صفحه اصلی / احادیث / چهل حدیث عذر خواهی

چهل حدیث عذر خواهی

چهل حدیث عذر خواهی

این احادیث  موضوع بندی شده  و همراه با اعرابگذاری  وترجمه  وشرح کوتاه  در چهار فصل ارائه می شود:

 

فصل اول :  عذر خواهی

  • عذرخواهی از خطا نشان عقلانیت
  • پرهيز ازکارمنجربه عذر خواهى
  • حکمت پرهیز ازکار منتهی به عذرخواهی
  • بی نیازی از عذرخواهی بهترحتی از عذرخواهی موجه
  • عذرخواهی مرز میان ایمان و نفاق
  • عذرخواهی وخواری
  • تکرار عذرخواهی

 

فصل دوم : عذر پذیری

  • پذیرش عذر
  • وجوب پذیرش عذر
  • عذرپذیری موجب دوام برادری
  • پاداش عذر پذیری
  • عذر پذیری اقدامی عاقلانه
  • خداوند متعال عذر پذیر است
  • پذیرش عذر درهمان لحظه اول
  • حتی پذیرش عذردروغین
  • حتی پذیرش عذرناپسند
  • عذر ناپذیری وکم خردی
  • عدم ورود عذرناپذیر بر پیامبر(ص) در حوض کوثر
  • عذرناپذیر محروم از شفاعت پیامبر(ص)
  • عذرناپذیری بزرگترین گناه
  • عذر ناپذیر همچو باجگیر

 

فصل سوم: عذر جویی وعذرتراشی

عذر جویی برای مومن

اول عذرجویی آنگاه کیفر

عذر تراشی

عذر تراشی در صورت ناتوانی

در خواست از مجرم برای عذرخواهی

 

فصل چهارم : چند نکته

  • عدم فائده عذرخواهی در وقت موت
  • بی نتیجه بودن عذر خواهی درقیامت
  • جهالت عذر نیست
  • سه چیز عذرناپذیرند
  • سه چیز عذرناپذیر است
  • اعتراف به گناه نوعی عذرخواهی است
  • اطاعت خدا عذرخواهی ندارد
  • عذر مخواه ازکسی که انتظار عذر از تو ندارد
  • ناتوانی منشأ عذر خواهی
  • اگرمرتکب جرم نشدی عذرنخواه
  • علم مانع عذر بهانه جویان
  • دو مصداق عذرخواهی در دعا
  • عذر تراشی دانشجو
  • علم مانع عذر بهانه جویان
  • آبروی خود را در معرض قیل وقال مردم قرار نده

 

 

فصل اول :  عذر خواهی

 

  • عذرخواهی از خطا نشان عقلانیت

 

امام على عليه السلام :

المَعذِرَةُ بُرهانُ العَقلِ .
پوزش [از خطا]، دليل خردمندى است. (غرر الحكم ، ح۴۹۷

 

پیامبر (ص):

إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فَإنَّ فيهِ الشِّركَ الخَفِيَّ .
زنهار از كارى كه به سبب آن پوزش بخواهى؛ زيرا در اين [كار ]شركِ پنهان، است. (بحار الأنوار،ج ۷۸، ص۲۰۰، ح۲۸ )

 

  • حکمت پرهیز ازکار منتهی به عذرخواهی

امام على عليه السلام :

إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فإنَّهُ لا يُعتَذَرُ مِن خَيرٍ .
زنهار از كارى كه به سبب آن پوزش بخواهى؛ چرا كه از كار خوب، پوزش خواهى نمى شود.

(بحار الأنوار ، ج ۷۱،ص ۳۶۹، ح۱۹)

 

 

 

  • بی نیازی از عذرخواهی حتی بهتر از عذرخواهی مُوَجّه

امام على عليه السلام :

اَلاِستِغناءُ عَنِ العُذرِ أعَزُّ مِنَ الصِّدقِ بِهِ .*
نياز نيافتن به پوزش خواهى، عزّت بخش تر از پوزش خواهى موجّه است .

(نهج البلاغة : حكمت ۳۲۹)

ابن ابى الحديد مى نويسد: اين جمله به صورت «خير من الصدق» نيز روايت شده و معنايش اين است كه: كارى نكن كه از آن پوزش بخواهى، هرچند عذرت درست و موجّه باشد؛ زيرا كارى را نكنى بهتر و آبرومندتر است از اين كه كارى را بكنى و سپس پوزش بخواهى و لو صادق باشى ـ شرح نهج البلاغه، ۱۹ / ۲۴۱.

 

  • عذرخواهی مرز میان ایمان و نفاق

امام حسين عليه السلام :

إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فإنَّ المُؤمِنَ لا يُسيءُ و لا يَعتَذِرُ ، و المُنافِقَ كُلَّ يَومٍ يُسيءُ و يَعتَذِرُ .
زنهار از كارى كه از آن پوزش بخواهى؛ زيرا مؤمن نه بدى مى كند و نه پوزش مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و پوزش مى طلبد.       (تحف العقول،ج۱،ص ۲۴۸)

 

  • عذرخواهی وخواری

 

امام صادق (ع):

لا يَنبَغي لِلمُؤمِنِ أن يُذِلَّ نَفسَهُ ، قُلتُ : بِما يُذِلُّ نَفسَهُ ؟ قالَ : يَدخُلُ فيما يَعتَذِرُ مِنهُ .
شايسته نيست كه مؤمن ، خود را خوار گرداند. عرض كردم: چگونه خود را خوار مى كند؟ فرمود: كارى كند كه از آن عذرخواهى نمايد.      (مشكاة الأنوار ، ص۱۰۳، ح ۲۳۵  )

 

 

  • تکرار عذرخواهی

امام على عليه السلام :

إعادَةُ الاعتِذارِ تَذكيرٌ بِالذَّنبِ .
پوزش خواهىِ دوباره، يادآورى كردن گناه است.

(غرر الحكم ، ح۱۴۲۸ )

 

 

 

ب: عذر پذیری

  • پذیرش عذر
  • وجوب پذیرش عذر
  • عذرپذیری موجب دوام برادری
  • پاداش عذر پذیری
  • عذر پذیری اقدامی عاقلانه
  • خداوند متعال عذر پذیر است
  • پذیرش عذر درهمان لحظه اول
  • حتی پذیرش عذردروغین
  • حتی پذیرش عذرناپسند
  • عذر ناپذیری وکم خردی
  • عدم ورود عذرناپذیر بر پیامبر(ص) در حوض کوثر
  • عذرناپذیر محروم از شفاعت پیامبر(ص)
  • عذرناپذیری بزرگترین گناه
  • عذر ناپذیر همچو باجگیر

 

  • پذیرش عذر

امام على عليه السلام :

اِقبَلْ عُذرَ أخيكَ ، و إن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا
عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش.

(بحار الأنوار : ۷۴/۱۶۵/۲۹)

 

  • وجوب پذیرش عذر

 

امام على عليه السلام :

اِحمِلْ نَفسَكَ مِن أخيكَ عِندَ صَرمِهِ عَلَى الصِّلَةِ ، و عِندَ صُدودِهِ عَلَى اللُّطفِ و المُقارَبَةِ ··· و عِندَ جُرمِهِ عَلَى العُذرِ ؛ حتّى كَأنَّكَ لَهُ عَبدٌ ، و كأنَّهُ ذو نِعمَةٍ عَلَيكَ .
اگر برادرت از تو گسست، تو خود را به او پيوند ده، و اگر از تو دورى كرد با او مهربان باش و به او نزديك شو ··· و اگر گناهى كرد، عذرش را بپذير؛ چندان كه گويى تو غلام او هستى و او مولاى توست.

(نهج  البلاغه ، نامه ۳۱ )

  • عذرپذیری موجب دوام برادری

امام على عليه السلام :

اِقبَلْ أعذارَ النّاسِ تَستَمِتعْ بإخائهِم ، وَ القَهُمْ بِالبِشرِ تُمِتْ أضغانَهُم .
عذر خواهى هاى مردم را بپذير تا از برادرى آنان بهره مند شوى، و با روى گشاده ديدارشان كن تا كينه هايشان بميرد.   (غرر الحكم ، ۲۴۲۰ )

 

  • پاداش عذر پذیری

امام على عليه السلام ـ در سفارش به محمّد بن حنفيه ـ فرمود :

ِاقبَلْ مِن مُتَنَصِّلٍ عُذرا ، صادِقا كانَ أو كاذِبا فتَنالَكَ الشَّفاعَةُ. عذرخواهىِ معذرت خواه را، چه راست بگويد يا دروغ، بپذير تا شفاعت شامل حال تو بشود. (وسائل الشيعة : ۸/۵۵۳/۲)

 

  • عذر پذیری اقدامی عاقلانه

امام على عليه السلام :

أعقَلُ النّاسِ أعذَرُهُم لِلنّاسِ .
خردمندترين مردم، عذر پذيرترين آنها از مردم است.

(غرر الحكم ، ۲۹۸۸ )

 

  • خداوند متعال عذر پذیر است

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه ۳۶ سوره مرسلات (وَلا یُؤذَنُ لَهُم فَیَعتَذِرُونَ بِهِ )آنان اجازه داده نمى شود تا پوزش خواهند)  فرمود :

اَللّه ُ أجَلُّ و أعدَلُ [ و أعظَمُ ]مِن أن يَكونَ لِعَبدِهِ عُذرٌ لا يَدَعَهُ يَعتَذِرُ بِهِ ، و لكِنَّهُ فَلِجَ فلَم يَكُن لَهُ عُذرٌ .
خداوند بزرگوارتر و دادگرتر و بزرگتر از آن است كه بنده اش عذرى داشته باشد و اجازه ندهد عذرش را بياورد، بلكه خود عبد كاوش كرد اما عذرى براى خود نيافت.

( الكافي ، ج۸، ص۱۷۸، ح۲۰۰ )

 

  • پذیرش عذر درهمان لحظه اول

امام زين العابدين عليه السلام :

إن شَتَمَكَ رَجُلٌ عَن يَمينِكَ ثُمّ تَحَوَّلَ إلى يَسارِكَ و اعتَذَرَ إلَيكَ فَاقبَلْ عُذرَهُ .
اگر مردى از طرف راستت به تو ناسزا گفت و سپس به طرف چپت آمد و عذر خواست، عذرش را بپذير.         ( بحار الأنوار : ج۷۸،ص۱۴۱ ،ح۳۴)

 

  • حتی پذیرش عذردروغین

امام زين العابدين عليه السلام :

لا يَعتَذِرُ إلَيكَ أحَدٌ إلاّ قَبِلتَ عُذرَهُ ؛ و إن عَلِمتَ أنَّهُ كاذِبٌ .
هيچ كس از تو عذرخواهى نكند، مگر اين كه عذرش را بپذير، گر چه بدانى كه دروغ مى گويد.

(الدرّة الباهرة ، ۲۶  )

 

  • حتی پذیرش عذرناپسند

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَن أتاهُ أخوهُ مُتَنصِّلاً فَلْيَقبَلْ ذلكَ مِنهُ ، مُحِقّا كانَ أو مُبطِلاً ، فإن لَم يَفعَلْ لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ .
هر كس برادرش به عذرخواهى نزد او آيد، بايد عذرش را بپذيرد، خواه عذرش موجّه باشد يا نا موجّه كه اگر نپذيرد كنار حوض [كوثر ]بر من وارد نشود.

(كنز العمّال ، ۷۰۲۹)

  • عذر ناپذیری وکم خردی

امام صادق عليه السلام :

أنقَصُ النّاسِ عَقلاً مَن ظَلَمَ دُونَهُ ، و لَم يَصفَحْ عَمَّنِ اعتَذَرَ إلَيهِ .
كم خِردترين مردم كسى است كه به زير دستش ستم كند و كسى را كه از او عذرخواهى مى كند، نبخشد.      (الدرّة الباهرة : ۳۱ )

 

  • عدم ورود عذرناپذیر بر پیامبر(ص) در حوض کوثر

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَن أتاهُ أخوهُ مُتَنصِّلاً فَلْيَقبَلْ ذلكَ مِنهُ ، مُحِقّا كانَ أو مُبطِلاً ، فإن لَم يَفعَلْ لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ .
هر كس برادرش به عذرخواهى نزد او آيد، بايد عذرش را بپذيرد، خواه عذرش موجّه باشد يا نا موجّه كه اگر نپذيرد كنار حوض [كوثر ]بر من وارد نشود.

( كنز العمّال ،۷۰۲۹ )

 

 

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

الف: مَنِ اعتَذَرَ إلَيهِ أخوهُ المُسلِمُ مِن ذَنبٍ قَد أتاهُ فلَم يَقبَلْ مِنهُ لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ غَدا
هر كس برادر مسلمانش از گناهى كه نسبت به او كرده عذر بخواهد و او عذرش را نپذيرد، فردا[ى قيامت] كنار حوض كوثر بر من وارد نمى شود.

(كنز العمّال ، ح ۷۰۳۱  )

ب :  مَن لَم يَقبَلِ المَعذِرَةَ مِن مُحِقٍّ أو مُبطِلٍ ، لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ .
هر كه عذرخواهى كسى را، چه عذرش موجّه باشد يا نباشد، نپذيرد، در كنار حوض كوثر بر من وارد نشود.

(كنز العمّال ، ح ۷۰۳۲ )

 

  • عذرناپذیر محروم از شفاعت پیامبر(ص)

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارش به على عليه السلام ـ فرمود :

مَن لَم يَقبَلِ العُذرَ مِن مُتَنصِّلٍ ، صادِقا كانَ أو كاذِبا ، لَم يَنَلْ شَفاعَتِي .
هر كه پوزش را نپذيرد چه پوزش خواهنده راست بگويد يا دروغ، به شفاعت من دست نيابد.

( بحار الأنوار ، ج ۷۷، ص۴۷ ،ح۳)

  • عذرناپذیری بزرگترین گناه

امام على عليه السلام :

أعظَمُ الوِزرِ مَنعُ قَبولِ العُذرِ .
بزرگترين گناه، نپذيرفتن عذر است.

(غرر الحكم : ۳۰۰۴ )

  • عذر ناپذیر همچو باجگیر

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :

مَنِ اعتَذَرَ إلَيهِ أخوهُ بِمَعذِرَةٍ فَلَم يَقبَلْها كانَ عَلَيهِ مِنَ الخَطيئَةِ مِثلُ صاحِبِ مَكْسٍ .
هر كس برادرش از او عذرخواهى كند و عذرش را نپذيرد، او را گناهى مانند گناه باجگير باشد.

(كنز العمّال : ۷۰۳۰)

 

 

فصل سوم : عذرجویی وعذرتراشی

 

 

عذرجویی برای مومن

 

امام على عليه السلام ـ در سفارش به محمّد بن حنفيه ـ فرمود :

… لا تَصرِمْ أخاكَ عَلَى ارتِيابٍ ، و لا تَقطَعْهُ دونَ استِعتابٍ ، لَعَلَّ لَهُ عُذرا و أنتَ تَلومُ بِهِ ،
به صرف شكّ و ترديد، از برادرت مَبُر و بدون آن كه از او بخواهى رضايت تو را به دست آورد، با وى قطع رابطه مكن؛ ممكن است عذرى داشته باشد و تو [بى جهت] او را سرزنش كنى.

(وسائل الشيعة : ۸/۵۵۳/۲)

 

د: چند نکته

  • بدترین نوع عذرخواهی
  • بی نتیجه بودن عذر خواهی درقیامت
  • جهالت عذر نیست
  • سه چیز عذرناپذیرند
  • سه چیز عذرناپذیر است
  • اعتراف به گناه نوعی عذرخواهی است
  • اطاعت خدا عذرخواهی ندارد
  • عذر مخواه ازکسی که انتظار عذر از تو ندارد
  • اگرمرتکب جرم نشدی عذرنخواه
  • علم مانع عذر بهانه جویان
  • دو مصداق عذرخواهی در دعا
  • عذر تراشی دانشجو
  • علم مانع عذر بهانه جویان
  • آبروی خود را در معرض قیل وقال مردم قرار نده

 

 

 

  • بدترین نوع عذرخواهی

 

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:

شَرُّ المَعذِرَةِ حينَ يَحضُرُ المَوتُ .
بدترين پوزش، زمانى است كه مرگ فرا رسد.    ( بحار الأنوار : ۷۷/۱۳۳/۴۳)

  • جهالت عذر نیست

 

امام على عليه السلام :

عَلَيكُم بِطاعَةِ مَن لا تُعذَرونَ بِجَهالَتِهِ .
بر شما باد فرمانبرى از كسى كه در نشناختن او عذرتان پذيرفته نيست.

(نهج البلاغة ، حكمت ۱۵۶ )

  • سه چیز عذرناپذیرند

امام صادق عليه السلام :

ثَلاثَةٌ لا عُذرَ لِأحَدٍ فيها : أداءُ الأمانَةِ إلَى البَرِّ و الفاجِرِ ، و الوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبَرِّ و الفاجِرِ، و بِرُّ الوالِدَينِ بَرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ .
سه چيز است كه هيچ كس درباره آنها عذرش پذيرفته نيست: برگرداندن امانت به صاحبش نيك باشد يا بد وفاى به عهد با نيك و بد، و نيكى كردن به پدر و مادر، خوب باشند يا بد.

( الخصال ، ص ۱۲۳ ،  ح۱۱۸ )

 

  • سه چیز عذرناپذیر است

 

امام صادق عليه السلام :

ثَلاثَةٌ لا يُعذَرُ المَرءُ فيها: مُشاوَرَةُ ناصِحٍ ، و مُداراةُ حاسِدٍ ، و التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ .
سه چيز است كه انسان درباره آنها معذور نيست: مشورت كردن با خيرخواه، و مدارا كردن با حسود، و دوستى ورزيدن با مردم.

( بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص۲۳۲، ح۲۸)

  • اعتراف به گناه نوعی عذرخواهی است

امام على عليه السلام :

الف : الإقرارُ اعتِذارٌ ، الإنكارُ إصرارٌ
اعتراف [به گناه] نوعى پوزش خواهى است؛ انكار (عدم اعتراف به گناه) پاى فشردن [بر آن ]است.

( غرر الحكم، ح ۱۷۹و۱۸۰)

ب : رُبَّ جُرمٍ أغنى عَنِ الاعتِذارِ عَنهُ الإقرارُ بهِ .
بسا جرمى كه اعتراف به آن از عذرخواهى بى نياز مى كند.

( غرر الحكم ، ح ۵۳۴۴)

 

  • اطاعت خدا عذرخواهی ندارد

امام على عليه السلام :

لا تَعتَذِرْ مِن أمرٍ أطَعتَ اللّه َ سُبحانَهُ فيهِ ، فكَفى بِذلِكَ مَنقَبَةً .
از كارى كه با آن خداوند سبحان را فرمان برده اى عذرخواهى مكن؛ زيرا آن كار براى تو افتخارى بزرگ است.

( غرر الحكم ، ح ۱۰۳۴۰)

 

 

  • عذر مخواه ازکسی که انتظار عذر از تو ندارد

 

امام على عليه السلام :

لا تَعتَـذِرْ إلى مَن يُحِـبُّ أن لا يَجِـدَ لَكَ عُـذرا .
از كسى كه دوست دارد براى تو عذرى نيابد، عذرخواهى مكن.

( غرر الحكم ، ح ۱۰۲۶۹)

 

 

  • اگرمرتکب جرم نشدی عذرنخواه

امام على عليه السلام :

مَنِ اعتَذَرَ مِن غَيرِ ذَنبٍ فقَد أوجَبَ عَلى نَفسِهِ الذَّنبَ .
هر كس بدون ارتكاب گناهى عذرخواهى كند، خود را گنهكار قلمداد كرده است.

( غرر الحكم ، ح ۸۸۹۴ )

 

  • علم مانع عذر بهانه جویان

 

امام على عليه السلام :

قَطَعَ العِلمُ عُذرَ المُتَعَلِّلِينَ .
علم، راه عذر را بر بهانه جويان مى بندد.      (نهج البلاغة ، حكمت ۲۸۴)

 

  • دو مصداق عذرخواهی در دعا

 

امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ گفت :

اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن مَظَلومٍ ظُلِمَ بِحَضرَتي فلَم أنصُرْهُ ··· و مِن مُسيءٍ اعتَذَر إلَيَّ فلَم أعذِرْهُ .
بار خدايا! از تو عذر مى خواهم اگر در حضور من به كسى ستم شده و من ياريش نكرده باشم ··· و كسى به من بدى كرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذيرفته باشم.

(الصحيفة السجّاديّة ، دعاء ۳۸ )

 

  • عذر تراشی دانشجو

 

امام حسن عليه السلام :

قَطَعَ العِلمُ عُذرَ المُتَعَلِّمِينَ .
علم، راه عذر را بر جويندگان دانش بسته است.

( بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص۱۰۹، ح۱۹ )

 

  • عذر تراشی در صورت ناتوانی

 

امام على عليه السلام :

إذا قَلَّتِ المَقدِرَةُ كَثُرَ التَّعَلُّلُ بِالمَعاذيرِ
هرگاه توانايى، كاستى گيرد، تمسّك به عذر و بهانه ها فزونى يابد.

(غرر الحكم ، ح ۴۰۳۸)

 

  • عذرجویی برای مومن

امام على عليه السلام :

كانَ لي فيما مَضى أخٌ في اللّه ِ ··· كانَ لا يَلومُ أحَدا عَلى ما يَجِدُ العُذرَ في مِثلِه حتّى يَسمَعَ اعتِذارَهُ .
در گذشته برادرى دينى داشتم ··· او هيچ كس را، بر كارى كه مى شد در آن عذر آورد، سرزنش نمى كرد و صبر مى كرد تا عذر او را بشنود.

( نهج البلاغة ، حكمت ۲۸۹)

 

  • اول عذرجویی آنگاه کیفر

 

امام حسن عليه السلام :

لا تُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقوبَةِ ، و اجعَل بَينَهُما لِلاعتِذارِ طَريقا .
گناه را زود كيفر مده، بلكه ميان گناه و كيفر، راهى براى عذرخواهى باقى بگذار.

(بحار الأنوار ، ج ۷۸،  ص۱۱۵، ح۱۱)

 

مفهوم عذرخواهی

عذر خواهی یعنی اینکه کسی در حق کسی بدی کرده وبرای توجیه عدم  تقصیر خود در ارتکاب بدی  دلیل وبهانه می آورد تا رضایت او را جلب کند. ارائه این دلیل و بهانه را “عذر خواهی” گویند فرقی نمی کند این “دلیل وبهانه”  راست باشد یا دروغ ، حق باشد یا باطل.

عذرخواهی دلیل خردمندی است

چراکه عذرخواهی قسمی آسان ازکیفر است . زیرا در جای خود اثبات شد که عذر خواهی  از مصادیق کیفر است . چنانکه جریمه و عقوبت از مصادیق کیفر است . پس شخص مجرم بین عقوبت مالی ویابدنی وبین عذرخواهی  آسانترش را  که همان “عذرخواهی”  باشد بر می گزیندوعقل هم همین را تأیید می کند .

یعنی عقل همچنانکه در میان دوپاداش  پاداش بیشتر را   بر می گزیند در میان دو کیفر  کیفر کمتر  وسبکتر را انتخاب می کند  وعذرخواهی از عقوبت مالی وبدنی سبکتر است  .

در حقیقت این عقل است که به انسان دستور می دهد تا عذر خواهی کند وعقوبت مالی  وجسمی را بر نتابد . پس عذر خواهی دلیل خردمندی است .شاید به همین معنا اشاره داشته باشد سخن امام امیر المومنین (ع) که فرمود:

المَعذِرَةُ بُرهانُ العَقلِ .
پوزش [از خطا]، دليل خردمندى است.   (غرر الحكم ، ح۴۹۷)

 

پرهیز از کار منجر به عذرخواهی  

عذرخواهی از انجام کار بد اگرچه لازم واقدام عاقلانه است (چون انسان از عهده دَینی بیرون می آید واز حق الناس خلاص می گردد وخود را از کیفر کار خود خواه کیفر دنیایی وخواه کیفر آخرتی نجات می دهد)  اما در عین حال باید از کارهای زمینه ساز عذرخواهی برحذر شد  وسفارش شد که مبادا کاری که منتهی به عذرخواهی می شود  انجام گردد .

بدیهی است کاری که منجر به مؤاخذه وکیفر می شود باید پرهیز کرد  چون عاقلانه نیست که انسان خود را وارد کاری کند که سرانجام بخاطر آن  باید مؤاخذه شود وبه خاطر آن باید کیفر وعذاب گردد و یا ملامت  شود .

به همین خاطر روایات زیادی داریم که از ارتکاب چنین کاری برحذر می دارد .

پیامبر (ص) فرمود:

اِیّاکَ وَ ما تَعتَذِرُ مِنهُ.  از کاری که سر انجام باید از آن عذرخواهی کنی برحذر باش.

ودر برخی روایات آن را شرک خفی می شمارد.

پیامبر (ص) فرمود: إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فَإنَّ فيهِ الشِّركَ الخَفِيَّ .  از کاری که باید برایش عذر بخواهی  برحذر باش چرا که در آن ” شرک پنهان”  است ؛ چون  عذرخواهی که در حقیقت باید از خدا بشود از غیر خدا می شود وتوبه وانابه که باید در درگاه خداوند کریم انجام شود در درگاه دیگران انجام می شود .

واین همان شرک خفی است چون شرک خفی یعنی توسل به غیر خدا وعذر خواهی نوعی توسل به غیر خدا است . پس کاری نکن که مجبور شوی به غیر خدا متوسل شوی.

امام على عليه السلام ـ در نامه خود به حارث هَمْدانى ـ نوشت :

و احذَرْ كلَّ عَمَلٍ إذا سُئلَ عَنهُ صاحِبُهُ أنكَرَهُ أوِ اعتَذَرَ مِنهُ ، و لا تَجعَلْ عِرضَكَ غَرَضا لِنِبالِ القَولِ .
از هر كارى كه اگر كننده آن درباره اش بازخواست شود، انكارش كند و يا پوزش خواهد، بپرهيز و آبروى خود را آماج تيرهاى سخن [مردمان] قرار مده.              (نهج البلاغة ، نامه ۶۹)

وارد سایت شد

 

حکمت پرهیز ازکار منتهی به عذرخواهی

بخاطرآنکه  آن کار کار بدی است چون اگر بد نبود که عذر خواهی نمی  خواست پس پرهیز از چنین کاری در حقیقت  پرهیز از کار بد وزشت است .

همین مضمون را حضرت امیر المومنین(ع) در نقلی بیان داشت وفرمود:

إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فإنَّهُ لا يُعتَذَرُ مِن خَيرٍ .
از كارى كه منجر به عذرخواهی می شود  برحذر باش ؛ چرا که کار خیر عذر خواهی ندارد .

(بحار الأنوار ، ج ۷۱،ص ۳۶۹، ح۱۹)

پس از اینکه شخص ناچار به عذرخواهی می شود پیدا است که بخاطر بد بودن وشر بودن آن کار است . در واقع پرهیز از “کار منتهی به عذر خواهی”   در معنای پرهیز از “کار بد و شر” است

وارد سایت شد

 

بی نیازی از عذرخواهی بهتر حتی از عذر خواهی موجه

اگرانسان کارش به عذرخواهی نکشد  عزت او مصون خواهد ماند وآن کس که عذرخواهی می کندهرچندکه لازم باشد وکار عاقلانه اما درعین حال عزت او مخدوش می شود. وآن غرور انسانی او آسیب می بیند .

اینکه شخص دچار خلاف نسبت به کسی شود وهمواره به او مراجعه کند وتقاضای عفو نماید کوچک خواهد شد وحقیر خواهد شد  مخصوصا اگرطرف مقابل دیر رضایت دهد ودیر عذر پذیر باشد که در این صورت خیلی اذیت می شود وخیلی خوار می گردد وخیلی عزت او آسیب می بیند حتی اگر عذر خواهی او بجا وصادقانه باشد .

چون عذرخواهی خواه صادقانه وخواه کاذبانه در روح عذر خواه تأثیر منفی می گذارد  وروح او را آزار خواهد داد  وآن شرم وخجالت را خواهد داشت وآن انکسار وذلت را خواهد داشت . پس اگر بخواهد عزت او محفوظ بماند باید از کار منتهی به عذر خواهی اجتناب نماید .

چه زیبا فرمود حضرت امیر المومنین (ع آنگاه که فرمود:

اَلاِستِغناءُ عَنِ العُذرِ أعَزُّ مِنَ الصِّدقِ بِهِ .*
نياز نيافتن به پوزش خواهى، عزّت بخش تر از پوزش خواهى موجّه است .(نهج البلاغة : حكمت ۳۲۹)

چون عذرخواهی موجه  هرچند بجا وبر اساس عقل باشد  اما در عین حال  به عزت آدم آسیب خواهد رساند .

 

عذرخواهی مرز  میان ایمان و نفاق 

از مرزهای بین نفاق وایمان  “عذرخواهی”  است ؛ یعنی از جمله چیزهایی که میان مومن ومنافق فاصله می اندازد  ونشان منافق به شمار می آید  همین عذر خواهی است ؛ چون منافق نسبت به دیگران مرتکب خلاف  می شود  پس به ناچار نیاز به عذرخواهی دارد اما مومن چنین نیست وهرگز نمی خواهد نسبت به دیگری مرتکب خلاف شود پسس نیاز به عذر خواهی ندارد .

امام حسين عليه السلام فرمود:

إيّاكَ و ما تَعتَذِرُ مِنهُ ؛ فإنَّ المُؤمِنَ لا يُسيءُ و لا يَعتَذِرُ ، و المُنافِقَ كُلَّ يَومٍ يُسيءُ و يَعتَذِرُ .
زنهار از كارى كه از آن پوزش بخواهى؛ زيرا مؤمن نه بدى مى كند و نه پوزش مى خواهد و منافق هر روز بدى مى كند و پوزش مى طلبد.       (تحف العقول،ج۱،ص ۲۴۸)

پس عذرخواهی نشانی است که با آن مومن از منافق جدا می شود ؛ یعنی ساختار مومن با  بدی به دیگران سازگار نیست پس عذر خواهی معنی ندارد ودر وی راه ندارد اما ساختار منافق با بدی سازگار است وممکن است هر روز وهمواره مرتکب بدی وخلاف نسبت به دیگران شود پس هرگاه مرتکب بدی شد به ناچار محتاج به اعتذار است .

عذرخواهی وخواری

مومن که عزیز است باید مواظب باشد تا دچار خواری  وذلت نشود . واز جمله چیزهایی که مومن را خوار وذلیل  می کند عذر خواهی است . عذر خواهی باعث می شود تا مومن خجالت بکشد ، شرم کند وحقیر شود وهمواره التماس نماید تا رضایت طرف  مقابل را کسب کند . بدیهی است این امر او را خوار وذلیل وحقیر می کند. از این رو باید مواظب باشد تا کاری نکند که مجبور به عذر خواهی شود .

چه زیبا فرمود امام صادق(ع) که :

لا يَنبَغي لِلمُؤمِنِ أن يُذِلَّ نَفسَهُ ، قُلتُ : بِما يُذِلُّ نَفسَهُ ؟ قالَ : يَدخُلُ فيما يَعتَذِرُ مِنهُ .
شايسته نيست كه مؤمن ، خود را خوار گرداند. عرض كردم: چگونه خود را خوار مى كند؟ فرمود: كارى كند كه از آن عذرخواهى نمايد.      (مشكاة الأنوار ، ص۱۰۳، ح ۲۳۵  )

آری برای مومن شایسته نیست در کار منجر به عذرخواهی وارد شود واساسا شأن او والاتر وبالاتر از آن است  که کاری کند تا بخاطر آن مجبور به عذر خواهی شود.

وبه عبارتی  حضرت می خواهند به فرمایند که حقیقت مومن از مقوله عزت است و با عذر خواهی که از مقوله ذلت است سازگاری ندارد . از این رو شایسته نیست که مومن عمدا به شأن خود آسیب برساند  وعزت خود را با اعتذار  مخدوش نماید.

تکرار عذر خواهی

کسی که مجددا عذر خواهی می کند به نوعی گناه خود را وخلاف خود را یادآوری می کند و می خواهد بگوید هنوز گناه در ذهنم هست  یعنی هنوز خودم را مدیون  می دانم هنوز دغدغه دارم تاچگونه از عهده آن برآیم  وخودم را نمی بخشم تا عذرم پذیرفته شود  وزمانی آرام می شوم که عذرم پذیرفته شود .

وهرگاه عذرم پذیرفته شد بساط آن تخلف وگناه که برعهده ام بود برچیده می شود وخاطرم از آن آسوده می گردد.

شاید  ناظر به همین معنا باشد سخن امیر المومنین (ع) که فرمود:

إعادَةُ الاعتِذارِ تَذكيرٌ بِالذَّنبِ .
پوزش خواهىِ دوباره، يادآورى گناه است.     (غرر الحكم ، ح۱۴۲۸ )

پس تکرار “عذرخواهی”  نشان از آن دارد که شخص متخلف هم چنان به یاد آن گناه وجرم هست . وتا آن گناه پاک نشود او همچنان دغدغه دارد .

 

 

پذیرش عذر

گفته شد که مومن کاری نمی کند که مجبور به عذرخواهی شود چون عذر خواهی مایه آسیب عزت اوست . وگفته شد که اگر به هر دلیلی مومن دچار خطا شد ونسبت به کسی مرتکب بدی گردید باید عذر خواهی کند تا مدیون او باقی نماند  وحق الناس بر عهده نداشته باشد تا در دنیا وآخرت گرفتار مشکلات نگردد.

پس همچنانکه باید متوسل به  عذر خواهی شود باید عذر پذیر هم باشد یعنی اگر کسی به او بدی کرد وپشیمان شد و آمد از او عذرخواهی کرد  قبول کند وعذر او را به پذیرد .

امام على عليه السلام فرمود:

اِحمِلْ نَفسَكَ مِن أخيكَ عِندَ صَرمِهِ عَلَى الصِّلَةِ ، و عِندَ صُدودِهِ عَلَى اللُّطفِ و المُقارَبَةِ ··· و عِندَ جُرمِهِ عَلَى العُذرِ ؛ حتّى كَأنَّكَ لَهُ عَبدٌ ، و كأنَّهُ ذو نِعمَةٍ عَلَيكَ .
اگر برادرت از تو گسست، تو خود را به او پيوند ده، و اگر از تو دورى كرد با او مهربان باش و به او نزديك شو ··· و اگر گناهى كرد،  “عذرش را بپذير” ؛ چندان كه گويى تو غلام او هستى و او مولاى توست.      (نهج  البلاغه ، نامه ۳۱ )

نفس اماره انسان که همواره نقش منفی دارد شاید به انسان اجازه چنین قبولی را ندهد و کبر وغرور هم اورا از پذیرش برحذر دارد  اما مومن تحت امر نفس اماره قرار نمی گیرد ونفس خود را  وادار به عذر خواهی می کند.

لذا است که حضرت از کلمه  “اِحمِل” استفاده می کند یعنی بانفس خود مبارزه کن واو را به این پذیدش وادار  وبه عبارتی پذیرش را بر او تحمیل نما .

آری عذر پذیری لازم است چنانکه عذرخواهی هم لازم است .

 

عذر پذیری برا ی دوام برادری

اسلام مومنین را برادر  هم قرار داد وبرای ادامه برادری  هم سرمایه گذاری کر ده است واز جمله آن تحمل وخویشتن داری مقابل خطاهای یکدیگر  وعفو وبخشش از اشتباه هم وغمض عین وخطاپوشی نسبت به همدیگر است .

در همین راستا موضوع عذرپذیری را مطرح نموده وبر آن اصرار می ورزد  زیرا برادری گوهری است در زندگی اجتماعی  که  نباید به آسانی آن را از دست داد  وسرمایه گرانبهایی است که نباید از آثار وبهره وری آن غافل گردید وبرای حفظ چنین سرمایه یی باید بسیاری از اقدامات را انجام واز خیلی چیزها صرفنظر کرد.

عذرپذیری در این موضوع نقش مؤثری دارد یعنی اگر مومنی نسبت به شما مرتکب خطا شد بجای آنکه ناراحت شوی وقطع ارتباط کنی  ویا بجای اینکه مقابله به مثل کنی واین ارتباط واخوت را تیه کنی عذر او را پذیرا باش  وموضوع کدورت را فیصله بده وغائله آن را ختم کن.

این است که حضرت امام علی (ع) سفارش می کند عذر او را به پذیر وبا پذیرش عذر او از ادامه برادری او لذت ببر. فرمود:

اِقبَلْ أعذارَ النّاسِ تَستَمِتعْ بإخائهِم ، وَ القَهُمْ بِالبِشرِ تُمِتْ أضغانَهُم .
عذر خواهى هاى مردم را بپذير تا از برادرى آنان بهره مند شوى، و با روى گشاده ديدارشان كن تا كينه هايشان بميرد.   (غرر الحكم ، ۲۴۲۰ )

 

پاداش عذر پذیری

جامعه اسلامی در حقیقت  یک خانواده اند  که رئیس این خانواده اهلبیت (ع) هستند.

برای سلامت این خانواده  و دوام  و بقاء آن  باید از هر آنچه که باعث تیرگی روابط وقطع ارتباط می شود برحذر شد واز هرآنچه که باعث افتراق  وتفرقه می گردد پرهیز نمود .

واز جمله چیزهایی که ممکن برای انسجام واتصال این خانواده  مضر باشد  وآسیب برساند همین خطاها واشتباه هاتی که  نسبت به یکدیگر انجام می شود  و احیانا  بدی ها وتخلفاتی  است که ممکن است نسبت به هم صورت پذیرد

اهلبیت (ع)  برای آنکه این خانواده بزرگ اسلامی دچار سستی  واختلاف وشقاق نشود به خیلی از عوامل انسجام بخش سفارش کردند  و از خیلی چیز های تفرقه آفرین  برحذر داشتند . که از جمله عوامل انسجام آفرین  “عذر پذیری”  است  و برای پذیرش عذر  پاداش و “جایزه ” قرار دادند که از مصادی ق پاداش وجایزه ” شفاعت اهلبیت ”  است  تا ازاین طریق جامعه دینی تشویق شود و انسجامش  حفظ شود وآسیب نبیند  ودچار انشقاق  وافتراق  نگردد  واز این رو است که حضرت امیرالمومنین (ع) بر پذیرش عذر تأکید می کند و به پاداش شفاعت تصریح می نماید و ودر سفارش خود به محمد حنفیه می فرماید :

ِاقبَلْ مِن مُتَنَصِّلٍ عُذرا ، صادِقا كانَ أو كاذِبا فتَنالَكَ الشَّفاعَةُ. عذرخواهىِ معذرت خواه را، چه راست بگويد يا دروغ، بپذير تا شفاعت شامل حال تو بشود. (وسائل الشيعة : ۸/۵۵۳/۲)

– خداوند عذر پذیر است

خداوند متعال چون رحیم وکریم است وچون عطوف ومهربان است  ودائم بر آن است تا نسبت به بنده اش رحمت ولطفی داشته باشد عذرپذیر است و اگر مشاهده کند  بنده اش عذر به درگاه او آورد  قطعا عذر او را می پذیرد وقطعا استقبال می کند.

شأن خدا والاتر وبالاتر از آن است که بنده یی معصیت کند وپشیمان شود وروی نیاز به در گاه او آورد وعذر خواهی کند اما خدا از او نپذیرد .  نه هرگزچنین نیست بل خداوند همواره درب رحمتش باز است وهر تائب وهر عذر خواهی را می پذیرد وبهانه وعذرش را قبول می کند .

واگر احیانا عذری نپذیرد بخاطر آن است که بنده عذری نداشته تا ارائه کند  وگرنه اگر عذری ارائه شود قطعا می پذیرد .

امام صادق عليه السلام ذیل آيه ۳۶ سوره مرسلات (ولا یؤذن لهم فیعتذرون به آنان اجازه داده نمى شود تا پوزش خواهند)  فرمود :

اللّه ُ أجَلُّ و أعدَلُ [ و أعظَمُ ]مِن أن يَكونَ لِعَبدِهِ عُذرٌ لا يَدَعَهُ يَعتَذِرُ بِهِ ، و لكِنَّهُ فَلِجَ فلَم يَكُن لَهُ عُذرٌ .
خداوند بزرگوارتر و دادگرتر و بزرگتر از آن است كه بنده اش عذرى داشته باشد واجازه ندهد عذرش را بياورد، بلكه خود عبد كاوش كرد اما عذرى براى خود نيافت.( الكافي ، ج۸، ص۱۷۸، ح۲۰۰ )

بنا براین خداوند متعال عذر پذیر  است وعذر هیچ معتذری را رد نمی کند مگر آنکه معتذر نتواند عذری برای خود ارائه نماید .

۲۳   عذر ناپذیر کم بهره از عقل

 

دو گناه و دو تا خلاف است که به دور از شأن عقل است وانسان کم بهره از عقل آن را مرتکب می شود  و ارتکاب آن نشان  آن دارد که مرتکب آن از عقل مناسب برخوردار نیست بل ناقص العقل است .

یکی کسی که به زیر مجموعه اش ظلم می کند وبه آنکس که از خود پائین تر است ستم می نماید در حالی که ظلم به هرکس دَینی بر دَین خود افزودن وبدهگاری بر بدهگاری خود اضافه نمودن  و وبالی بر وبال خود گماشتن  و بار خود را سنگین نمودن  ودنیا وآخرت خود را خراب نمودن است که عاقل هیچوقت  چنین نمی کند وهیچ وقت اینگونه خودرا گرفتار نمی کند .

وبه عبارتی  اینکه انسان با دست خود  خود را درمهلکه  بیندازد  وخودش را در تنگنا قرار دهد  وبا دست خود به خود آسیب برساند به دور از عقل است  وهیچ انسان عاقلی چنین نمی کند واگر چنین کرد عقل او ناقص است .

ودیگری کسی است که از عذرخواه عذر نپذیرد  واز خلاف او چشم پوشی نکند . چون ذات انسان کریم است وساختار انسان بر اساس رحم وعطوفت است پس ساختار انسان وکرامت انسان ایجاب می کند تا به چنین آدمی جواب مثبت بدهد  وعقل سلیم حکم می کند که انسان بر اساس کرامت خود عمل کند .

حال اگر کسی کرامت خود را کنار بگذارد وتصمیمی خلاف کرامت بگیرد نشان از نقص عقل است وانسانی که  وفق کرامت نفس عمل نکند وکاری برخلاف ساختار وجودی خود انجام دهد خلاف حکم عقل عمل نمود واین نشان می دهد که عقل او از قدرت کافی برخوردار نیست  وهنوز عقل او ناقص است .

امام صادق عليه السلام فرمود:

أنقَصُ النّاسِ عَقلاً مَن ظَلَمَ دُونَهُ ، و لَم يَصفَحْ عَمَّنِ اعتَذَرَ إلَيهِ .
كم خِردترين مردم كسى است كه به زير دستش ستم كند و كسى را كه از او عذرخواهى مى كند، نبخشد.      (الدرّة الباهرة ، ص ۳۱ )

– منع پذیرش عذر  بزرگترین گناه

اولا انسان وظیفه دارد که نسبت به کسی تخلف صورت ندهد واگر صورت گرفت عذرخواهی کند  و از سویی بر طرف مقابل لازم است که عذر او را به پذیرد  ونه تنها عذر او را به پذیرد بل اگر عذر نخواست ویا عذری نداشت برایش عذری بتراشد  .

حال در این وسط که عذر خواهی  وعذر پذیری آن قدر مهم است   و به هر صورت ممکن باید صورت پذیرد  کسی پیدا شود که طرف را از پذیرش عذر منع کند  وبجای اینکه امر به معروف که همان عذر پذری باشد نهی از معروف کند  وطرف را از قبول باز دارد  وبگوید عذر خواهی فلانی را قبول نکن .

پس چنین کاری  گناه است بل بزرگترین گناه است چون مانع یک اقدام خیر است  ونوعی نهی از معروف است به ویژه مومنین که مأمورند تا تواصل  وهماهنگی داشته باشند واصلاح ذات البین کنند اما او اعتناء نکند و این تواصل را به تقاطع تبدیل کند  وبجای وصل ایجاد فصل کند  .

امام على عليه السلام فرمود:

أعظَمُ الوِزرِ مَنعُ قَبولِ العُذرِ .
بزرگترين گناه،  مانع شدن از قبول عذر است.   (غرر الحكم :ح ۳۰۰۴ )

عذر ناپذیر محروم از لطف پیامبر(ص)

کسی که عذر ناپذیر باشد از لطف پیامبر (ص) محروم است  چون در جای خود اثبات شد که عذر پذیری ناشی از روح  رحمت وکرامت وانسانیت است  وکسی که از اوپوزش خواسته می شود  وبر پوزش اصرار هم می شود اما او اعتناء نمی کند دذ حقیقت نشان می دهد که از رحمت به دور است  وبا آن رحمت  ومهر وعطوفا انسانی فاصله گرفته است و دیظه رحمت را در خود خشکانده است .

وچنین انسانی بر اساس اصل ارحم ترحم نباید انتظار رحمت از کسی داشته باشد وچطور می تواند انتظار رحمت داشته باشد  واز رحمت دیگران بهره مند گردد ؟ چراکه تو باید اهل رحم باشی تا به تو رح شود .

از این رو انسان عذر ناپذیر از ورد بر پیامبر رحمت واز شفاعت پیامبر رحمت واز لطف  ومرحمت پیامبر رحمت به دور است و خود پیامبر (ص) فرمود:

مَنِ اعتَذَرَ إلَيهِ أخوهُ المُسلِمُ مِن ذَنبٍ قَد أتاهُ فلَم يَقبَلْ مِنهُ لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ غَدا
هر كس برادر مسلمانش از گناهى كه نسبت به او كرده عذر بخواهد و او عذرش را نپذيرد، فردا[ى قيامت] كنار حوض كوثر بر من وارد نمى شود.

(كنز العمّال ، ح ۷۰۳۱  )

ب :  مَن لَم يَقبَلِ المَعذِرَةَ مِن مُحِقٍّ أو مُبطِلٍ ، لَم يَرِدْ عَلَيَّ الحَوضَ . (كنز العمّال ، ح ۷۰۳۲ )

هر كه عذرخواهى كسى را، چه عذرش موجّه باشد يا نباشد، نپذيرد، در كنار حوض كوثر بر من وارد نشود.

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در سفارش به على عليه السلام ـ فرمود :

مَن لَم يَقبَلِ العُذرَ مِن مُتَنصِّلٍ ، صادِقا كانَ أو كاذِبا ، لَم يَنَلْ شَفاعَتِي . ( بحار الأنوار ، ج ۷۷، ص۴۷ ،ح۳)
هر كه پوزش را نپذيرد چه پوزش خواهنده راست بگويد يا دروغ، به شفاعت من دست نيابد.

 

فصل سوم: عذر جویی وعذرتراشی

عذر تراشی

خطا وجرمی که از انسان سر می زند  نمی توان  همه اش را عمدی دانست  و یا آسیبی که از کسی به کسی می رسد  نباید گفت که همه اش از سر عمد وقصد  و یا  از سر اذیت وآزار است   بل فراوان اتفاق می افتد که اشتباه  از سرجهل ونادانی واز سر غفلت وحواس پرتی بوده و یا از سر عمد بوده لکن همین عمد ناشی از دلیل وبهانه  وناشی از عذر واستدلال غلط باشد .

پس نباید در کیفر آن خطا واشتباه  شتاب کرد به ویژه اگر خطاکار مومن باشد که در این صورت بیشتر باید احتیاط کرد وخطای او را از سر  کینه و عداوت ندانست بل آن را ناشی از دلیل وعذر موجه قلمداد کرد .

از این رو قبل از هر چیز باید دنبال آن دلیل  وبهانه گشت واگر بهانه یی وعذری نیافت برایش عذری جعل کند  وکار او را به آن عذر نسبت دهد .

این تصور وتصمیم ناشی از خوشبینی مومن به مومن است .یعنی مومن هیچ وقت بی دلیل وبه عمد واز سرکینه به کسی آسیب نمی رساند  وبه کسی زیان وضرر وارد نمی کند چراکه مومن خیر مومن را می خواهد  وهمواره در صدد سود رسانی به مومن  است .

پس اگر از مومنی خطایی سر زد باید جستجو کرد که به چه دلیل وبه چه عذری این کار را کرد واگرعذر روشنی برایش وجود داشت چه خوب وگرنه  جستجو کند تا برای او عذری جعل کند و بهانه یی برایش بتراشد.

از این رو است که امام علی (ع) فرمود:

اِقبَلْ عُذرَ أخيكَ ، و إن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذراً .

عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش.      ( بحار الأنوار ،ج ۷۴، ص۱۶۵، ح۲۹)

البته شخصی که به او بدی شد شایدنفس اماره اش اجازه قبول ندهد واحیانا غرورش او را از پذیرش بر حذر دارد اما بیان حضرت آن است که در این صورت  باید  با نفس اماره مبارزه کرد  و او را به این پذیرش وا داشت   وبه عبارتی  پذیرش را بر او تحمیل نمود . آری پذیرش عذرخواهی لازم است چنانکه اصل عذرخواهی هم لازم است .

  • عذر تراشی

امام على عليه السلام :

اِقبَلْ عُذرَ أخيكَ ، و إن لَم يَكُن لَهُ عُذرٌ فَالتَمِسْ لَهُ عُذرا

عذر برادرت را بپذير و اگر عذرى نداشت برايش عذرى بتراش.

( بحار الأنوار ،ج ۷۴، ص۱۶۵، ح۲۹)

 

 

 

درخواست از مجرم برای عذرخواهی

 

اینکه به انسان  انسان گفته می شود بخاطر انس است  یعنی ساختار وجودی اش به گونه ای است که با  انس والفت از زندگی لذت می برد وانسان  منهای انس با دیگران از زندگی لذت نمی برد .

اسلام هم براین انس والفت سفارش می کند واز هر امکانی بهره می گیرد تا انس باقی بماند واز هر آنچه باعث جدایی ودوری می شود برحذر می دارد .

از این رو دستور می دهد این ارتباط واتصال  وانس را حفظ کند  وهرگز با بهانه های واهی وتصورات باطل وخیالات بی اساس  وشک وتردیدها آن را از بین نبرد.

امام امیر المومنین (ع) در همین رابطه در سفارش به محمّد بن حنفيه ـ فرمود :

… لا تَصرِمْ أخاكَ عَلَى ارتِيابٍ ، و لا تَقطَعْهُ دونَ استِعتابٍ ، لَعَلَّ لَهُ عُذرا و أنتَ تَلومُ بِهِ ،
به صرف شكّ و ترديد، از برادرت مَبُر و بدون آن كه از او بخواهى رضايت تو را به دست آورد، با وى قطع رابطه مكن؛ ممكن است عذرى داشته باشد و تو [بى جهت] او را سرزنش كنى.

چرا ؟ بخاطر اینکه  آن انس والفت باقی بماند.

واینکه اسلام مومنین را برادر قرار داده است بخاطر تحکیم همین انس والفت است پس نباید به آن آسیب رساند وتضعیف نمود .

در همین راستا است که اگر کدورتی اتفاق افتاد  واز سوی برادر دینی خطایی سرزد نباید آن ارتباط قطع شود  بل  باید  بر رسی شود  شاید او دلیلی وعذری برای ارتکاب خطایش داشته باشد وشاید دلیل او مقبول وعذر او موجه باشد

پس نباید سریع قضاوت کرد  ونباید سریع قطع ارتباط نمود وحتی اگر او واقعا مقصر باشد باید او را بخشید وحتی اگر عذر او غیر موجه هم بود باز هم باید قبول کرد  تا آن “برادری واخوت”  و “آن انس والفت”  دوام پیدا کند وماندگار گردد.

 

 

 

۴۰ انتظارعذرخواهی بهتر ازتعجیل در عقوبت

وقتی یک  جرم یا تخلف اتفاق می افتد  دو راه جبران دارد :  یکی از طرف خود مجرم ومتخلف ودیگری از طرف مقابل(که جرم یا تخلف روی او واقع شد) اما راه جبران از طرف مقابل یا کیفر است ویا عفو واما از طرف مجرم راه جبران  عذر خواهی  است .

هریک از طرفین می توانند نسبت به جرم صورت گرفته اقدام جبرانی داشته باشند. پس شخص مجرم  باعذر خواهی خود ونیز پذیرش عذر از طرف مقابل می تواند آن جرم را جبران کند وهمچنین آنکه جرم نسبت به او صورت گرفته وبنا دارد کیفر کند بهتر است در کیفر تعجیل نکند تا شاید عذر خواهی صورت پذیرد.

که در این صورت اگر عذرخواهی را قبول کند دو فائده دارد یکی اینکه برای او  پاداش نوشته می شود واجر فراوان در عالم آخرت دارد ودیگر  آنکه همین عذرخواهی تنبیه برای متخلف است تا مجددا آن خلاف را مرتکب نشود .

پس شایسته است طرف مقابل در عقوبت تعجیل نکند .

احتمالا  به همین مضمون اشاره دارد   سخن امام مجتبی (ع) که فرمود :

لا تُعاجِلِ الذَّنبَ بِالعُقوبَةِ ، و اجعَل بَينَهُما لِلاعتِذارِ طَريقا .
گناه را زود كيفر مده، بلكه ميان گناه و كيفر، راهى براى عذرخواهى باقى بگذار.

(بحار الأنوار ، ج ۷۸،  ص۱۱۵، ح۱۱)

البته حضرت امیر المومنین (ع) در توصیف یکی از برادران دینی اش به همین معنا اشاره نموده وبه نحوی بر آن تأکید نموده است.

فرمود:

۳۸كانَ لي فيما مَضى أخٌ في اللّه ِ ··· كانَ لا يَلومُ أحَدا عَلى ما يَجِدُ العُذرَ في مِثلِه حتّى يَسمَعَ اعتِذارَهُ .
در گذشته برادرى دينى داشتم ··· او هيچ كس را، بر كارى كه مى شد در آن عذر آورد، سرزنش نمى كرد و صبر مى كرد تا عذر او را بشنود.

( نهج البلاغة ، حكمت ۲۸۹)

حضرت این معنا را تحسین می کند  واز دوست وبرادر دینی اش که از این خلق برخوردار بود تمجید نموده وبا این توصیف  بر انتظار عذر خواهی برابر تعجیل در عقوبت تأکید می نماید.

والبته از این سخن حکیمانه معلوم می شود که عذر خواهی به نوبه خود کیفر دیگری برای مجرم است  وشاید عذاب آن کمتر از عقوبت نباشد . یعنی تو که بنا داری او را کیفر  کنی صبر کن تا او سراغ عذر برود که در این صورت  هم تو به ثواب وپاداش بزرگی رسیدی وهم او تنبیه وکیفر شد.

 

فصل چهارم : چند نکته

 

  • بدترین عذرخواهی

عذر خواهی باید به وقت وبه سرعت باشد چون دَین مردمی ویا دین الهی است  پس انسان خطاکار ومجرم مدیون  است .فرقی نمی کند که این جرم ودَین مربوط به خداوند باشد ویا مر بوط به بندگان خدا . لذا مومن به صرف اینکه دچار خطا ولغزش شد باید  سریع عذر خواهی کند تا از این دَین خلاص شود .

حال یک کسی پیداشود که مرتکب خلاف گردد وبجای اینکه سریعا عذرخواهی کند نکند وآن را به تاخیر  اندازد تا جایی که اجل او فرا  رسد . یعنی در در ساعت  و وقت وسیع عذر نخواست  وآن قدر تأخیر انداخت که وقتش ضیق واندک شد وبه ناچار عذر خواهی کرد .

البته این عذر خواهی باز  بهتر از عدم عذرخواهی است اما این کجا وعذرخواهی در اوان صدور تخلف کجا!

قطعا عذر خواهی در فرصت وسیع  نیکو ، پسندیده وبجا است اما عذرخواهی در تنگی وقت وآستانه مرگ امری ناپسند وبد بل بدترین است چون با تأخیر عمدی معلوم نیست که  موفق به عذرخواهی بشود واگر هم بشود معلوم نیست مورد قبول واقع شود .

پس اعتذار با تعجیل پسندیده  وخوب واعتذار با تأخیر ناپسند وبد است .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

شَرُّ المَعذِرَةِ حينَ يَحضُرُ المَوتُ .
بدترين پوزش، زمانى است كه مرگ فرا رسد.    ( بحار الأنوار : ۷۷/۱۳۳/۴۳) وارد سایت شد

 

  • بی نتیجه بودن عذر خواهی درقیامت

 

امام على عليه السلام :

الف:  في يَومٍ تَشخَصُ فِيهِ الأبصارُ و تُظلِمُ لَهُ الأقطارُ ··· فلا شَفيعٌ يَشفَعُ ، و لا حَميمٌ يَنفَعُ ، و لا مَعذِرَةٌ تَدفَعُ .
روزى كه در آن ديده ها خيره مى ماند و همه جا تيره و تار مى شود··· نه شفيعى شفاعت مى كند و نه خويشاوندى سود مى رساند و نه عذرى عذاب را دفع مى كند.

(نهج البلاغة ، خطبة ۱۹۵)

ب : إنَّما هَلَكَ مَن كانَ قَبلَكُم بِطُولِ آمالِـهِم و تَغَيُّبِ آجالِـهِم ، حتّى نَزَل بِهِمُ المَوعودُ الّذي تُرَدُّ عَنهُ المَعذِرَةُ ، و تُرفَعُ عَنهُ التَّوبَةُ ، وَ تحُلُّ مَعَهُ القارِعَةُ و النِّقمَةُ .
پيشينيان شما، در حقيقت، به سبب آرزوهاى دراز و از ياد بردن مرگ به هلاكت در افتادند، تا آن كه مرگ بر آنها فرود آمد؛ مرگى كه عذر پذير نيست و مجال توبه باقى نمى گذارد و مصيبت و كيفر با خود مى آورد.         ( نهج البلاغة ، خطبة ۱۴۷)

 

  • جهل در طاعت واجب الطاعه عذر نیست

کسانی که برای انسانها واجب الطاعه هستند  جهل عذر نیست . مثلا امام که واجب الطاعه است  وباید از او اطاعت کرد ویا مرجع تقلید که واجب الطاعه است  باید اطاعت کرد . عالم دینی که بیان مسائل شرعی برعهده آنها است نمی شود در طاعت آنها کوتاهی کرد  وهمچنین مشاور ناصح  وامین که از او مشورت می شود باید اطاعت شود ونیز خداوند متعال که خیر بندگان خود را می خواهد واجب الطاعه است .

بنا بر این کسی نمی تواند در این امور خدشه کند وبا عذر وبهانه اینکه من اورا نمی شناختم از اطاعت سر باز زند چرا که  وقتی واجب الطاعه شد باید تحقیق کنند وشناسایی کنند تا از او ا طاعت نمایند  .

نمی توانند بگویند فلان  واجب الطاعه را نمی شناختم  ونسبت به او جاهل بودم چون در جواب گفته می شود که چرا تحقیق وشناسایی نکردی ؟

چه زیبا فرمود امام امیر المومنین (ع) که :

عَلَيكُم بِطاعَةِ مَن لا تُعذَرونَ بِجَهالَتِهِ .
بر شما باد فرمانبرى از كسى كه در نشناختن او عذرتان پذيرفته نيست.      (نهج البلاغة ، حكمت ۱۵۶ )

یعنی حتما او را بشناسید وحتما از او پیروی کنید.

  • سه چیز عذر ناپذیر

اگربرای هر کوتاهی وتقصیر  عذر خواهی موجه باشد  و اگر عذر خواهی برای هر کاری پذیرفته شود برای سه چیز پذیرفته نخوهد شد  وحتی این سه چیز ذاتا عذر ناپذیرند . واین سه عبارتند از  “مشورت با انسان خیر خواه”   و   “مدارا با انسان حسود”   و “اظهار دوستی با مردم.”

یعنی اگرکسی در کار خود با مشاورخیر خواه مشورت نکرد  وکار خود را بدون مشورت انجام داد در حالی که مشاور ناصح در دسترس بود وکار خراب در آمد وحال پشیمان شد وبه پوزش افتاد هرگزنمی تواند عذر خواهی کند وعذرخواهی  او سودی ندارد وقطعا باید تنبیه شود چون عذرخواهی سود وثمری ندارد واصلا عذرخواهی دراین مورد جا ندارد. چون کوتاهی نموده  وبا کوتاهی دچار خسارت شده  وحتما باید ملامت وعقوبت شود .

وهمچنین اگر کسی  با انسان حسود مدارا نکرد  واز زیان حسود آسیب دیده وحال برای این تقصیر عذر تراشی می کند  وبهانه سازی می کند  عذر او پذیرفته نیست چون کوتاهی نموده  ومی توانسته با مدارا از آسیب در امان باشد واما نکرد وخود را به آن دچار نمود وراهی برای جبران ندارد واعتذار کاری از پیش نمی برد .  پس باید  عقوبت و ملامت شود  وعذر او پذیرفته نیست  .

وهمین طور اگر در اظهار دوستی با مردم کوتاهی نماید  وآنگاه عذر خواهی نماید  که این مورد هم عذرخواهی سودی ندارد .

توضیح آنکه اگرکسی خواست از کمک مردم برخوردار باشد باید به آنان دوستی نشان دهد واظهار محبت کند چون مردم کمک خود را در خدمت دوستان به کار می گیرند .پس اگرکسی با مردم طرح دوستی بست واظهار دوستی نمود از کمک آنها برخوردار خواهد بود اما اگر کسی چنین نکرد واز کمک مردم برخوردار نشد وبه همین جهت دچار خسارت شد عذر خواهی اش سودی نبخشد  واین عذرخواهی راه به جایی نمی برد ومشکلی را حل نمی کند بل او بخاطر کوتاهی اش باید  ملامت وعقوبت شود .

امام صادق عليه السلام  فرمود:

ثَلاثَةٌ لا يُعذَرُ المَرءُ فيها: مُشاوَرَةُ ناصِحٍ ، و مُداراةُ حاسِدٍ ، و التَّحَبُّبُ إلَى النّاسِ .
سه چيز است كه انسان درباره آنها معذور نيست: مشورت كردن با خيرخواه، و مدارا كردن با حسود، و دوستى ورزيدن با مردم.   ( بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص۲۳۲، ح۲۸)

 

 

  • سه چیز عذر ناپذیر است

در حدیث آمده که سه چیز عذر ناپذیر است : اداء امانت ، وفاء به عهد ونیکی به والدین.

امانت باید اداء شود چون حق الناس است ، ملک دیگران است و تصرف  در آن خاص دیگران است  ونمی توان در آن تصرف کرد ونمی توان  آن را در صورت در خواست صاحبش  نگه داشت . پس باید به هرصورت ممکن مسترد نمود .

هرگز نمی شود عذر آورد که صاحب امانت انسان فاجر است پس نباید به   او  برگردانده شود چرا که امانت از باب اینکه امانت است باید برگردانده شود بدون هیچ شرطی وبدون هیچ قیدی .

حال اگر مال فاجر امانت سپرده شد باید به او مسترد گردد چون وجوب استرداد مربوط می شود به خود امانت   نه امانت مومن  ویا امانت انسان صالح وامثال آن .

پس هرگاه  کسی امانت را پس ندهد  وعذر آورد عذر او پذیرفته نیست.

همچنین است وفای به عهد چون وفای به عهد هم مقید نگردید به عهد خوبان بل وفا متعلق است به خود عهد پس باید به آن وفا شود هر چند این عهد با شخص فاجر بسته شود .

ونیز چنین است نیکی به والدین که حتما باید صورت گیرد حتی اگروالدین بد باشند چون بر ونیکی به والدین مقید نشدند به والدین خوب بل مقید شدند به والدین هرچند بد هم باشند .بنا بر این نیکی به والدین باید صورت گیرد اگر چه والدین فاجر باشند.

امام صادق عليه السلام فرمود:

ثَلاثَةٌ لا عُذرَ لِأحَدٍ فيها : أداءُ الأمانَةِ إلَى البَرِّ و الفاجِرِ ، و الوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبَرِّ و الفاجِرِ، و بِرُّ الوالِدَينِ بَرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ .
سه چيز است كه هيچ كس درباره آنها عذرش پذيرفته نيست: یکی برگرداندن امانت به صاحبش خواه صاحب امانت نيك باشد يا بد  و دوم  وفاى به عهد چه برای  نيك و چه بد، وسوم  نيكى كردن به پدر و مادر، خواه خوب باشند يا بد.     ( الخصال ، ص ۱۲۳ ،  ح۱۱۸ )

به هر حال هیچ عذری نسبت به کوتاهی در اداء امانت  و وفاء به  عهد  ونیکی به والدین پذیرفته نیست چرا که این امور عذر ناپذیرند  و اعتذار نسبت به آنها پذیرفته نیست .

 

 

  • اعتراف به گناه نوعی عذرخواهی است

وقتی  جرمی اتفاق می افتد شخص مجرم  سه راه در پیش دارد : اعتراف ، اعتذار  وتحمل کیفر.

گاه اعتراف به جرم به گونه یی است که طرف مقابل (کسی که نسبت به او جرم اتفاق افتاد) به همین اکتفا نموده  وبه اعتراف قناعت نموده  وهمین را برای خود کافی  می  داند وحتی از طرح شکایت صرف نظر می کند و حتی کار به عذرخواهی نمی کشد .

و گاه علاوه بر اعتراف ممکن است اعتذار هم داشته باشد که در این صورت اگر طرف مقابل اعتراف را کافی ندانست  به اعتذار بسنده کند واز انتقام صرفنظر کند.

والبته گاه ممکن است که طرف به اعتراف واعتذار بسنده نکند  وانتقام بگیرد .

بنا بر این انسان مجرم اگر پیش از هر چیز زبان به اعتراف بگشاید چه بسا که به محکمه  ودادگاه  وداوری نیاز نباشد  ونزاع ودعوا  فیصله پیدا کند  وحتی به عذرخواهی هم نینجامد.

اینجا است که حضرت امیر (ع) فرمود:

رُبَّ جُرمٍ أغنى عَنِ الاعتِذارِ عَنهُ الإقرارُ بهِ .
بسا جرمى كه اعتراف به آن از عذرخواهى بى نياز مى كند.   ( غرر الحكم ، ح ۵۳۴۴)

چون اعتراف برای برخی افراد چنان است که به اعتذار نیاز نمی شود  ودر همان  آغاز موضوع تمام می شود . ودر یک عبارت دیگر حضرت  اعتراف را نوعی اعتذار می شمارد  وبه عکس انکار را اصرار بر جرم می انگارد  و می فرماید:

الإقرارُ اعتِذارٌ ، الإنكارُ إصرارٌ
اعتراف [به گناه] نوعى پوزش خواهى است؛ انكار (عدم اعتراف به گناه) پاى فشردن [بر آن ]است.

( غرر الحكم، ح ۱۷۹و۱۸۰)

یعنی قدرت اعتراف آنقدر بالا است که جای اعتذار را هم می گیرد واصلااعتراف یعنی اعتذار پس شخص وقتی خوداعتراف می کند گویا در ضمن آن اعتذار هم می کند واز کرده خود  عذر می طلبد .

  • اطاعت خدا عذر خواهی ندارد

عذر خواهی مر بوط به عصیان ، تمرد ، تخلف وجرم است وهیچوقت کار مثبت وکار شایسته  وعمل صالح  عذر خواهی ندارد به ویژه کاری که در مسیر اطاعت خدا وند سبحان باشد که در این صورت قطعا عذر خواهی ندارد .

هرگاه کسی در زندگی طاعت خدا را  سر لوحه کار خود قرار دهد  ودر مسیر اطاعت الهی کاری را انجام  دهد آن هم کاری که قطعا خداوند از آن راضی است نباید  بخاطر آن کار اظهار ندامت کند وزبان به عذر خواهی بگشاید چراکه عذر خواهی در اینجا مصداق ندارد  واساسا معنی ندارد .

چون اطاعت خدا خود عمل صالح ومثبت است  وکار مثبت ندامت وعذرخواهی ندارد .

امام علی (ع)  فرمود:

لا تَعتَذِرْ مِن أمرٍ أطَعتَ اللّه َ سُبحانَهُ فيهِ ، فكَفى بِذلِكَ مَنقَبَةً .
از كارى كه با آن خداوند سبحان را فرمان برده اى عذرخواهى مكن؛ زيرا آن كار براى تو فضیلت و بزرگواری است.    ( غرر الحكم ، ح ۱۰۳۴۰)

 

یعنی حضرت نه تنها آن را مایه شرم نمی داند ونه تنها عذر خواهی را برای آن روا نمی شمارد  بل آن  را یک فضیلت  و یک منقبت می داند که نه تنها نباید شخص را بخاطر آن کار مذمت وملامت نمود بل باید برای او فضیلت قائل شد  وبه او پاداش وجائزه داد.

  • عذر مخواه از کسی که انتظار عذر از تو ندارد

در جای خود بیان شد که عذ رخواهی نوعی خواری وذلت است  وبه همین جهت سفارش شد کاری نکن که مجبور به عذر خواهی شوی یعنی کاری نکن که سرانجامش  ذلت وخواری باشد وهمچنین گفته شد که به هر دلیل اگر دچار خطا شدی حتما عذرخواهی کن تا مدیون او در دنیا وآخرت نباشی.

اما اگر کسی که نسبت به او خطا کردی انسان کریم وبزرگواری  بود ونخواست  شما شرمسار شوی وشما را بخشیده  وقید عذرخواهی شما را زد  و حتی چنان بزرگ  وبزرگوار است که بجای انتظار عذرخواهی شما  دوست دارد که شما عذر خواهی نکنی  وذلت عذر خواهی را  متحمل نشوی پس شما پذیرا باش  وعذر خواهی نکن  تا خود را از قید ذلت وخواری رها سازی  وعزت  وشرف انسانی خود را به ذلت آلوده نکنی .

از این رو است که امام علی (ع)که خود دریای عزت است  ودوست دارد همه انسانها  عزت شان محفوظ باشد  می فرماید :  لا تَعتَـذِرْ إلى مَن يُحِـبُّ أن لا يَجِـدَ لَكَ عُـذرا .
از كسى كه دوست دارد براى تو عذرى نيابد، عذرخواهى مكن.      ( غرر الحكم ، ح ۱۰۲۶۹)

یعنی لازم نیست  که عذر بخواهی بل از کرامت  ورحمت او برخوردار باش  واز تکلم به عذر  معاف باش .

چون شما خواستی عذر بخواهی تا رضایت او را کسب کنی  ومدیون او نباشی واو هم  پیشاپیش رضایت خود را اعلام نمود  وکار به اعتذار نینجامید .

 

 

  • ناتوانی منشأ عذر خواهی

انسان چه وقت به عذرخواهی پناه می برد ؟ وقتی که نسبت به جبران خلاف خود ناتوان  ویا کم توان باشد وهرگاه از عهده جبران خلاف خود بر نیاید به ناچار به اعتذار پناه می برد . پس هرچه توان کمتر باشد عذرخواهی بیشتر است .

چون طبیعی است که عقل انسان  او را به کیفری هدایت کند که از بقیه کیفرها کمتر وسبکتر است .

چه زیبا فرمود امام علی (ع) :

إذا قَلَّتِ المَقدِرَةُ كَثُرَ التَّعَلُّلُ بِالمَعاذيرِ
هرگاه توانايى، كاستى گيرد، تمسّك به عذر و بهانه ها فزونى يابد.(غرر الحكم ، ح ۴۰۳۸)

چون چاره یی جز عذرخواهی ندارد و این راهی است که عقل وی را به آن هدایت می کند .

 

 

 

 

 

 

  • دو مصداق عذرخواهی در دعا

دوجا باید به درگاه الهی عذر خواهی نمود یکی  آنگاه که در حضور انسان کسی مظلوم واقع شود واو با آنکه می تواند  کمک کند کمک نکند ودوم جایی که که شخص نسبت به فردی بدی کند  وآنگاه عذر خواهی کند اما او عذر او را نپذیرد.

چرا باید  به درگاه الهی عذر خواهی کرد؟ چون او در هر دو مورد عصیان نمود زیرا کمک به مظلوم دستور صریح الهی است  وهمچنین پذیرش عذر هم فرمان الهی است .

پس آنکه در هر دو مورد مرتکب خلاف گردد  واو در هر مورد معصیت خدا نماید با ید به در گاه الهی عذر خواهی نماید وپوزش بخواهد.

امام زين العابدين عليه السلام ـ در دعا ـ فرمود :

اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن مَظَلومٍ ظُلِمَ بِحَضرَتي فلَم أنصُرْهُ ··· و مِن مُسيءٍ اعتَذَر إلَيَّ فلَم أعذِرْهُ .
بار خدايا! از تو عذر مى خواهم اگر در حضور من به كسى ستم شده و من ياريش نكرده باشم ··· و كسى به من بدى كرده و عذر خواسته است و من عذرش را نپذيرفته باشم.

(الصحيفة السجّاديّة ، دعاء ۳۸ )

 

  • عذرتراشی دانشجو

دانشجو در کوتاهی از دانشجویی نمی تواند بهانه بیاورد چراکه علم بهانه ناپذیر وعذر ناپذیر است چون علم آنقدر جاذبه وآن قدر سود مند است که کسب هرچیزی در مقابل کسب آن ناچیز وکم بها است . پس دانشجو در کسب علم همیشه وهمواره باید آماده باشد وهیچ بهانه یی نمی تواند او را ازعلم باز  دارد .

شاید به همین خاطر باشد که امام مجتبی (ع) فرمود:

قَطَعَ العِلمُ عُذرَ المُتَعَلِّمِينَ .
علم، راه عذر را بر جويندگان دانش بسته است.     ( بحار الأنوار ، ج ۷۸، ص۱۰۹، ح۱۹ )

یعنی دانشجو در کوتاهی از تعلم ودانشجویی  نمی تواند هیچ بهانه یی بیاورد ؛ چون  هر نوع بهانه  وعذر او برابر جا ذبه وسودمندی بالای علم  واولویت علم  ورجحان علم پذیرفته نیست.

  

 

  • علم  مانع عذر بهانه جویان

کسی که به جرم بودن چیزی آگاه  وهمچنین به کیفر آن واقف است ودر عین حال آن جرم را مرتکب می شود در هیچ محکمه یی نمی تواند بهانه وعذری بیاورد وخود را از ارتکاب آن جرم تبرئه کند.

چون هرگونه دلیل اقامه کند وهرگونه بهانه یی بیاورد  وهرگونه عذری بتراشد باز هم محکوم می شود  چراکه علم او و یقین او راه استدلال را می بندد  واو را محکوم می کند .

چه زیبا فرمود امام امیر المومنین (ع):

قَطَعَ العِلمُ عُذرَ المُتَعَلِّلِينَ .
علم، راه عذر را بر بهانه جويان مى بندد.      (نهج البلاغة ، حكمت ۲۸۴)

چون تعلل وعلت بافی برای جرم در حالی که آگاه به جرم وکیفر آن بوده پذیرفته نیست .

در علم اصول اثبات شد که علم حجت است یعنی وسیله یی برای احتجاج طرف مقابل است  یعنی در محکمه  قاضی علم شخص را  دلیل و حجت قرار می دهد وبر عمدی بودن جرم (که باید کیفر آن را به پذیرد ) استدلال می نماید  واو را محکوم می سازد .

 

  • آبروی خود را در معرض قیل وقال مردم قرار نده

 

امام على عليه السلام ـ در نامه خود به حارث هَمْدانى ـ نوشت :

و احذَرْ كلَّ عَمَلٍ إذا سُئلَ عَنهُ صاحِبُهُ أنكَرَهُ أوِ اعتَذَرَ مِنهُ ، و لا تَجعَلْ عِرضَكَ غَرَضا لِنِبالِ القَولِ .
از هر كارى كه اگر كننده آن درباره اش بازخواست شود، (از شرم)انكارش كند و يا پوزش خواهد، بپرهيز و آبروى خود را آماج تيرهاى سخن [مردمان] قرار مده.              (نهج البلاغة ، نامه ۶۹)

 

درباره admin

این مطالب را نیز ببینید!

چهل حدیث موضوعی در توصیف ماه مبارک رمضان

    چهل حدیث موضوعی در توصیف ماه مبارک رمضان   ماه رحمت ، برکت …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیامبرخدا در جواب کسی که پرسیده بود كدام یک از اعمال بافضيلت تر است؟ فرمود: اِطعَامُ الطَّعَامِ وَ اِطيَابُ الكَلَامِ. غذا دادن و سخن پاکیزه گفتن. (وسائل ، ج24، ص289، باب 26)