می کند از شهریه استفاده نمی کنم . اهل نماز شب و تقید به مسجد بود و هم زمان با تحصیل ، تبلیغ هم می کرد و سخنران خوبی بود.

وی در سال 1344 شمسی طی یک بیماری به لقای حق پیوست ودر آرامگاه کلاگرکلا  مجاور مومنین گردید . (منت ورحمت خداوند غفور و رحیم براو باد .)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شیخ تقی رضانژاد

حجت الاسلام شیخ تقی رضانژاد (معروف به شیخ تقی) اهل امیرده واز بیت علم وروحانیت فرزند حجت الاسلام شیخ رضاعلی( رِضوانُ اللهِ تَعالی عَلَیهِ ). که در زمان خود عالمی بزرگ ومتقی وبسیار پرهیز گار بود.

ایشان تحصیلات خود را از مکتبخانه آغاز وبرای ادامه تحصیل به مدرسه صدر بابل اعزام وبه تحصیل علوم مقدماتی  از محضر علمای وقت پرداخت اما به خاطر شرایط حاکم بر زندگی ناچار شد به آبادی خود برگرددواز آن پس به مطالعه معارف دینی وتبلیغ تعالیم اسلامی به پردازد وعمر خود را در این مسیر سپری نماید .

او علیرغم تحصیلات نا تمامش فردی عالم وآگاه به مسائل دینی بوده وپاسخگوی سؤالات شرعی مومنین بوده است  . و کنار وظائف تبلیغی به کسب معیشت زندگی هم می پرداخت تا از بیت المال کمتر استفاده کند یا هیچ استفاده نکند واز این رو دارای مزارع ومراتع وحشم وغنم بود واز این طریق امرار معاش می نمود .

فردی عابد بود وبه دعا وتلاوت قرآن وذکر و عبادت به ویژه نماز خیلی اهمیت می داد وعلیرغم اینکه از عمامه کمتر استفاده می نمود اما با همان عبا وقبا برای مردم پیشنمازی می نمود . اگر چه بسیار کم سخنرانی می کرد اما پاسخگویی اش به سؤالات شرعی کم نبود .

علاوه بر این به مسایل اجتماعی نظیر انجام عقد ازدواج ، اصلاح ذات البین ، دستگیری مستمندان ،  نوشتن اسناد ملکی ومالی وامثال آن هم می پرداخت . انسانی خوش نام ، وجیه المله ، محبوب ، مورد اعتماد واعتبار بود وامضای او خیلی اعتبار داشت وآحاد جامعه تلاش می نمودند تا اسناد مالی وملکی شان ممهور به مهر وامضای او باشد وامضای او بر اعتبار آن سند می افزود .

او که در سال1274 هجری شمسی در آبادی معروف امیر ده به دنیا آمد سر انجام درتاریخ 2/9/1367 در سن نود وسه سالگی به دیار باقی شتافت وبه دیدار معبود خود نایل آمد.

(رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَحَشَرَهُ مَعَ اَولِیائِهِ )

خداوند متعال به این بزرگوار لطف ویژه نموده و یکی از نوادگانش را به کسوت مقدس روحانیت درآورده است ؛ یعنی حجت الاسلام والمسلمین  دکتر حاج شیخ عزالدین رضا نژاد که با این کار بیت علم وعالمی را در این دودمان امتداد بخشید . او الحمد لله امروز ازچهره های حوزوی ودانشگاهی است و محقق قوی ونیرومند و دارای تالیفات متعدد وصاحب کرسی درس وتحقیق وعهده دار تربیت صدها محقق وپژوهشگر می باشد ( وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

  • حجت الاسلام شهید شیخ حسنجان عباس تبار

حجت الاسلام شهید شیخ حسنجان عباس تبار فیروزجایی فرزند حاج صادق از طائفه بزرگ فیروزجا که در سال 1342  هجری شمسی از یک خانواده بسیا رمومن ومتدین در لتلار کوهپایه سرا چشم به جهان گشود وتحصیلات ابتدایی خود را در دبستان جامی گلوگاه وراهنمایی را در مدرسه مهدیه اسلامی پاشا امیر (سید نظام الدین)  ودبیرستان را در مدرسه آیت الله طالقانی گذراند.

به خاطر علاقه ویژه به علوم حوزوی وکسوت مقدس روحانیت  وارد حریم دروس حوزه شده ونخست در سال 1362 وارد حوزه علمیه رستمکلای بهشهرگردید وپس از مدتی به مدرسه علمیه قوچان وپس از اقامت کوتاه روانه حوزه علمیه قم مدرسه رسالت گردید.

وتا سال 1365 توانست مقاطعی از علوم مقدماتی را پاس نماید ودر همین سال با اجازه خانواده ومدرسه موفق به حضور در جبهه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شد و با برادرش حجت الاسلام  شیخ علی اکبر عباس تبار به نوبت جا به جا می گردید یعنی گاه او وگاه این به نوبت به جبهه تردد می نمودند ودر این فواصل دو مرحله در عمیات شرکت نموده که در عملیات کربلای پنج تاریخ 14/12/1365  به درجه رفیع شهادت نایل آمد . البته قبلا یعنی سال 1364 یک ماه آموزش نظامی در منجیل دیده وپس از اتمام آموزش عازم جبهه کردستان شده ومدت چهار ماه را در مقابله با اشرار گذرانده است .

اوانسانی خوش اخلاق ، متدین  ، فعال در بسیج ، اهل عبادت وتقوی ، اهل تهجد ونافله شب وچهره متین وموقر ، مخلص وصافدل وپاک سرشت بود . عنصری زحمتکش وخدمتگذار بوده وازکار خسته نمی شد . به دنیا توجهی نداشت ودنیا با همه جلوه های مادی اش نتوانست بر اوحاکم شود بلکه به عکس جاذبه های آخرتی وارزشهای دینی وانقلابی بر زندگی او متجلی بود  واز این رو بود که قبل از رفتن به جبهه قبر خودرا در آرامگاه درویش سر کوهپایه سرا معین کرده بود .

او سالها مفقود الاثر بود تا اینکه در سال 1375 پس از ده سال  پیکر مبارکش به وطنش باز گشت ودر آرامگاه یادشده در محل تعیین شده توسط خودش آرام وقرار گرفت ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَرَفَعَ َدَرَجَتَهُ وَاَسکَنَهُ فی جَنّاتِ النَّعیمِ )

البته پس از شهادتش برادر ارجمندش حجت الاسلام شیخ علی اکبر عباس تبار به کسوت مقدس روحانیت در آمده وراه اورا ادامه داده واز روحانیون با کفایت  که در سیستم قضای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایفای نقش می نماید   (وَفَّقَهُ اللهُ تَعالی لِمَرضاتِهِ)

 

 

 

 

 

  • حجت الاسلام شهید شیخ حسینعلی جعفری

حجت الاسلام شهید شیخ حسینعلی جعفری اهل افرابن گلوگاه بند پی از خانواده مومن ومتدین چشم به جهان گشود وتحصیلات خود را تا دوم دبستان در مدرسه ……….  سپری نمود آنگاه توسط پدر بزرگوارشان حاج رمضانعلی جعفری به حوزه علمیه شهید امیری پاشا امیر برده شد تا تحصیلات علوم حوزوی ودینی را آغاز نماید .

علیرغم مخالفت مدیر محترم مدرسه نسبت به گزینش و جذب ایشان به مدرسه  به دلیل سن کم شان اما با در خواست و اصرارجدی  پدرشان به ناچار پذیرفته می شود وبا خوشحالی وخورسندی مشغول درس شده وحدود چهار سال هم در مدرسه فوق تحصیل می نماید  وآنگاه جهت ارتقای مدارج علمی خودقصد حوزه بالاتر می نماید که به قم اعزام وسه سال هم در مدرسه امام حسن عسکری (ع) به تحصیل می پردازد .

تحصیلات او مصادف شد با ایام دفاع مقدس ومقابله با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران  که با اجازه خانواده ونیز اجازه مدرسه به جبهه رفته و پس از مدت کوتاهی  در عملیات فتح مهران شرکت نموده و به پیروزی می رسند ؛ اما بعدا که عملیات جمع آوری مین ها آغاز شد در یک شبی که مشغول جمع آوری مین بودند در حمله موشکی دشمن به منطقه مین گذاری شده همراه با دیگردوستان طلبه به شهادت می رسد .

او فردی متقی وپرهیزگار ، مقید به حلال وحرام واهل عبادت ونافله شب ومقید به تلاوت قرآن بود وکسی بود که آن صفای نفس نوجوانی را حفظ نموده ودنیا نتوانست بر او مسلط شود وعالم آخرت را بر عالم دنیا ترجیح داد .

ایشان به ارزشهای دینی  پایبند بود ، احترام به والدین را پاس می داشت وبه امام وانقلاب عشق می ورزید وبا آنکه پس از فتح مهران ایشان وچند نفر دیگر به زیارت مشهد تشویق شده بودند اما او جبهه را بر زیارت ترجیح داد وماند وشبها تا دل شب به جمع آوری مین ها می پرداخت تا اینکه به فیض شهادت نایل آمد .آری ” هر گل که بیشتر به چمن می دهد صفا  گلچین روز گار امانش نمی دهد .”

خلاصه او که در سال 1347 در افرابن از آبادیهای اطراف گلوگاه بند پی به دنیا آمد سر انجام پس از هیجده سال زندگی صادقانه ومومنانه در تاریخ5/5/1365هجری شمسی در عملیات جمع آوری مین پس از فتح وباز پسگیری شهر مهران به شهادت رسید ودر آرامگاه این آبادی قرار وآرام گرفت وزینت بخش آن آرامگاه شد ( رَحِمَهُ اللهُ تَعالی وَرَفَعَ دَرَجَتَهُ  وَرَحِمَ والِدَیهِ )

 

 

 

 

 

  • حجه الاسلام شیخ زین العابدین تدینی لِهی

حجه الاسلام شیخ زین العابدین تدینی لِهی فرزند آقا داش اهل امام زاده رضا (ع) و از روحانیون معروف و مشهورمنطقه ونیز مورد احترام خاص اهالی بوده است .

تحصیلات خود را از مدرسه قهاریه بابل آغاز و از محضر حضرت آیت الله حاج شیخ محمد باقر اشرفی بهره برده و آنگاه به نجف اشرف رفته و از محضر بزرگان ، آیات و اساتید وقت استفاده نموده و با اخذ اجازات از برخی مراجع بزرگ وقت به زادگاه خود برگشت .

او در میان مردم معروف به « حاج شیخ » بوده و مردم او را عالمی فاضل و چهره ای متدین می دانستند . و به خاطر همین دیانت و پاک منشی و زهد و عبادت ، برخی از بزرگان اسم وفامیلی اورا تبدیل به احسن نمایند  از این رو هنگام اخذ شناسنامه به پیشنهاد برخی بزرگان منطقه و با اجازه او نام و فامیلی او را عوض نمودند چون نام اومهدی قلی و فامیلی او رحیمی از دودمان بزرگ و معروف رحیمی بود که با اجازه او نام او را به خاطر کثرت عبادت وکثرت تقید به امور دینی زین العابدین و فامیلی او را تدینی نهادند که به همین نام و فامیلی معروف شد .

او پس از برگشت از نجف به تبلیغ دین پرداخت و علاوه بر سخنرانی ، پاسخ به سوالات شرعی و اقامه جماعت به امور اجتماعی مردم از قبیل اصلاح ذات البین ، رسیدگی اموال و تقسیم ارث ، و اجرای عقود وایقاعات هم می پرداخت و دارای دفتر ازدواج و طلاق رسمی هم بود.

گفته می شود به خاطر عشق و علاقه وافر به اهل بیت علی الخصوص حضرت سید الشهدا بخشی از زمین  مزروعی و مرتعی خود را وقف خاندان پیامبر (ص) نمود .

او که در تاریخ مرداد 1282 در شاهزاده رضا ( امام زاده رضا (ع) ) به دنیا آمد سرانجام در 1/5/1333 در سن پنجاه و یک سالگی دار دنیا را درود گفت و با بدرقه با شکوه مردم در قبرستان امام زاده رضا آرام و قرار گرفت و همجوار این امام زاده عظیم الشأن شد . قبر این عالم بزرگوار فعلا زیر پله سقا خانه قرار گرفته و آثاری ندارد . (رَحمَتُ اللهِ وَرِضوانُهُ عَلَیهِ)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم :

 

چهره های غیر معروف

 از گذشتگان

 

 

 

 

 

 

چهره های غیر معروف از گذشتگان

مقصود از چهره های غیر معروف ، تعدادی از علمایی هستند که در گذشته دور به ویژه عصر قاجار در منطقه شرق بند پی می زیستند و اطلاعات کافی ومستند از آنها در دسترس نبوده و نیست اما کلیاتی از وضعیت شان از این وآن شنیده یا دیده شد بخصوص ذکر تعدادی از این بزرگواران  در کتاب وزین ” بندپی” مرقوم ومذکور آمد که از قضا همین دستمایه ای شد تا شرحی کوتاه ازآنان   به این کتاب اضافه شود ؛ بدین امید که  کنکاشگربعدی که دلسوز وفعال وپر انرژی ودارای فرصت کافی باشد بتواند  بااستفاده از این مختصر ، مشروح مستند ،  فراهم آورد وحق سخن را ادا کند. انشاءالله. اکنون فهرستی از این بزرگواران :

  •  ملا سلیمان فیروزجایی حاجی

ملا سلیمان فیروزجایی فرزند ملا فضلعلی از علمای متقدم که در فیروزجا سکونت داشت . وی جد بزرگ خاندان احمدی ها است . در 1098 در گذشت. سنگ مزارش در محوطه سقا نفار فیروزجا پیدا شدکه اکنون نیز بر گوشه یی از آن نصب است . 1( کتاب بندپی ص637 )

  •  شیخ فضلعلی فیروزجایی حاجی

شیخ فضلعلی فیروزجایی فرزند ملاسلیمان ازعلمای متقدم است .که در قرن یازدهم هجری قمری در فیروزجا می زیست برخی از دست نوشتهای وی در نزد نوادگانش موجود است. 2 (کتاب بندپی ص637)

  • شمس الدین محمد مازندرانی

شمس الدین محمد مازندرانی فرزند محمدزمان مازندرانی از علمای متقدم که در قرن دوازدهم هجری قمری در فیرووزجا می زیست. در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نسخه یی خطی باشماره ی 901 اهدایی محمد صادق طباطبایی) موجود می باشد که در حاشیه این کتاب در دو جا آمده است : ” مالکه وصاحبه شمس الدین محمد ابن محمد زمان ” 11234 ودیگری در قریه فیروزجا قلمی گردید . شهر ذیحجه الحرام 1181 ”  این کتاب مجموعه یی از رساله ادبی ودینی است . ( کتاب بندپی ص637)

  • ملا بابای فیروزجایی

ملا بابای فیروزجایی از روحانیون عصر ناصری وساکن فیروزجا بود که میرزا اسماعیل خان حلالخور تولیت 60 جزوه ی قرآنی وقف شده خود را در1272 هجری قمری به او سپرده بود . در وقف نامه درباره او آمده است :”عالی جناب مستغنی القاب حاجی ملا بابای فیروزجایی.”

این مجموعه  ی قرآن در سقا نفار فیروزجا موجود است . از نوادگان اوحاج شیخ ابوالقاسم تباری (متوفای 1364 شمسی) است که از روحانیون منطقه ی فیروزجا بود. (کتاب بندپی ص640)

  • ملا محمد اسماعیل فیروزجایی

ملا محمد اسماعیل فیروزجایی  فرزند ملا جانعلی داغمچی در اواخرعهد قاجار در کاشیکلا زاده شد تحصیلات ابتدایی را در منطقه نزد جد مادری خود ( آخوند ملارضاقلی فیروزجایی) پدر وعلمای دیگر آموخت سپس به بابل عزیمت نمود واز محضر اساتید آنجا بهره ها برد . او پس از فراگیری علوم اسلامی به زاد گاه خویش باز گشت وبه تعلیم وتزکیه مشغول بود.سرانجام در1325هجری قمری در گذشت. (کتاب بندپی ص640)

  • ملا جعفر قلی فیروزجایی

ملا جعفر قلی فیروزجایی فرزند ملا یعقوب ونوه دختری آخوند ملا رضاقلی در روستای کاشیکلا به دنیا آمد پس از فراگیری مقدمات تحصیل نزد جد خود به بابل عزیمت کرده از محضر علمای شهر به ویژه شیخ کبیر به آموختن پرداخت وپس از تحصیل به زادگاه خود باز گشت وبه تعلیم وترویج شعائر اسلامی مشغول شد تا اینکه در 1336هجری قمری در گذشت ودر زادگاهش به خاک سپرده شد .  بخش وسیعی از منطقه ییلاقی موزیرج شیخ موسی توسط ایشان وقف امور مذهبی وخیریه شد . در وقفنامه ی یادشده که تاریخ آن 1319 قمری است از او به عنوان عمده العلماءالعظام وزبده الفقهاء الکرام یاد شده است .این وقفنامه با مهر شیخ کبیر ودیگر علمای اعلام منطقه مورد تایید قرار گرفته است . (کتاب بندپی ،ص 442)

  • آخوند ملاحیدر علی پاشا

آخوند ملاحیدر علی پاشا فرزند درویش علی اکبر متولی باشی آستان سید نظام الدین پاشا امیر بود .وی پس از تحصیلات علوم دینی متولی موقوفات آن آستان شد . سعید العلمای بار فروشی در 1268 در تایید او می نویسد : ” جناب آخوند ملا حیدرعلی از صالحین است . البته حضرات اهالی آن حدود خصوصا بزرگان آن ولایت در مراعات احترام واحقاق حق آخوند در تولیت معصوم زاده لازم التعظیم مسامحه ننمایند .وکمال احترام را مرعی دارند . فرزند او ملا اکبر بعد از او تولیت را درسال1298برعهده گرفت .

(کتاب بندپی 644 )

  • شیخ محمد تقی فیروزجایی

شیخ محمد تقی فیروزجایی معروف به “گته شیخ تقی”  فرزند شیخ علی در اواخر قرن سیزدهم می زیست .جدش بنا به دعوت عبدالحسین خان سرتیب از فیروزجا به بورا کوچید تا در مدرسه اش به وعظ وتدریس به پردازد او نیز در همانجا زندگی می کرد وملا جعفر قلی فیروزجایی دامادش بود. (کتاب بندپی 644 )

  • ملا علی اکبر فیروزجایی

ملا علی اکبر فیروزجایی فرزند ملا جانعلی داغمچی است که پس از تحصیلات مقدماتی در منطقه وبابل به اصفهان  عزیمت کرد ونزد علمای آنجا مشغول فراگیری علوم دینی شد وپس از مدتی با دریافت اجازه ی امور شرعی از علمای اصفهان به بندپی باز گشت .ملا علی اکبر در میان سالی در بیست وچهارم شعبان  1337 هجری قمری  در گذشت ودر جوار بنای قدیمی مزار حاج شیخ موسی به خاک سپرده شد . (کتاب بندپی 644 )

  • ملا فرج الله صورتی

ملا فرج الله صورتی فرزند ملابابا از روحانیون عصر ناصری که ساکن روستای صورت بود  .نسخه خطی مجالس روضه به خط ایشان به تاریخ نگارش 1297 قمری موجود می باشد .

(کتاب بندپی 645 )

  • ملا حاج آقا فیروزجایی

ملا احمد علی مشهور به ملا حاج آقا فرزند ملا شیخ علی وپدر آیت الله شیخ حسین احمدی حاجی (معروف به شیخ حسین مجتهد) بود . پس از تحصیلات مقدماتی در فیروزجا به بابل آمد ودر محضر علمای آنجا به ویژه ملا محمد اشرفی به تحصیل مشغول شد وبه درجه ممتاز علمی رسید پس از آن به زادگاه خود بر گشت وبه ترویج وتبلیغ مفاهیم اسلامی مشغول شد .او هفت نسخه خطی قرآن را با خطی زیبا نوشته بود

(کتاب بندپی 645 )

  • شیخ محمد مجتهد لداری

شیخ محمدمجتهد لداری فرزند سلیم از روحانیون عهد قاجار واهل روستای لدار بود وی سالیان بسیاری در بابل سکونت داشت واز علمای صاحب فتوا بود .  ( کتاب بند پی ص 647)

  • آخوند ملا رضاعلی تیر بندی

آخوند ملا رضاعلی تیر بندی فرزند کربلایی حسینقلی در سال 1244 شمسی در روستای امیر ده بندپی شرقی به دنیا آمد او پس از کسب برخی معلومات مقدماتی در منطقه به جهت فراگیری تحصیلات عالیه به بابل عزیمت کرد . وسالها از محضر بزرگان واساتید مدرسه صدر بهره برد تا اینکه به مدارج والای فقه ومعارف نایل شد. او مدتی درهمان مدرسه به تدریس مشغول بود سپس به زادگاه خویش باز گشت . سرانجام در سال 1301شمسی در گذشت ودر حرم امام زاده شاه زاده رضا (ع (بندپی)به خاک سپرده شد .شیخ تقی رضا نژاد (1366-1274 ) از روحانیون مشهور منطقه فرزند او بود ( کتاب بند پی ،ص647)

او روحانی فاضل وزاهد بود  به دنیا اعتنایی نداشت واز شهرت وآوازه پرهیز داشت ومایل بود کمتر در جامعه مطرح شود ویا از او تمجید وتعریف گردد ویا حتی گاه چهره او شناسایی گردد ولذا اگر قصد جایی می نمود عبا را برسر می کشید وصورت او کمتر دیده می شد تا نشناسند وتجلیل نکنند . البته در محافل ومراسم ، رفتار عادی ومعمولی داشت تا اگر کسی از او سؤالی و مطلبی داشت بتواند به پرسد .

آوازه قداست وپاکی او هنوز بین مردم منطقه وسالمندان معروف ومشهور است .

  • شیخ محمد حسن ناطقی

شیخ محمد حسن ناطقی از طائفه فیروزجایی بود که در اواخر عهد قاجار می زیست . اوتحصیلات مقدماتی را نزد علمای منطقه وبابل فرا گرفت سپس جهت کسب مدارج بالاتر در علوم اسلامی به عتبات عالیات عزیمت کرد وپس از دریافت اجازه امور شرعی از علمای آن حوزه به زادگاه خویش باز گشت وبه تبلیغ وترویج معارف اسلامی مشغول شد . او مدتی را در مشهد سپری کرد . فرزندش ملا آقا محمد نیز از علمای فاضل منطقه بود .(  =   ص 648)

 

  • حجت الاسلام سید علی تَهَم

حجت الاسلام سید علی تَهَم (معروف به حاج آقا علی)از روحانیون پوستکلاواز سادات جلیل القدر واز چهره های شناخته شده درمنطقه بند پی وییلاق نشل  بود که در اواخر دوره قاجار واوایل دوره پهلوی می زیست . روحانی شجاع وخوش بیان وخوش فهم واهل فضل وعلم واز چهره های نافذ بین بزرگان بود .

اوکه تاریخ ولادت وفوت او دقیق معلوم نیست وبا توجه به اسناد موجود در دست نوادگان او ، در اواخر عهد قاجار واوایل پهلوی می زیست سر انجام در یلاق نشل دار دنیا را وداع گفت ودر قبرستان امیر شریف نشل به خاک سپرده شد .

( رحمه الله تعالی وحشره مع موالیه)

نوه او سید علی تهم معروف به سید حاج آقا فرزند سید جلال ونبیره او سید داود جلالی فهمی فرزند سید علی  روحانی بودند که وصف شان در این کتاب آمده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم

 

جامعه روحانیت بندپی شرقی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جامعه روحانیت بندپی شرقی

جامعه روحانیت  بندپی شرقی ، بدون وابستگی به هیچ یک از جناحهای کشور، از سال پیروزی انقلاب اسلامی در بخش بند پی شرقی  تأسیس شد . این جامعه نه وابسته به جناح جامعه روحانیت ونه وابسته به مجمع روحانیون کشور بود بلکه خود یک جامعه مستقل و با هدف وحدت وانسجام بیشتر روحانیون منطقه و پیگیری مسائل اجتماعی ومردمی منطقه به همت حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی (دامت افاضاته) به وجود آمد وماهانه یک بار تشکیل جلسه می داد .

از آنجائیکه این جامعه مربوط به همه روحانیون منطقه بود ، همه روحانیون ساکن در منطقه  می بایددر جلسه جامعه که ماهانه تشکیل می شد شرکت  نمایند واما آن دسته از روحانیون منطقه که به هر دلیل  در خارج منطقه  مثل قم وتهران ویا جای دیگر زندگی وخدمت می نمودند مجبور به شرکت نبودند بلکه مخیر بودند ؛ یعنی هر وقت به منطقه می آمدند و دوست می داشتند که در جلسه شرکت کنند  شر کت می کردند .

این جامعه که ماهی یکبار تشکیل جلسه می داد  هر نوبت یکی از اعضاء، میزبانی آن را بر عهده می گرفت .از این رو این جامعه  ، محل و جای ثابت نداشت واکنون هم که چهل سال از تاسیس آن می گذرد بدون مکان ثابت وبدون دفترمستقر  ، به کار خود ادامه می دهد .

این جامعه آثار وبرکات خوبی داشت وعلاوه بر اتحاد وانسجام روحانیون  خدمات قابل توجهی هم به منطقه  ارائه نمود  ؛  به ویژه اوایل پیروزی انقلاب که بسیاری از عمران و آبادی منطقه و راه اندازی نهاد ها و ارگانهای منطقه برآمده از همان جلسات است ؛ از جمله تاسیس جهاد سازندگی ، کمیته امداد ، نهضت سوادآموزی، دادگاه، مجتمع فرهنگی هنری امام خمینی (ره)، جاده های مناطق ییلاقی، پل های مهم، به ویژه جاده طولانی فیروزجا، آسفالت جاده بندپی، و نیز پیگیری ایجاد بخشداری در بخش شرق بند پی ؛ البته همه اینهاوامثال آن با همت  و اراده وپشتکار حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی  مهدوی (حفظه الله تعالی) بوده که  ایشان در آن زمان در مسئولیتهای مختلف از جمله یک دوره نمایندگی مردم منطقه در مجلس شورای اسلامی بود ، صورت پذیرفت .

این جامعه دارای اساسنامه  بوده وهست واز این رو دارای رئیس ،  دبیر ومنشی بوده وهر کدام با رأی اعضاء به مدت معین تعیین می شدند .  ظرف این چهل سال ریاست آن بر عهده حضرت آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی ( دامت افاضاته )  بوده ودبیری آن بر عهده حجت الاسلام مرحوم حاج سید نظام الدین موسوی(ره) وبعد ازایشان به حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ ابوالمحامد نجفی ( سلمه الله )واگذار گردید .

اعضاءمحترم با اطلاع  قبلی چه مکتوب وچه تلفنی دعوت می شدند وهمه اعضاء مقید بودند در موعد مقرر در جلسه شرکت نمایند هرچند راه شان دور باشد . و به همین جهت اگر جلسه در ییلاق تشکیل می شد افراد ساکن در قشلاق ویا به عکس اگر جلسه در قشلاق برگذار می گردید افراد ساکن در ییلاق  شرکت می  کردند وهمچنین اگر همین جلسه در فیروزجا و یا احیانا به هر دلیل در شهر تشکیل می گردید همه موظف بودند که حضور یابند وشرکت همه الزامی بود .

این جلسه باحضور اکثریت اعضاء رسمیت می یافت وحضور غیر روحانی در آن ممنوع بود . ومحتوای جلسه به شرح زیر صورت می پذیرفت :

1-تلاوت چند آیه از قرآن کریم

2-ذکر حدیث توسط رئیس محترم جلسه

3- بیان اخبار وحوادث منطقه

4- تحلیل حوادث مهم کشور

5- مصوبات نسبت به مسائل مهم منطقه

  • تعیین افراد خاص برای اجرا ء وپیگیری مصوبات وگزارش نتیجه در جلسه بعدی.
  • چند دقیقه ذکر مصیبت اهل بیت در صورت تلاقی جلسه با ایام شهادت معصومین (ع
  • پذیرایی.
  • ضمنا مقرر شده بود که اعضاءمحترم ماهانه مبلغی بابت قرض الحسنه (داخلی) پرداخت کنند تااگر احدی از اعضاء ، نیازمند به مبلغی ضروری گردید بتواند به صورت وام (اقساطی) دریافت کند که البته  این مهم  همچنان ادامه دارد و  دریافت قسط وپرداخت وام به نحوی  پایان بخش جلسه بود و هست .

این جلسات اکنون هم مانند گذشته ادامه دارد. خداوند متوفیان این جامعه را مشمول رحمت خاصه اش فرموده و  به اعضاء محترم حاضر طول عمر با برکت همراه باخدمت عنایت فرماید .

شایسته است یادی شود از اعضاءمحترمی که در جلسات شرکت می کردند واکنون دنیا را وداع گفته و میهمان محضر ربوبی حق تعالی هستندوجهت تجدید خاطره بل تجلیل وتکریم یادشان اسامی شان  فهرست گردد :

  • مرحوم حجت الاسلام حاج سید نظام الدین موسوی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج سید عقیل موسوی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج سید داود فهمی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج سید هاشم مظهری
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ قربانعلی معافی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی اصغر احمدی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ غلامعلی ملاتبار
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ محمد آقا ملا تبار
  • مرحوم حجت الاسلامحاج شیخ محمد ابراهیم نجار
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ کریم الله خواجه تبار(حسن زاده)
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ حسن احمدی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ احمد احمدی
  • مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ غلامرضا امیری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل چهارم :

 

 حوزه های علمیه بند پی شرقی

 

 

 

 

 

 

 

 

  • حوزه علمیه پاشا امیر

تاسیس حوزه علمیه و تربیت طلاب از زمانی آغاز شد که حضرات آیات حاج شیخ حیدر مهدوی و حاج شیخ حسین احمدی و حاج شیخ محمد احمدی پس از سپری نمودن دوران تحصیلات عالیه  به منطقه برگشتند و کار تبلیغ و نیزتعلیم و تربیت طلاب را شروع کردند.

نخست علاقمندان به علوم حوزوی و دوست داران کسوت روحانی از جای جای منطقه به ویژه قسمت فیروزجاه به خانه آیات یاد شده به ویژه آیه الله حاج شیخ حیدر مهدوی می رفتند و با اجازه شان درس خود را شروع می کردند.

با توجه به اینکه هنوز مدرسه علمیه یی تاسیس نشده بود به نا چار  هرکدام از طلاب در  خانه  و یا اتاقی راکه از اهالی پاشا امیر(سید نظام الدین) ویا در محله کوهپایه سرا  به صورت اجاره یا رایگان گرفته بودند ساکن می شدندوپنجشنبه وجمعه به آبادی خود برمی گشتند ودوباره شنبه سر درس حاضر می شدند  . درواقع خانه های علمای یادشده کلاس درس شان ومحله  پاشا امیر وکوهپایه سرا  مدرسه شان بود . یعنی خانه های این بزرگواران  هم محل مراجعه مومنین و محتاجین بود و هم محل تدریس و تربیت طلاب.

تا اینکه در سال 1327 شمسی با اشاره جناب آقای حاج محمد فیروزی که خود انگیزه بسیار قوی در عمران و آبادی منطقه داشت و به فرهنگ وتمدن وعلم وپیشرفت بخش بندپی حساس وعلاقمند بود وگامهایی هم در این مسیر برداشت  ، جناب آقای حاج سیف الله امیری که خود از بزرگان و خیرین منطقه بود ، اقدام به تاسیس حوزه علمیه در حد 7 حجره در پاشا امیرکنار مزار امامزاده سیدنظام الدین نمود و همچنین  پنج هکتار زمین کشاورزی را  هم وقف آن نمود تا به نحوی هزینه های جاری حوزه تامین گردد و مسئولیت آن را به حضرت آیه الله حاج شیخ محمد احمدی سپرد، و با این اقدام تعلیم و تربیت طلاب ، شکل تازه ای به خود گرفت و وضعیت طلاب سامان مناسبی یافت  .[12]

اینجا بود که مسئله ثبت نام طلاب ، برنامه درسی ، ورود وخروج طلاب  و شبانه روزی شدن شان ، شاکله خاص پیداکرد وتحصیلات طلاب  نظم ونسق یافت .

این حوزه به تدریج هویت یافت ونام و نشان پیدا کرد تا جایی که طی نامه یی از حضرت آیت الله العظمی بروجردی ( اعلی الله مقامه الشریف ) سند تایید دریافت شد  به نحوی که یک حوزه رسمی گردید وبه طلاب آن ، برگ معافیت تحصیلی می دادند ؛ یعنی مهر وامضای آن معتبر بود . مثلا فهرست طلاب مشمول را می نوشتند وبا تایید آیت الله حاج شیخ محمد احمدی ( ره) ومهر وامضای نهایی آیت الله حاج شیخ حیدر مهدوی ( ره ) به نظام وظیفه وقت ارائه ونظام وظیفه برگ معافیت تحصیلی  صادر می نمود .

ازهمین حوزه ، طلاب برای ارتقای تحصیل خود به قم ویا نجف اعزام وتحصیلات تکمیلی خود را در آن دو حوزه بزرگ ومهم سپری می کردند  که انشاءالله در آتی طلابی را که از این حوزه  واز این بخش بندپی به قم ونجف رفته بودند را در شرح حال شان ذکرخواهیم کرد .

پس از فوت آیت  الله حاج شیخ محمد احمدی ، تولیت حوزه به حضرت حجه الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد علی امیری )سلمه الله تعالی( واگذار گردید.

ایشان  علی رغم اینکه در قم استقرار داشت  مجبور می شد  عمده وقت خود را دراین حوزه سپری نماید وسالها تردد می کرد تا اینکه ناچار گردید به صورت دائم  در منطقه مستقر گردد واز نزدیک  به صورت مستمر در خدمت حوزه با شد و چنین شد ودر اداره این حوزه خدمات خوبی انجام و زحمات زیادی را متحمل گشت .

تا اینکه توانستند این حوزه را تبدیل به احسن کنند و از این رو زمینی را به مساحت 1200 مترتهیه و ساختمانی را در دو طبقه با همه نیازمندیها اعم از حجره، کتابخانه، سالن اجتماعات، و مَدرَس و امثال آن بنا نمایند. البته هنوز کامل نگردیده و فاز دوم آن هم در حال ساخت است که امید است به زودی تکمیل شود.

ونیز توا نسته این حوزه را به حوزه علمیه عظیم قم متصل  وآنرا به یکی از حوزه های رسمی کشور تبدیل نماید وبرنامه های جاری حوزه های رسمی کشور را در این حوزه اجرا نماید  .

امروز این حوزه دارای برنامه درسی ودارای مدیریت قوی وده ها طلبه واساتید معتبر وتاییدشده حوزه وبا نظم و نسق خاص همراه با گزینش ورودی وآزمونهای داخلی ورسمی به کار خود ادامه می دهد . امید است آینده درخشانتری در پیش داشته باشند .

یاد آوری این نکته لازم است که سرمایه اولیه ساخت این حوزه ازمال شهید بزرگوار  شهید محمد حسن امیری فرزند حجت الاسلام حاج شیخ محمد علی امیری  بود و با همان سرمایه شروع وبا کمک شورای عالی مدیریت حوزه علمیه قم  و با پیگیری حجت الاسلام قاسمی به اتمام رسید . بدین ترتیب بود که این مدرسه به نام ” شهید حاج محمد حسن امیری ” نامگذاری شد . (رَفَعَ اللهُ تَعالی دَرَجَتَهُ وَحَشَرَهُ مَعَ مَوالیهِ)

 

شایسته بل زیبنده است طلبه هایی که از آغاز تا قبل از انتقال به جای جدید وارد این حوزه شدند یعنی از سال 1327 تا 1355 هجری شمسی  به ترتیب در این حوزه تحصیل نموده اند وهویت طلبگی شان در اینجا شکل گرفت (هرچند بعداً برای ارتقاءعلمی به جای دیگر رفتند ) ذکری به میان آید ؛ باشد که یادخیری از درگذشتگان این حوزه وتجدیدخاطره ای برای زندگان از آن باشد . انشاءالله.

طلاب سال 1327 تا1335

  • حجت الاسلام حاج سید نظام الدین موسوی
  • حجت الاسلام حاج سید اشرف الدین موسوی

3- حجت الاسلام حاج شیخ عبد الله رضاپور

4- حجت الاسلام حاج سید قوام موسوی

5- حجت الاسلام حاج سیدعقیل موسوی

6- حجت الاسلام حاج شیخ غلامعلی نجار

7- حجت الاسلام حاج شیخ محمدآقا نجار

8- حجت الاسلام حاج شیخ محمد ابراهیم نجار

9- حجت الاسلام حاج شیخ ابوالحسن احمدی

10- حجت الاسلام حاج شیخ احمد احمدی

10- حجت الاسلام حاج شیخ میرزاعلی باباگلتبار

11- حجت الاسلام حاج شیخ مهدی احمدی

12 – حجت الاسلام حاج شیخ کریم الله خواجه تبار حسن زاده

  • حجت الاسلام حاج شیخ ابوطالب نجار

 

طلاب سال 1336 تا 1347

  • حجت الاسلام حاج شیخ عیسی شاکری
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسین تباری
  • حجت الاسلام حاج شیخ سلیمان ملاتبار
  • حجت الاسلام حاج شیخ جلیل شاکری
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسن احمدی
  • حجت الاسلام حاج شیخ احمد حسین زاده (مازنی)
  • حجت الاسلام حاج شیخ ……ذاکر الحسینی
  • حجت الاسلام شیخ محمد ذاکری
  • حجت الاسلام حاج شیخ جعفر الهی
  • حجت الاسلام سید روح الله رمضان زاده موسوی(سید میر آقا)
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد جانی زاده
  • حجت الاسلام سید علی اکبر مظهری)

 

طلاب از سال1347 تا 1355

  • حجت الاسلام حاج سید غلامعلی مظهری
  • حجت الاسلام حاج سید اعظم موسوی
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسین داغمچی (وحیدیپور)
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد ابراهیم احمدی
  • حجت الاسلام حاج شیخ عبدالرسول احمدی
  • حجت الاسلام حاج سیدهاشم مظهری
  • حجت الاسلام حاج سید اعظم قاسمتبار گنجی
  • حجت الاسلام شیخ عبدالرضا احمدی
  • حجت الاسلام حاج سید داود جلالی فهمی
  • حجت الاسلام شیخ محمد اسماعیل عارفی
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسین لاغری
  • حجت الاسلام حاج شیخ غلامرضا فیروزمندی
  • حجت الاسلام حاج سید جوادموسوی
  • حجت الاسلام حاج شیخ ……….محسن زاده
  • شیخ رمضان مهری
  • حجت الاسلام حاج شیخ قربانعلی احمدی منش
  • حجت الاسلام حاج شیخ میرزاعلی رحمانی
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد تقی باباگلتبار
  • حجت الاسلام حاج شیخ محمد حسن قاسمی
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسن تباری
  • حجت الاسلام حاج شیخ عبدالله تباری
  • حجت الاسلام دکترحاج شیخ عزالدین رضا نژاد
  • حجت الاسلام حاج شیخ حسین حمزه پور
  • حجت الاسلام حاج شیخ رجب گرگانی
  • حجت الاسلام حاج شیخ باباعلی کریمی (کریم تبار)
  • حجت الاسلام حاج شیخ ……… نیازی

یادآوری می شود ؛ طلاب دیگری از خارج بخش بندپی از جمله قائمشهر ، بابلکنار ، لفور و…. هم در این حوزه بودند که امکان تحقیق برای نگارنده  فراهم نبود  تا نام شان  را شناسایی ودر این فهرست درج نماید .امید است اگرعمری بود وفرصتی فراهم آمد در چاپ های بعدی این کار انجام گردد . انشا ءالله .

 

 

 

 

 

 

  • حوزه علمیه حاج شیخ موسی

حوزه علمیه حاج شیخ موسی حوزه دیگری در منطقه بود که در ییلاق ،  آبادی حاج شیخ موسی تاسیس گردید وبه خاطر آنکه در آن آبادی تاسیس شد معروف شد به ” حوزه علمیه حاج شیخ موسی ”  . این حوزه که به همت آیت الله حاج شیخ حسین احمدی  (ره)که آن روزگار محل استقرارش در فیروزجاه ثابت بود  واز نام وآوازه بلندی هم  برخورداربود تاسیس گردید .

این حوزه نسبت به حوزه پاشا امیر (سید نظام الدین ) سبقت داشت  وتأسیس آن بدین دلیل بود تا طلبه ها که در فصل تابستان از قم وجای دیگر  به خاطرگرمای هوا  تعطیل وترخیص می شدند و مجبور نشوند از درس وتحصیل دور بمانند  به اینجا (که هوایش در فصل تابستان بسیار ملایم وخنک بود) بیایند تا بتوانند تحصیلات خود را ادامه دهند  .

این حوزه هم پنج حجره داشت وطلاب درتابستانها به اینجا می آمدند وزیر نظر این عالم بزرگوار بهره می بردند ؛ تا اینکه در زلزله سال 1336 ویران شد وپس از چند سال مجددا  توسط آیت الله حاج شیخ محمد احمدی (ره)و مرحوم حاج محمد فیروزی تجدید بنا گردید .

مجددا تردد طلاب به این حوزه آغاز شد وچند سالی مورد استفاده بود وحتی پس از فوت آیت الله حاج شیخ محمداحمدی توسط علمای بعدی به ویژه آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی (دامت برکاته)هم ادامه داشت اما پس از پیروزی انقلاب ومسئولیتهای متعدد معظم له ، حضورشان کم رنگ و این حوزه  به تدریج به تعطیلی انجامید .

اخیرا  به همت علمای منطقه به ویژه مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ احمد احمدی (ره )و با کمک  حوزه علمیه قم اقدام به تجدید بنا گردیده  ودر حال ساخت است . امیدوارم باهمت دست اندر کاران به ویژه حجت الاسلام حاج شیخ عبدالله تباری که مسئول پیگیری آن است  تکمیل ومجددا با برنامه ریزی کامل شروع به کار نماید .  انشاء الله .

  • حوزه علمیه فاطمیه خواهران

چنانکه که قبلا یاد آوری شد منطقه بندپی خوشبختانه ازاستعدادهای خوب علمی وهنری برخوردار ونسل جوان چه زن وچه مرد آمادگی خوبی برای جذب فضای علمی حوزوی ودانشگاهی داشته و دارند و انصافا جای حوزه علمیه خواهران در منطقه خالی بود تا اینکه به همت عالم بزرگوار وروحانی فاضل حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ جعفر الهی حوزه علمیه خواهران در منطقه  زیر نظرمرکزمدیریت حوزه علمیه خواهران قم تاسیس شد .

ابتدا درطبقه فوقانی مجتمع فرهنگی امام خمینی (ره) مستقر وپس از یک سال توانسته حوزه مستقل بسازد ودرآن  مستقر گردد .

اکنون این حوزه که به نام “حوزه علمیه فاطمیه ” می باشد دارای 15 حجره ،کتابخانه ، مَدرَس ، خوابگاه ، نمازخانه وتاسیسات وتجهیزات لازم است  و40 نفر طلبه دارد وخواهران طلاب  بامدیریت خوب واساتید معتبر  مشغول تحصیل اند .

امید است این حوزه بتواند رسالت خود را  به زیبایی انجام وطلاب گرامی این حوزه هم در ایفای نقش خود بیش از پیش موفق با شند . انشاءالله .

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل پنجم :

 

علماء وروحانیون در قید حیات

 

 

 

 

 

 

 

مقصود از علماءو روحانیونِ در قید حیات ، علماء وروحانیونی هستندکه اهل این منطقه اند یعنی در این منطقه به دنیا آمده وزندگی می کنند ویا اینکه محل تولد شان در این منطقه نبوده اما به خاطر والدین شان  به این منطقه تردد نموده  واحیانا زندگی هم دارند ولکن عملا در جای دیگر زندگی وخدمت می کنند.

این عزیزان بر اساس جدول زیر یاد آوری شدند تا هم اهالی منطقه  سرمایه های علمی ، معنوی ، وفرهنگی خود را بشناسند وهم این بزرگواران بدانند که منسوب ومدیون منطقه اند ودر صورت امکان ادای دین نموده و از فیض وجود خود ، افاضه یی داشته باشند .

البته اسامی شان  بر اساس نام آبادیِ منسوب به آنها تهیه گردیده و برطبق حروف الفبا به شرح زیر تنظیم شده است .

آخمَن

حجج اسلام آقایان شیخ علی عسکریان وشیخ مجتبی عسکریان

 

آل دره

حجج اسلام آقایان شیخ نورالله ادبی ، شیخ حرمت ادبی

 

احمد کلا

حجج اسلام آقایان شیخ نظام صالحی، شیخ  محمد رضا صالحی، سید قاسم علی احمدی

 

اِدمَلا

حجج اسلام آقایان :  سید ماندگار موسوی، کوچک زاده، شیخ محسن داداشپور، شیخ محمد ادبی ، شیخ علیرضا داداش پور، شیخ سعید علی تبار ، یاور علیجانزاده ، شیخ قهرمان کامیاب نژاد

آره

حُجَج اسلام آقایان حاج شیخ غلامحسین احمدی وحاج شیخ حبیب الله جعفرزاده ، شیخ مهدی کریمی زاد ،شیخ حامد مهدی نیا، شیخ محمد احمدی

 

 

اِرکا

حجت الاسلام شیخ غلامرضا فیروز مندی ، شیخ محمد حسین فیروزمندی

اِزّارون

حجت الاسلام  یوسف زاده

 

اِفرابَن

حجج اسلام آقایان : شیخ محمدعلی ادبی، شیخ محمد ادبی ، شیخ علی جباری ،

 

اِفراچال

حجت الاسلام شیخ حبیب الله حیدری

 

امیرده

حجج اسلام آقایان: شیخ عزالدین رضا نژاد، شیخ قاسم حسین زاده، سید ابراهیم موسوی ، شیخ محمد اسماعیل عارفی(آماره)

انجیلسی

حجت الاسلام شیخ عیسی ادبی

 

پاشا امیر (سید نظام الدین)

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدعلی امیری، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین زاهدی، حجج اسلام آقایان شیخ جواد رضازاده، شیخ زمان رضازاده ، شیخ ابوالفضل امیری

 

پَریچِشمَه

حجت الاسلام شیخ سیف الله ادبی

 

پوستکلا

حُجَج اسلام آقایان  سید غلامعلی مظهری، سید هادی موسوی، سید مختار موسوی، سید جواد پاکزاد موسوی، سید طه موسوی، سید ابراهیم موسوی چالی، سید مهدی رزاقی، سید عیسی مظهری، شیخ عبدالعلی علی تبار، سید یحیی فهمی، سید مهدی موسوی،سید میثم  موسوی انیجدان سید محسن پاکنهاد

 

تَشون

حُجَج اسلام آقایان شیخ محمد علی شجاع فلاح، شیخ سیف الله براری، شیخ مهدی رمضانپور

 

تُورسُو

حجج اسلام آقایان شیخ محمد علی حیدری، شیخ عباس حیدری، شیخ محمود حیدری، شیخ اسماعیل حیدری، شیخ محمد ابراهیم حیدری، شیخ  فضل الله علی پرست ، شیخ …ادبی

 

چاسِرکا

حجج اسلام  آقایان: شیخ قربانعلی احمدی منش، شیخ حبیب الله حیدری، شیخ علی حیدری، ف غلامحسن،

 

 

خواجه کلا

حجت الاسلام حسن حسن زاده

خِریون

حجت الاسلام محمد برجاسی، شیخ حسین برجاسی

خلیل کلا

حجج اسلام آقایان شیخ موسی خلیلی، شیخ باباعلی کریمی، شیخ محمد علی عباسی، شیخ علی کریمی فیروزجایی

خومکا – زرزمه

حجت الاسلام احمد آقایی نژاد

 

درازکش

حجج اسلام آقایان شیخ حسن عرب، شیخ قاسم تکتبار، شیخ رجبعلی گرگانی، شیخ علیرضا گرگانی ، شیخ جعفراحمدی زاده ، شیخ علی احمدی زاده،شیخ حسن احمدی زاده ، شیخ علیرضا گری نسب، شیخ مصطفی گری نسب، ، شیخ رزاق ادبی، ، شیخ رجب عباسی مجد

 

رود بار امیرده

حجج اسلام آقایان: شیخ محمد اسماعیل عارفی فیروزجایی، شیخ یاسر غلامعلی تبار، شیخ علی غلامعلی تبار

زربوت

حجج اسلام آقایان شیخ محمد عرب ، شیخ علی عرب (فرزند محمد باقر) ، شیخ علی بابا عرب ، شیخ حسن عرب ، علی عرب

 

زوارده

حجت الاسلام شیخ حسین حاجی آقازاده  ( قاسمی)

 

سِرجی کلا

حجج اسلام آقایان : شیخ دانفی، شیخ قنبرخیری زاده، شیخ هادی محمد علی نسب، شیخ عبدالرضامحمدی سماکوش

 

سَماکوش مَحَلَّه

حجج اسلام آقایان شیخ محمدتقی باباگلتبار، شیخ ابراهیم نصیری، شیخ محسن تقی نیا، شیخ نوروز شفیع تبار

شمس  وَلکرون

حجت الاسلام شیخ شعبان کبود تبار ، شیخ واسوغ

 

شمیون(همجوار خلیل کلا)

حجت الاسلام شیخ عسکری کریمی

 

فیروزجاه ثابت

حجج اسلام آقایان حاج شیخ ابوالمحامد نجفی، حاج شیخ حسین تباری، شیخ حسین سعیدی (لاغری) ، شیخ حجت الله نجار، شیخ حسین نجار، شیخ حسن تباری ، شیخ عبدالله تبای، شیخ محسن نجار، شیخ عبد الرسول احمدی، شیخ علینقی احمدی، شیخ غلامحسین احمدی، شیخ غلامحسین احمدی فرزند ملا اسحاق، شیخ محمد باقر احمدی، شیخ عبدالرضا احمدی، شیخ زین العابدین احمدی، شیخ مهدی احمدی فرزند غلامحسین، شیخ محمدرضا کرد فیروزجایی، شیخ مهدی کرد فیروزجایی، شیخ ابوالفضل ملاتبار،شیخ علی اصغر رسولی مهر ، شیخ عبدالله رسولی مهر، شیخ سلیمان ملاتبار، شیخ عیسی احمدی ،شیخ علینقی ملاتبار ،شیخ علی معافی ، شیخ فیروز نژاد ، شیخ علی لاغری

فیروز آبادگلوگاه حجت الاسلام شیخ مهدی گریزاد

کاشیکلا

حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر الهی، وحجج اسلام آقایان حاج شیخ لطف الله حبیب زاده،      شیخ قربانعلی روحی، شیخ مهدی الهی ، شیخ ابراهیم حسن تبار

 

کَراتکِتی

حجت الاسلام شیخ عباس گرگانی فیروزجایی، شیخ رجبعلی گرگانی

 

کوهپایه سرا

آیت الله حاج شیخ مهدی مهدوی، حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمود فیروزجائیان   وحجج اسلام آقایان شیخ ولی الله علیزاده، شیخ حسن نور محمدزاده، شیخ مهدی قلی نیا، شیخ احمد علی تُشکا فیروز جایی

 

گردرودبار

حجت الاسلام شیخ عنایت الله قلی زاده گردرودباری

 

گنجکلا

حجج اسلام آقایان: سید حبیب الله قاسم پورگنجی، شیخ حسین وحیدی پور، سید حسن(سید اعظم) قاسم تبار، شیخ  غلامرضا علیزاده، شیخ جانعلی داغمچی ، شیخ قاسمپور گنجی

 

گلوگاه

حجج اسلام آقایان: شیخ حمید دیانت، شیخ محمد علیجان زاده، شیخ سعید داغمچی، ، شیخ محمد نجفی، شیخ احمدعلی مهدی نیا، شیخ حسین رمضانی، شیخ جابر بزرگپور، شیخ علی بزرگپور،

 

لِدار

حجت الاسلام عبدالرحیم محمدی

 

لِیسَه – افراسی

حجت الاسلام  شیخ محمدتقی ادیب زاده ، شیخ کاظم دانسی ، شیخ محمد ابراهیم ادبی ، شیخ هادی دانسی

لِمّارون

حجج اسلام آقایان شیخ عباس لاغری ، شیخ مرتضی لاغری ، شیخ حسین لاغری ، مصطفی قلی نیا، عباس حاجی تبار ،

لَمسو کلا

حجج اسلام آقایان شیخ محمد رضایی سماکوش، شیخ حجت الله محسنی فر سماکوش،    شیخ علی کریم تبار سماکوش، شیخ صمد رضایی تبار سماکوش، شیخ حاتمی میثم سماکوش،  شیخ علی قلی پور سماکوش، شیخ محمد محسنی فر ، ، شیخ مهدی مرادپور(حیدری) فیروزجایی، شیخ محمد رضایی ، شیخ جابر بزرگپور

 

لیتالار

حجج اسلام آقایان: شیخ  میرزاعلی رحمانی، شیخ حبیب الله رحمانی، شیخ مهدی رحمانی،   شیخ محد رضا رحمانی، شیخ علی اکبر عباس تبار، شیخ محمد رضا (زمان) رحمانی

 

مَمرَزَکَن

حجت الاسلام شیخ کاظم فیروزمندی

 

ناریوران

حجج اسلام آقایان: شیخ محمد محمدی (جانی زاده)، شیخ مهدی محمدی

نسیه

حجج اسلامآقایان شیخ رجب عباسی مجد ، شیخ عیسی تکتبار ، شیخ حسین عباس تبار آشکو  شیخ قاسم تکتبار  ، شیخ محمد تک تبار ، شیخ محمد محبوبی

نرگس کتی

حجج اسلام آقایان شیخ قرباعلی احمدی منش (لاغری)، شیخ محمد عرب ،شیخ هادی ملاتبار

 

واشسِرِه

حجت الاسلام حمید محمدی فیروزجایی

 

وَلُوکَلا

حجت الاسلام شیخ جلیل شاکری

 

وَلیک

حجت الاسلام  شیخ قربانعلی گلچوب

ویتله

حجت الاسلام شیخ علیرضا مهری ،شیخ حجت نجار

ویشکون

حجت الاسلام شیخ جباری

هِشتِری

حجج اسلام آقایان شیخ حسین آسوری ، شیخ محمدابراهیم غلامعلی تبار ، شیخ فضل الله غلامعلی تبار ، شیخ علی غلامعلی تبار ، شیخ محمد غلامعلی تبار ، شیخ محبوبی

هَلی بَن

حجج اسلام آقایان شیخ حسن مهرعلی تبار، شیخ علی زمان عرب، شیخ علی آقا گلپور

 

 

 

 

 

 

امام علی (ع) :  اَلعُلَماءُ  باقُونَ ما بَقِیِ الدَّهرُ اَعیانُهُم مَفقُودَهٌ وَاَمثالُهُم فِی القُلُوبِ مَوجُودَهٌ   تاروزگار باقی است علماء باقی اند ؛ اندام شان پیدانیست  اما شِمای زندگی و وصف حال شان در دلها موجود وماندگار است  ( میزان الحکمه ج8 ص 20)

 

امام علی (ع)  :  اَلعالِمُ حَیٌّ وَاِن کانَ مَیِّتاً اَلجاهِلُ مَیِّتٌ وَاِن کانَ حَیّاً  ( میزان الحکمه ج8 ص 20)

عالم زنده است هر چند به ظاهر مرده باشد وجاهل مرده است اگر چه به ظاهر زنده باشد

 

رسول خدا (ص) :  عُلَماءُ اُمَّتی کَأنبِیاءِ بَنی اِسرائیلَ   ( میزان الحکمه ج8 ص 18) علمای امت من همچون پیامبران بنی اسرائیل اند.

 

رسول خدا فرمود :  اَلعُلَماءُ وَرَثَهُ الاَنبِیاءِ  یُحِبُّهُم اَهلُ السَّماءِ وَیَستَغفِرُلَهُمُ الحیتانُ فِی البَحرِ اِذاماتُوا اِلی یَومِ القِیامَهِ    ( میزان الحکمه ج8 ص 18)

 

رسول خدا (ص) :  اَلعُلَماءُ مَصابیحُ الاَرضِ وَخُلَفاءُالاَ نبِیاءِ وَ وَرَثَتی وَ وَرَثَهُ الاَ نبِیاءِ ( میزان الحکمه ج8 ص 18)

علماء نور افکن زمین  وجانشینان پیامبران ومیراث بران من وپیامبران اند .

 

امام صادق (ع) :  عالِمٌ اَفضَلُ مِن اَلفِ عابِدٍ وَاَلفِ زاهِدٍ  ( میزان الحکمه ج8 ص 23)

یک عالم برتر است از هزار عابد وهزار زاهد .

 

رسول خدا (ص) : لَعالِمٌ واحِدٌ اَشَدُّ عَلی اِبلیسَ مِن اَلفِ عابِدٍ ؛ لِاَنَّ العابِدَ لِنَفسِهِ وَالعالِمُ لِغَیرِهِ ( میزان الحکمه ج8 ص 24) (قسم به آن کسی که جان محمد در دست اوست ) قطعا وجود یک عالم برشیطان از هزار عابد سخت تر است چراکه عابد در خدمت خود است وعالم درخدمت دیگران .

 

امام صادق (ع) : اِذا کانَ یَومُ القِیامَهِ بَعَثَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ اَلعالِمَ وَالعابِدَ اِذا وَقَفا بَینَ یَدَیِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ  قیلَ لِلعابِدِ اِنطَلِق اِلَی الجَنَّهِ  وَ قیلَ لِلعالِمِ قِف تَشفَعَ لِلنّاسِ بِحُسنِ تَادیبِکَ لَهُم  ( میزان الحکمه ج8 ص 24)

آنگاه که قیامت بر پا شود خدای عز وجل  عالم وعابد هردورا وارد محشر می کند وآنگاه که برای حساب به محکمه الهی وارد می شوند به عابد گفته می شود : برو به بهشت وبه عالم گفته می شود :  بمان ؛ تا از مردم شفاعت کنی ؛ همان مردمی که آنان را خوب تربیت کردی .

 

رسول خدا (ص)فرمود : اَلنَّظَرُ اِلی وَجهِ العالِمِ عِبادَهٌ ( میزان الحکمه ج8 ص 26) نگاه به سیمای عالم عبادت است .

 

رسول خدا (ص ) فرمود :  یَجیءُ الرَّجُلُ یَومَ القِیامَهِ وَ لَهُ مِنَ الحَسَناتِ کَالسَّحابِ الرُّکامِ اَو کَالجِبالِ الرَّ

واسی فَیَقُولُ : یا رَبِّ اَنّی لی هذا وَلَم اَعمَلها ؟ فَیَقُولُ هذا عِلمُکَ الَّذی عَلَّمتَهُ النّاسَ یُعمَلُ بِهِ مِن بَعدِکَ  ( میزان الحکمه ج8 ص 36)

انسان  روز قیامت در حالی که حسنا تی همچون ابر متراکم ویا همچون کوه های سربه فلک کشیده دارد وارد میشود .(و از سر تعجب) عرض می کند خدایا این همه حسنات از کجا است  من که آن را انجام ندادم؟ . خداوند متعال می فرماید : این همان علمی است که به مردم آموختی ومردم آن را پس ازتو انجام دادند .

 

امام صادق (ع) : اُغدُ عالِماً اَومُتَعَلِّماً اَو اَحِبَّ اَهلَ العِلمِ وَلا تَکُن رابِعاً فَتَهلُکَ بِبُغضِهِم .  (الوافی  ج1 ص153 ) روزت را چنین آغاز کن که یا عالم باشی ویا دنبال علم باشی ویا اهل علم را دوست بداری (واز این دایره سه گانه خارج نباش یعنی) فرد چهارم نباش تا با بغض وکینه نسبت به آنها هلاک وتباه شوی .

 

امام علی (ع) : ألنَّظَرُ إلَى العالِمِ أحَبُّ إلَى اللهِ مِن إعتكافِ سَنَةٍ فِي البَيتِ الحَرامِ

(غررالحکم حدیث 4044)

نگاه به عالم در نزد خدا محبوب تر است از یک سال اعتکاف در بیت الله الحرام.

 

امام علی (ع) : اِذا رَأیتَ عالِماً فَکُن لَهُ خادِماً  (غرر الحکم حدیث 4045 )

هر گاه عالمی دیدی به او خدمت کن

 

امام باقر (ع) : عالِمٌ یُنتَفَعُ بِعِلمِهِ أفضَلُ مِن سَبعینَ ألفَ عابِدٍ

( میزان الحکمه ج 8 ص 3942 )

عالمی که از علمش بهره برده شود از هفتاد هزار عابد برتر است.

 

امام رضا (ع) : رَحِمَ اللهُ عَبداً أحیا أمرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ (معانی الاخبار ص 180 )

رحمت خدا بر بنده ای که شئون مربوط به ما را زنده کند ؛ یعنی علوم ما را فراگیرد و به مردم تعلیم دهد .

 

امام علی (ع): جالِسِ العُلَماءَ یَزدِد عِلمُکَ وَ یَحسُن أدَبُکَ وَتَزکُ نَفسُکَ

(عزرا الحکم حدیث 4786)

با علما هم نشین باش چرا که با این هم نشینی علم تو افزون و ادبت نیکو و نفست پاک و پاکیزه می شود.

 

پیامبر (ص): أکرِمُوا العُلَماءَ فَإنَّهُم وَرَثَهُ الأنبِیاءِ فَمَن أکرَمَهُم فَقَد أکرَمَ اللهَ و رَسُولَهُ

(نهج الفصاحه حدیث 450)

به علماء احترام کنید چراکه آنها وارث پیامبرانند پس هر کس آنان را احترام کند ، خدا و رسول خدا را احترام نمود.

اما کاظم (ع) : عَظِّمِ العالِمَ لِعِلمِهِ وَدَع مُنازِعَتَهُ (بحار جلد 78ص309)

عالم را بخاطر علمش تعظیم کن و از نزاع و جدال با او پرهز کن.

 

امام علی (ع) : جالِسِ العُلَماءَ تَسعَد (عزرا الحکم حدیث 336)

با علماء هم نشین باش تا خوشبخت شوی.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فیروزجا دوقسم است فیروزجای ثابت  وفیروزجای سیار  اما  “فیروزجای ثابت” نام آبادی معروفی است در 22کیلومتری جنوب گلوگاه مجاور قرای ویتله وسماکوش محله وخواجه کلا وبا فاصله 22کیلومتری  به  قریه حاج شیخ موسی  که خاستگاه برجستگانی از مومنین ومتدینین بوده ومحل پرورش علمای بزرگ وروحانیون فراوان که امروز در جای جای کشور مشغول خدمت اند بوده وبسیاری از چهره های دینی وایمانی که آغاز نام شان با ملا شروع می شود از همین آبادی اند . ودود مان احمدیها وملاتبارها ونجارها که تقریبا دودمان علم وعالمی اند از همین روستایند.   اما  “فیروزجای سیار”  به عموم جاهایی گفته می شود که اهالی فیروزجا عموما  در آن زندگی می کردند ومی کنند که می توان ساکنان مناطق ازجنوب گلوگاه تا روستای حاج شیخ موسی وهمه جنگل نشینان شرق وغرب سجاد رود واطراف وحوالی را از این دسته دانست .  ( همانهایی که صیانت این جنگلها به واسطه حفاظت وصیانت همین ها باقی ماند وهمانهایی که انسانهای بسیار شریف ومتدین ومُوالی ومُحب اهل بیت عصمت وطهارت بوده وهستند )

[1]

[2] شرح زندگی شان به صورت مستقل ، فراهم آمد ودر کتابی  زیر عنوان ” اسوه علم وتقوی ” به چاپ رسید . به همه علاقمندان به ویژه نخبگان وفرهیختگان توصیه می شود مطالعه فرمایند .

 

[3]  وضعیت این حوزه در فصل حوزه های علمیه ص     به صورت مبسوط توضیح داده شد

یادآوری می شود پدرش سید اعظم، از اکابر سادات پوستکلا بوده و از نام و شهرت ویژه برخوردار و مردم برای او احترام خاص قائل بودند و همچنین یکی از برادرزادگانش در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به شهادت رسید، یعنی شهید بزرگوار «سید شمس الدین نعیمایی موسوی» فرزند سید علاء الدین. روحشان شاد.

[5]

[6]

1 –  فامیلی شان موسوی بود  اما مأمور شناسنامه که آن روزگار به آبادیها وخانه ها مراجعه می کردند وثبت نام می نمودند وشناسنامه می دادند از ایشان در خوا ست نمودند که اگر اجازه بدهند فامیلی شان را پاکنهاد بگذارند چون مأمور خیلی از او خوشش آمد واحساس نمود اومردی پاک سرشت وپاکطینت است وجان ونهاد پاکی دارد . آقا هم پذیرفتند البته با قید موسوی که از آن پس فامیلی شان پاکنهاد موسوی شد  .[7]

احمدی ها طائفه بزرگی اند در فیروز جا که دودمان  پرجمعیت و پرآوازه اند. علت آنکه آنها را احمدی گفتند آن است که جدشان ملا احمد علی بود ومأمورشناسنامه وقتی به این طائفه مراجعه کرد تا شناسنامه شان را صادر وثبت نماید عظمت ملا احمدعلی وهمچنین کثرت نسلش چشم اورا گرفت وبه شوق آمد تا نام این جد بزرگ ومتدین را ماندگار کند ولذا آن اسم را  فامیلی قرار داد تا در سایه فامیلی شدن این نام  ، اسم آن مرحوم  هم مشهور و  ماندگار بماند . از این رو فامیلی شان را احمدی نهاد ؛ که چنین شد . روحش شاد. رحمت ورضوان خدا بر اوباد .

[8]

حوزه نجف در آن روزگار به خاطر داشتن اساتید فرزانه وبزرگ وداشتن اسطوانه های علمی نامدار ونامور ونیز برخورداری از عمق تعلیم وتعلّم از آوازه بلند ومقام شامخی بر خوردار بود واکثر افرادی که به آنجا می رفتند به قصد اجتهاد وطی مدارج عالیه علمی می رفتند وتلقی مردم هم همین بود که هر روحانی وعالمی که به آنجا می رود بی گمان یا مجتهد بر می گردد ویا لااقل عالم محقق ومدقق خواهد شد.  وخلاصه نجف ونجف رفته در نگاه مردم از عظمت ومکانت والا برخوردار بودند . از این رو این عالم بزرگوار وقتی از نجف برگشت مردم با همین نگاه اورا ارشد علمای منطقه می انگاشتند واورا  به عنوان ” گت حاج آقا ” (حاج آقای بزرگ ) پذیرفتند.

[9]

مرحوم سید عزیزالله از اجله سادات پوستکلا بوده واز هیبت وابهت در میان اهالی این محل واطراف برخوردار بود وهمه برای او احترام خاص قائل بودند   [10]

مرحوم سید نبی از سادات جلیل القدرپوستکلا و ازچهره های شاخص  این آبادی است که دودمان محترم وبزرگ پاکزادها به ایشان منتهی می شوند

[11]

[12] چنانکه گفته شد آقای حاج محمد فیروزی عنصر روشنفکر ، خیرخواه وعلاقمند به عمران آبادی منطقه بودکه در آن زمان شروع به ساخت درمانگاه در گلوگاه نمود که برای بهداشت وسلامت مردم منطقه درآن زمان  بسیار مهم ومؤثر بود .  وبا توجه به دوستی فیما بین ایشان ومرحوم حاج سیف الله امیری ، روزی حاج سیف الله امیری که او هم عنصری خیر خواه وفعال اجتماعی بود پرسید شما که این کار بزرگ را انجام می دهی  من چه کنم ؟ آقای فیروزی گفت  : ” شما با راهنمایی آیات وعلماء ، حوزه علمیه تاسیس کن ” که ایشان این حوزه را بنا نمود . ( رَحِمَهُمَا اللهُ تَعالی) قابل ذکر است حاج سیف الله امیری از چهره های متدین ومومن وبا اخلاص واز ارادتمندان به اهلبیت بوده واز بزرگان شاخص ومعروف منطقه بوده که حاضربود همه زندگی خود را وقف دین واهلبیت کند واز این رو  وقتی که آن حوزه را ساخت شش هکتار از زمین خود را وقف این حوزه نمود تا عوائد آن هزینه حوزه شود وخودش هم دائما به هزینه های حوزه وگذران طلاب مقیم در حوزه کمک می کرد ( تَقَبَّلَ اللهُ مِنهُ بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَزادَهُ اَجراً وَمَقاماً)

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا