احادیث

تفسیرآیات در کلام امام عسکری(ع)

 

تفسیرآیات در کلام امام عسکری(ع)

 

    • تفسیر آیه وَلِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ وَمِن بَعدُ
    • تفسیر آیه 143 سوره بقره
    • تفسیر آیه ثُمَّ أَوْرَثْنَا اَلْكِتابَ
    • تفسیر کلمه الله
    • تفسیر آیه «اِهْدِنا الصِّراطَ المُستَقيمَ»
    • تفسیر آیه «أ لم * ذلِكَ الكِتابُ»
    • تفسیر ولیجه ومومنین درآیه 15سوره توبه
    • تفسیر آیه 79 سوره بقره
    • نزدیکترین چیز به اسم اعظم
    • درمان تب با آیه

 

  • م اعظم
  • تفسیر آیه وَلِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ وَمِن بَعدُ

 

از امام عسکری(ع)

محمدابن صالح از ابومحمد امام عسکری (ع)پیرامون آیه ” لِلّهِ اَلْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ” (آیه 4 سوره روم)  امر دست خدا است هم قبل وهم بعد پرسید حضرت در جواب فرمود:

لَهُ اَلْأَمْرُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْمُرَ بِهِ، وَ لَهُ اَلْأَمْرُ مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْمُرَ بِهِ بِمَا يَشَاءُ.

همه امر ها وکارها مال خدا است هم پیش از آنکه به آن  امر کند  و هم پس از آنکه به آن امر نماید.  امور دست اوست هرطور که بخواهد .  (بحارالانوار ، ج50 ، ص257)

 

  • تفسیر آیه 143 سوره بقره

 

امام عسكرى (عليه السلام) درباره آيه ” إن كانَتْ لَكبيرَةً إلاّ علَى الّذينَ هَدَى اللّه ُ ”  فرمود :

أي إن كانَ التَّوَجُّهُ إلى بَيتِ المَقدِسِ في ذلِكَ الوَقتِ كَبيرَةً إلاّ عَلى مَن يَهدِي اللّه ُ ؛  فَعَرَفَ أنَّ اللّه َ يَتَعبَّدُ بخِلافِ ما يُريدُهُ المَرءُ لِيَبتَلِيَ طاعَتَهُ في مُخالَفَةِ هَواهُ .

” ترجمه آیه : هر چند [اين كار ]جز بر كسانى كه خدا هدايتشان كرده، سخت گران بود” بقره، آیه 143

یعنی روى كردن به سمت بيت المقدس در آن زمان گران بود، مگر براى كسى كه خداوند هدايتش كرده بود؛ زيرا چنين كسى مى دانست كه خداوند انسان را برخلاف ميل و خواست او به عبادت مى گيرد تا بيازمايدش كه آيا برخلاف ميل و خواهش خود از خدا فرمان مى برد ؟     ( احتجاج ، ج25 ،ص86 ،ح1)

 

  • تفسیر آیه ثُمَّ أَوْرَثْنَا اَلْكِتابَ

 

از امام عسکری(ع)

ابو هاشم از امام عسکری (ع) پیرامون آیه ثُمَّ أَوْرَثْنَا اَلْكِتابَ اَلَّذِينَ اِصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ  (فاطر آیه 32).    ( آنگاه اين كتاب (قرآن) را به گروهى از بندگانمان كه (آنان را) برگزيديم به ميراث داديم، پس برخى از بندگان ما (در عمل به كتاب) بر خود ستمكارند و بعضى ميانه‌رو و برخى با اذن الهى نسبت به كارهاى خير سبقت گيرند.

می پرسدکه حضرت در جواب فرمود:

كُلُّهُم مِن آلِ مُحَمَّدٍ . «اَلظّالِمُ لِنَفسِهِ» اَلّذي لا يُقِرُّ بِالإمامِ. وَ «المُقتَصِدُ» اَلعارِفُ بِالإمامِ .  وَ «السّابِقُ بِالخَيراتِ» الإمامُ.

همه گروههای این آیه از آل محمد (ص) هستند.  منظور از ظالم به خود آنهایی اند که به امام اقرار واعتراف ندارند  ومنظور از مقتصد کسانی اند که به امام ایمان واقرار دارند  ومنظور از سابق به خیرات خود امام (ع)  هست.

والبته در کتاب  ” الخرائج و الجرائح  في أعلام محمّد العسكريّ (ع)جملاتی به شرح زیر اضافه دارد و آن اینکه : أبو هاشم گوید پس از نقل کرامت امام عسکری (ع) پیش خودم به عظمت آل محمد فکر می کردم واینکه خداوند متعال چه عظمتی به این دودمان بزرگ عطا کرد که با همین فکر گریه ام گرفت.

حضرت نگاهی به من کرد فرمود:

اَلأمرُ أعظَمُ مِمّا حَدَّثَت بِهِ نَفسُكَ مِن عِظَمِ شَأنِ آلِ مُحَمَّدٍ.  فَاحمَدِ اللّهَ أن جَعَلَكَ  مُتَمَسِّكاً بِحَبلِهِم؛ تُدعى يَومَ القِيامَةِ بِهِم إذا دُعِيَ كُلُّ أُناسٍ بإمامِهِم إنّكَ عَلى خَيرٍ.

موضوع  عظمت  مقام خاندان پیامبر (ص) بزرگتر وفراتر از آن است که در خاطرت گذشت. پس شکرخدا کن که خداوند ترا جزء متمسکین به ریسمان ولایت ومحبت شان قرار داده است.

وآن روزی که هرگروهی با امام شان محشور می شوند  شما همراه این دودمان محشور می شوی وقطعا شما در مسیر خیر  وراه درست قرار داری.

(آری به خاطر این نعمت شکر خدا کن)         ( بحارالانوار ، ج50 ، ص258)

 

  • تفسیر کلمه الله

امام عسکری (ع)در  تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فرمود:

«اللّهُ» هُوَ الّذی یتَأَلَّهُ إِلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کُلُّ مَخلُوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن کُلِّ مَن هُوَ دونَهُ وَتَقَطُّعِ الأسبابِ مِن جَمیعِ ما سِواهُ.

یَقولُ: بِاسمِ اللّهِ، أی: أَستَعینُ عَلی اُموری کُلِّها بِاللّهِ الَّذی لا تَحِقُّ العِبادَةُ إِلّا لَهُ، المُغیثِ إِذَا استُغیثَ، وَالمُجیبِ إِذا دُعِیَ.

وهُوَ ما قالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ(ع): یابنَ رَسُولِ اللّهِ ! دُلَّنی عَلَی اللّهِ ما هُوَ؟ فَقَد أکثَرَ عَلَیَّ المُجادِلونَ وَحَیَّرُونی.

فَقالَ لَهُ: یا عَبدَ اللّه، هَل رَکِبتَ سَفینَةً قَطُّ؟

قالَ: نَعَم.

 

قالَ: فَهَل کُسِرَ بِک حَیثُ لا سَفینَةَ تُنجیکَ وَلا سِباحَةَ تُغنیکَ؟

قالَ: نَعَم.

قالَ: فَهَل تَعَلَّقَ قَلبُک هُنالِک أنَّ شَیئاً مِنَ الأَشیاءِ قادِرٌ عَلی أن یُخَلِّصَکَ مِن وَرطَتِک؟

فَقالَ: نَعَم.

قالَ الصّادِقُ(ع): فَذلِک الشَّیءُ هُوَ اللّهُ القادِرُ عَلَی الإِنجاءِ حَیثُ لا مُنجِی وعَلَی الإغاثَةِ حَیثُ لا مُغیثَ. ثُمَّ قالَ الصّادِقُ(ع): وَ لَرُبَّما تَرَکَ بَعضُ شیعَتِنا فِی افتِتاحِ أمرِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ  فَیمتَحِنُهُ اللّهُ بِمَکروهٍ لِیُنَبِّهَهُ عَلی شُکرِ اللّهِ ـ تَبارَکَ وَتَعالی ـ وَالثَّناءِ عَلَیهِ  وَ یَمحَقَ عَنهُ وَصمَةَ تَقصیرِهِ عِندَ تَرکِهِ قَولَ  بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.

قالَ: وَقامَ رَجُلٌ إِلی عَلِی بنِ الحُسَینِ(ع) فَقالَ: أَخبِرنی عَن مَعنی «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ”

فَقالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ(ع): حَدَّثَنی أَبی  عَن أَخیهِ الحَسَنِ عَن أَبیهِ أمیرِالمُؤمِنینَ(ع): أنَّ رَجُلاً قامَ إِلَیهِ فَقالَ: یا أَمیرَ المُؤمِنینَ، أَخبِرنی عَن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ما مَعناهُ؟

فَقالَ: إِنَّ قَولَک: «اللّه » أَعظَمُ اسمٍ مِن أَسماءِ اللّهِ عَزَّ  وَ  جَلَّ  وهُوَ الاِسمُ الَّذی لا ینبَغی أن یسَمّی بِهِ غَیرُ اللّهِ، ولَم یتَسَمَّ بِهِ مَخلوقٌ.

فَقالَ الرَّجُلُ: فَما تَفسیرُ قَولِهِ  «اللّه »؟

قالَ: هُوَ الَّذی یتَأَلَّهُ إِلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن جَمیعِ مَن هُوَ دونَهُ  وَ تَقَطُّعِ الأَسبابِ مِن کلِّ مَن سِواهُ، وَ ذلِک أنَّ کُلَّ مُتَرَئِّسٍ فی هذِهِ الدُّنیا وَ مُتَعَظِّمٍ فیها وَ إِن عَظُمَ غِناؤُهُ وَ طُغیانُهُ وَ کثُرَت حَوائِجُ مَن دُونَهُ إِلَیهِ  فَإِنَّهُم سَیَحتاجُونَ حَوائِجَ لا یقدِرُ عَلَیها هذَا المُتَعاظِمُ  وکذلِک هذَا المُتَعاظِمُ یَحتاجُ حَوائِجَ لا یقدِرُ عَلَیها، فَینقَطِعُ إِلَی اللّهِ عِندَ ضَرورَتِهِ وَ فاقَتِهِ، حَتّی إِذا کَفی هَمَّهُ عادَ إِلی شِرکِهِ  أما تَسمَعُ اللّهَ عَزَّ  وَ جَلَّ :«قُلْ أَرَءَیتَکمُْ إِنْ أَتَاکمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکمُ السَّاعَةُ أَغَیرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کنتُمْ صَادِقِینَ * بَلْ إِیاهُ تَدْعُونَ فَیَکشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیهِ إِن شَاءَ وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکونَ»[۱].[۲]

 

«اللّه » آن موجودی است که هر مخلوقی، در هنگام نیازها و سختی ها و قطع امید کردن از هر کسی جز او و کوتاه شدن دست از هر آنچه غیر اوست، به او روی می آورد. می فرماید: «بسم اللّه »؛ یعنی: در همه کارهایم از خدایی کمک می جویم که بندگی، جز سزاوار او نیست، [همان که] هر گاه از او فریادخواهی شود، به فریاد می رسد، و هر گاه خوانده شود، پاسخ می دهد.

و این [معنا] همان چیزی است که مردی به امام صادق(ع) گفت: ای پسر پیامبر خدا! مرا راهنمایی کنید که خدا چیست؛ زیرا مجادله گران، بسیار با من بحث می کنند و دچار حیرتم کرده اند.

پس حضرت  به او فرمود: «ای بنده خدا! آیا هرگز به کشتی نشسته ای؟

گفت: آری.

فرمود: «آیا پیش آمده است که کشتی بشکند، به طوری که نه کشتی ای باشد که نجاتت دهد و نه شنایی به کار تو آید؟

گفت: آری.

فرمود: «آیا در این هنگام، به دلت گذشته است که چیزی هست که می تواند تو را از هلاکت نجات بدهد؟

گفت: آری.

امام] صادق(ع) فرمود: «آن چیز، همان خداست که آن جایی که نجاتبخش و کمک رسانی نیست، او قادر به نجات دادن و کمک کردن است.

سپس حصرت فرمود: «گاه، یکی از شیعیان ما کار خود را با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز نمی کند. پس خداوند، او را به امری ناگوار مبتلا می کند تا او را متوجّه سپاس گزاری از خداوند متعال و ثناگویی او کند و لکه تقصیر در ترک «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را از او بزداید.

مردی در نزد [امام] زین العابدین(ع) برخاست و گفت: مرا از معنای «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آگاه کن.

امام زین العابدین(ع) فرمود: «پدرم، از برادرش حسن(ع)، در باره پدرش امیر مؤمنان(ع)، برایم حدیث کرد که: مردی در نزد ایشان برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! مرا از معنای «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آگاه کن.

فرمود: کلمه اللّه، بزرگ ترین نام از نام های خداوند عز و جل است، و نامی است که سزاوار نیست غیر خدا به آن نامیده شود، و هیچ مخلوقی بدان نامیده نشده است.

مرد گفت: تفسیر اللّه چیست؟

فرمود: اللّه، موجودی است که هر مخلوقی در هنگام نیازها و سختی ها، آن گاه که از همه چیز جز او قطع امید می شود، و دست ها از غیر او کوتاه می گردد، به وی روی می آورد.

توضیح، آن که: هر رئیسی و هر بزرگی در این دنیا، هرچند بسیار توانگر و قدرتمند باشد و دیگران به او بسیار محتاج باشند، آنان باز نیازهایی خواهند داشت که آن بزرگ، توانایی برآوردن آنها را ندارد، و خودِ آن بزرگ را نیز نیازهایی است که از عهده تأمین آنها بر نمی آید. این جاست که او در هنگام اضطرار و نیازمندی، به درگاه خدا رو می آورد و چون نیازش برآورده شود، دوباره به شرک خویش می گراید. مگر این سخن خداوند عز و جل را نشنیده ای که: «بگو: به نظرتان، آیا اگر عذاب خدا شما را در رسد، یا رستاخیزْ شما را دریابد، چنانچه راستگویید، [کسی] غیر از خدا را می خوانید؟ [نه؛] بلکه تنها او را می خوانید، و اگر او بخواهد، رنج و بلا را از شما دور می گرداند، و آنچه را شریک [او] می گردانید، فراموش می کنید»   (دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۵، ص ۱۸۴. میزان الحکمه،ج 3 ، ص429 ) وارد سایت شد

 

  • تفسیر آیه «اِهْدِنا الصِّراطَ المُستَقيمَ»

 

امام حسن عسکری (ع)در تفسیر آیه «اِهْدِنا الصِّراطَ المُستَقيمَ» فرمود:

يقولُ: أدِمْ لَنا تَوفِيقَكَ الَّذي بِهِ أطَعناكَ في ماضِي أيّامِنا حَتّى نُطِيعَكَ كَذلِكَ في مُستَقبَلِ أعمارِنا. و الصِّراطُ المُستَقيمُ هُو صِراطانِ: صِراطٌ فِي الدُّنيا وَ صِراطٌ فِي الآخِرَةِ ؛ فَأمَّا الصِّراطُ المُستَقيمُ فِي الدُّنيا فَهُوَ ما قَصُرَ عَنِ الغُلُوِّ  وَ ارتَفَعَ عَنِ التَّقصيرِ وَ استَقامَ فَلَم يَعدِلْ إلى شَيءٍ مِنَ الباطِلِ وَ أمَّا الطَّريقُ الآخَرُ فَهُوَ طَريقُ المُؤمِنينَ إلَى الجَنَّةِ الَّذي هُوَ مُستَقيمٌ.

 

آدمى می‌گويد: آن توفيقى را كه عطايمان كردى تا در ايّام گذشته عمرِ خود طاعتت كنيم بر ما ادامه بده تا در ايّام مانده عمر خود نيز طاعتت كنيم. صراط مستقيم دو گونه است: صراطى در دنيا و صراطى در آخرت. صراطِ مستقيمِ در دنيا، همان راهى است كه از افراط و تفريط به دور است، راه ميانه است و به سوى باطل كمترين انحرافى ندارد، و صراط آخرت، همان راه مؤمنان به سوى بهشت است كه راهى است مستقيم.      (میزان الحکمه،ج 6 ، ص249)

 

  • تفسیر آیه «أ لم * ذلِكَ الكِتابُ»

 

امام حسن عسکری (ع)در تفسیر آیه «أ لم * ذلِكَ الكِتابُ» .(البقرة ، آیه 1 و 2)فرمود :

أي يا مُحَمَّدُ، هذَا الكِتابُ الَّذي أنزَلناهُ عَلَيكَ هُوَ الحُروفُ المُقَطَّعةُ الَّتي مِنها ألِفٌ، لامٌ، مِيمٌ، و هُوَ بِلُغَتِكُم و حُروفِ هِجائكُم، فَأتُوا بِمِثلِهِ إن كُنتُم صادِقينَ، وَ استَعينُوا عَلى ذلِكَ بِسائِرِ شُهَدائِكُم .

يعنى اى محمد! اين كتابى كه بر تو فرو فرستاديم  مجموعه اى از حروف مقطّعه است كه از جمله آنها الف و لام و ميم است.

اين قرآن به زبان شما و با الفباى شماست. پس اگر راست مى گوييد  مانند آن را بياوريد و در اين راه از ديگر حاضرانتان نيز كمك بگيريد. (معاني الأخبار ، ص 24، ح4    و   میزان الحکمه،ج 7 ، ص76)

 

  • تفسیر ولیجه ومومنین درآیه 15سوره توبه

 

از امام عسکری (ع)

سفيان بن محمد ضَبُعى گويد:

نامه به ابى محمد امام عسكرى (ع) نوشتم و از آن حضرت از تفسير وليجه پرسيدم كه خدا مى فرمايد: «و نگرفتند در برابر خدا و نه رسولش و نه مؤمنان پشتيبان و محرم مورداعتمادی »(15 سوره توبه)

و در دل خود گفتم: ولى در نامه ننوشته بودم كه مقصود از مؤمنين در اينجا كيانند؟

حضرت جواب فرمودند:

الْوَلِيجَةُ الَّذِي يُقَامُ دُونَ وَلِيِّ الْأَمْرِ وَ حَدَّثَتْكَ نَفْسُكَ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ مَنْ هُمْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فَهُمُ الْأَئِمَّةُ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ عَلَى اللَّهِ فَيُجِيزُ أَمَانَهُمْ.

ولیجه كسى است كه او را در برابر امام بر حق علم مى كنند و پيشوا مى سازند.

و با خود گفتى كه مقصودازمؤمنين در این آیه چه کسانی اند؟

مؤمنين همان امامان بر حق هستند كه از طرف خدا به مردم سند امان مى دهند و خدا امان آنها را امضاء مى كند. ( بحار الانوار ، ج50 ،  ص 275)                          ولیجه : دوست خالص ، برگزیده مورد اعتماد.

  • تفسیر آیه 79 سوره بقره

 

امام عسکری (ع) در باره آیه 79 سوره بقره: «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكتُبونَ الكِتابَ بِأيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقولُونَ هذا مِن عِندِ اللّه ِ” فرمود:

قالَ رجُلٌ للصّادِقِ (عليه السلام) :

فإذا كانَ هؤلاءِ القَومُ مِن اليَهودِ لا يَعرِفُونَ الكتابَ إلاّ بِما يَسمَعُونَهُ مِن عُلَمائهِم لا سَبيلَ لَهُم إلى غَيرِهِ ، فكيفَ ذَمَّهُم بتَقليدِهِم و القَبولِ مِن عُلَمائهِم ؟ و هَل عَوامُّ اليَهودِ إلاّ كَعوامِّنا يُقَلِّدُونَ عُلَماءَهُم ؟ !

فقالَ (عليه السلام) :

بينَ عَوامِّنا و عُلَمائنا و عَوامِّ اليَهودِ و عُلَمائهِم فَرقٌ مِن جِهَةٍ وَ تَسوِيَةٌ مِن جِهَةٍ

أمّا مِن حَيثُ (أنّهُم) استَوَوا فإنَّ اللّه َ قد ذَمَّ عَوامَّنا بتَقليدِهِم عُلَماءَهُم كما ذَمَّ عَوامَّهُم ، و أمّا مِن حَيثُ (أنّهم) افتَرَقُوا فلا

قالَ : بَيِّنْ لي يا بنَ رسولِ اللّه ِ .

قالَ (عليه السلام) : إنَّ عَوامَّ اليَهودِ كانوا قد عَرَفُوا عُلَماءَهُم بالكَذِبِ الصُّراحِ ، و بأكلِ الحَرامِ و الرّشاءِ  و بتَغييرِ الأحكامِ عن واجِبِها بالشَّفاعاتِ و العِناياتِ و المُصانَعاتِ ، و عَرَفُوهُم بالتَّعَصُّبِ الشَّديدِ الذي يُفارِقُونَ بهِ أديانَهُم ، و أنّهُم إذا تَعَصَّبوا أزالُوا حُقوقَ مَن تَعَصَّبوا علَيهِ و أعطَوا ما لا يَستَحِقُّهُ مَن تَعَصَّبوا له مِن أموالِ غيرِهِم ، و ظَلَمُوهُم مِن أجلِهِم، و عَرَفُوهُم يُقارِفُونَ المُحَرّماتِ ، و اضطُرُّوا بمَعارِفِ قُلوبِهِم إلى أنَّ مَن فَعَلَ ما يَفعَلُونَهُ فهُو فاسِقٌ لا يَجوزُ أن يَصدُقَ علَى اللّه ِ و لا علَى الوَسائطِ بينَ الخَلقِ و بينَ اللّه ِ، فلذلكَ ذَمَّهُم لَمّا قَلَّدُوا مَن قد عَرَفوهُ ، و مَن قد عَلِموا أنّهُ لا يَجوزُ قَبولُ خَبَرِهِ و لا تَصديقُهُ في حِكايَتِهِ ···

و كذلكَ عَوامُّ اُمَّتِنا إذا عَرَفُوا مِن فُقَهائهِمُ الفِسقَ الظاهِرَ و العَصَبيَّةَ الشَّديدَةَ و التَّكالُبَ على حُطامِ الدنيا و حَرامِها··· فَمَن قَلَّدَ مِن عَوامِّنا مِثلَ هؤلاءِ الفُقَهاءِ فَهُم مِثلُ اليَهودِ الذينَ ذَمَّهُمُ اللّه ُ بالتَّقليدِ لِفَسَقَةِ فُقَهائهِم

فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، و ذلكَ لا يكونُ إلاّ بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم .

” پس واى بر كسانى كه از پيش خود كتاب مى نويسند و آن گاه مى گويند: اين از جانب خداست” فرمود :

مردى به حضرت صادق (عليه السلام) عرض كرد:

اگر قوم يهود براى شناخت تورات راهى جز اين نداشتند كه آن را از دانشمندان [احبار ]خود بشنوند و فرا گيرند، چرا خداوند آنان را به سبب تقليد از علمايشان و پذيرفتن سخنان آنان نكوهش كرده است؟ جز اين است كه عوام يهود نيز مانند عوام ما هستند كه از علمايشان تقليد مى كنند؟

حضرت [صادق عليه السلام ] فرمود:

ميان عوام و علماى ما با عوام و علماى يهود از جهتى فرق است و از جهتى نقطه اشتراك.

نقطه اشتراك آنها در اين است كه خداوند همچنان كه عوام يهود را نكوهش كرده، عوام ما را نيز به سبب تقليد از علمايشان نكوهش كرده است و اما از اين جهت كه با هم فرق دارند، نه

آن مرد عرض كرد: يا بن رسول اللّه ! برايم توضيح دهيد.

حضرت فرمود: عوام يهود مى دانستند كه علمايشان آشكارا دروغ مى گويند، حرام و رشوه مى خورند، احكام واجب [الهى] را با ميانجيگريها و ملاحظه كاريها و رشوه گيريها تغيير مى دهند.

مى دانستند آنها مبتلا به جانبداريهاى شديدى هستند كه بر اثر آن دين و آيين و عقايد خود را كنار مى گذارند و حقوق كسى را كه بر ضدّ او تعصّب دارند پايمال مى كنند و اموال ديگران را به ناحق به كسى مى دهند كه جانبدار او هستند و به خاطر آنان دست به ظلم و حق كشى مى آلايند.

مى دانستند كه مرتكب امور حرام مى شوند و با اين شناخت قلبى خود، الزاما باور داشتند كه هر كس كارهاى احبار يهود را انجام دهد فاسق است و نمى تواند سخنگوى خدا و واسطه ميان او و مردم باشد. بنا بر اين، چون از كسانى كه چنين شناختى از آنها داشتند و مى دانستند كه نبايد خبر آنها را پذيرفت و نقلى كه مى كنند باور كرد، پيروى مى كردند، خداوند آنان را مورد نكوهش قرار داد

عوام امّت ما نيز چنين اند. آنان هم اگر بدانند كه فقهايشان آشكارا فسق و گناه مى كنند و به تعصّبات و جانبداريهاى شديد مبتلايند و شيفته متاع دنيا و حرامهاى آن هستند··· اگر از چنين فقهايى تقليد كنند، مانند همان يهوديانى هستند كه خداوند آنان را، به سبب تقليد و پيروى از فقهاى فاسق و بدكارشان، نكوهش كرده است

اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه آنها.  (احتجاج ، ج 2، ص510، ح337)

 

  • نزدیکترین چیز به اسم اعظم

امام عسکری (ع) فرمود:

بِسمِ اللّه ِ الرحمنِ الرحيمِ أقرَبُ إلى اسمِ اللّه ِ الأعظَمِ مِن سَوادِ العَينِ إلى بَياضِها .

بسم اللّه الرحمن الرحيم ، به اسم اعظم خدا، نزديكتر از سياهى چشم به سفيدى آن است .

(میزان الحکمه،ج 5 ، ص413  و  بحار الأنوار ، ج 78، ص371، ح6 )

 

  • درمان تب با آیه

 

امام حسن عسکری (ع) فرمود :

إنَّهُ یُکْتَبُ لِحُمَّی الرُّبْعِ عَلی وَرَقَهٍ وَ یُعَلِّقُها عَلَی الْمَحْمُومِ: «یا نارُکُونی بَرْداً»  فَإنَّهُ یَبْرَءُ بِإذْنِ اللهِ.

کسی که ناراحتی تب و لرز دارد، این آیه شریفه قرآن در «سوره أنبیاء، آیه ۶۹» را روی کاغذی بنویسید و بر گردن او آویزان نمائید تا با إذن خداوند متعال بهبود یابد.       (طب الائمّه سیّد شبّر، ص ۳۳۱)

(بله اگر کسی با اعتقاد چنین کند قطعا نتیجه می گیرد)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا